زمان برداشت: از خرداد تا شهریور ماه است و تعداد چین در سال فقط یکبار از برگ و دانه آن برداشت میشود.
بهترین زمان برداشت برگها اصولاً اواخر بهار و تابستان (خرداد تا شهریور) میباشد. ریشه ها نیز معمولاً در بهار یا تابستان برداشت میشوند.
بارهنگ یک گیاه خودباروراست، بارهنگ دارای بیشترین خودگشنی میباشد و بین ۰ تا ۸% دگرگشنی گزارش شده است(ولف، ۱۹۹۱).
۱-۲-۷- ترکیبات بارهنگ
برگ و ریشه بارهنگ دارای موسیلاژ به میزان حدود ۶/۵ درصد که حاوی دست کم چهار پلیساکارید میباشد صمغ، اسیدهای آلی، تانن، انورتین، امولسیون و گلیگوزیدی به نام آکوبین، دیاستاز، هتروزید، مواد رنگی، ساکارز(در بذر) ، پکتین، اسیدسیتریک، ساپوزید(در برگ) همچنین در بذر بارهنگ مقدار زیادی مواد گلوتینی، اسیدپلانتئونولیک، اسیدسوکسینیک، آدنین، کولین و هولوزیدپلانتئوز وجود دارد و نیز بذر بارهنگ حدود ۱۰ درصد مواد روغنی دارد، روغن بارهنگ زرد رنگ است و بویی مطبوع و طعمی شبیه روغن گردو دارد و در خاکستر آن املاح مختلف سدیم، منیزیم، پتاسیم به طور فراوان موجود است (فیض ثانی و همکاران، ۱۳۹۱).
۱-۲-۸- خواص درمانی بارهنگ
گل بارهنگ برای انسان استفاده ندارد، اما مورد علاقه زنبورهاست. عسلی که زنبورها از گل بارهنگ درست میکنند، نبات بارهنگ گفته میشود که در کشورهای اروپایی، یکی از بهترین داروها برای رشد و نمو اطفال است.
پایان نامه
از این گیاه برای ناراحتیهای تنفسی استفاده میشود و یکی از گیاهان لعابدار و دارای ماده سافورین است. کمک به تصفیه خون، تب بری، ضد اسهال بودن، کاهش دهنده دردهای رماتیسمی، ضدالتهاب کلیه و مثانه وخاصیت ضدمیکروبی از کاربردهای مهم بارهنگ میباشد(فیضثانی، ۱۳۹۱).
بعلاوه از این گیاه میتوان در درمان خونریزی‌های ریوی– عفونتهای مجاری تنفسی، التهاب چشمی، التهابات رودهای، بیماریهای کبدی و مالاریا استفاده کرد.
همه بخشهای گیاه بارهنگ شامل برگ و ریشه و دانهی آن، مصارف دارویی دارد اما برگ و ریشه آن را بیشتر بصورت استعمال خارجی و بذر بارهنگ را بیشتر بصورت مصارف داخلی استفاده میکنند.
برگ بارهنگ تب بر و آرام بخش است و برای درمان مالاریا و تسکین سرفه و اختلالات کلیه و آسم برونشیتی و درمان بیماریهای کلیه و مثانه موثر میباشد(وهابی و همکاران، ۲۰۰۸)
از ترکیبات موجود در دانه بارهنگ میتوان به موسیلاژ که از بهترین هیدروکلوئیدهای پلیساکاریدی دارویی بوده و در مقایسه با هیدروکلوئیدهای پلیساکاریدی دیگر نسبت به pH پایین مقاوم میباشد، اشاره نمود.
جوشانده و دمکرده موسیلاژ برای تورم مخاط مفید بوده و برای درمان تورمهای مجاری تنفسی و معده مناسب است (اشرف ، ۲۰۰۴).
۱-۳- کاربردهای مهم کشت بافت در اصلاح نباتات
ریزازدیادی برخی گونه ها نظیر گلها و گیاهان زینتی، دارویی و یا درختان مثمر و غیرمثمر که در شرایط معمولیInvivo) ) مشکل دارند و به سختی تکثیر میشوند.
کشت بساک، دانه گرده و یا تخمک برای تولید گیاهان دابلهاپلوئید.
نجات جنین برای رفع موانع موجود در دورگگیری بین جنینها و گونه های مختلف گیاهی.
حفاظت از ذخایر ژنتیکی در شرایط انجماد برای نگهداری طولانی مدت ژرمپلاسمهای گیاهی.
ایجاد تنوع سوماکلونال و استفاده از آن برای گزینش گیاهان با صفات جدید.
دورگگیری سلولهای سوماتیکی یا دورگگیری غیرجنسی برای تولید هیبرید و سیبرید.
استفاده از انواع کشت سلولی برای تولید و افزایش میزان مواد دارویی و سایر ترکیبات با ارزش .
بهرهگیری از کشت بافت در مهندسی ژنتیک برای تولید گیاهان تراریخته مقاوم به تنشها (عبدالطف ،۲۰۰۸).
۱-۴- تنوع سوماکلونال[۲]
۱-۴-۱- تنوع سوماکلونال در کشت بافت گیاهی
تغییرات ژنتیکی مشاهده شده بین نسلهای گیاهان جدید حاصل از کشت سلولهای سوماتیک در شرایط آزمایشگاهی به عنوان تنوعهای سوماکلونال تعریف میشود. کشت بافت گیاهی اصولاً روشی برای کلون کردن ژنوتیپهای خاص میباشد و همیشه این فرض مورد قبول بوده است که تمام گیاهان حاصل از کشت بافت کپیهای دقیقی از والدین می باشند ولی گاهی محققان به تنوعهای فنوتیپی در بین گیاهان باززایی شده پی میبرند که اغلب از این تنوعها چشم پوشی میشود (احسانپور و امینی، ۱۳۸۰).
جانیک و اسکیروین[۳] اولین کسانی بودند که در سال ۱۹۷۶ به اهمیت تنوع سوماکلونال در اصلاح ژنوتیپ گونه های باغبانی تاکید کردند. در واقع گیاهانی که از کشت سلول و بافتها باززایی میشوند، در بعضی موارد از گیاهانی که از آن منشاء گرفتهاند متفاوت میباشند.
البته نتاج این گیاهان باززا شده ممکن است به نوع والدینی برگشت نمایند. لارکین واسکوکرافت[۴] در سال ۱۹۸۱ واژه تنوع سوماکلونال را به عنوان واژه های عمومی برای تنوع بین گیاهان باززایی شده و سلولها و بافتهای کشت شده معرفی نمودند(احسانپور و امینی، ۱۳۸۰).
تنوع سوماکلونال فرایندی است که منجر به تغییرات ژنتیکی جداکشتها شده و تنوع خاصی را ایجاد مینماید. این تغییرات ژنتیکی پارهای از تغییرات دیگر از جمله تغییر در مورفولوژی، بیوشیمی وامثال آن را به دنبال دارد.
تنوع سوماکلونال در گیاهان به طور عمده پس از کشت بافت در بعضی از سیستمهای باززایی گیاه که در آن گیاه مرحله کالوس را طی میکند دیده میشود. در واقع تنوع سوماکلونال نوعی ناپایداری ژنتیکی جدا کشتها بوده و از مشکلات کشت بافت میباشد ولی میتواند به عنوان یکی از روش های اصلاح نباتات نیز بکار رود (احسانپور و امینی، ۱۳۸۰).
۱-۴-۲- منشاء و چگونگی ایجاد تنوع سوماکلونال
تنوع سوماکلونال را میتوان در دو دسته طبقهبندی نمود: تغییرات ژنتیکی (وراثت پذیر) که در اثر وقوع جهش یا سایر تغییرات DNA به وجود میآیند و قابل انتقال به نسلهای بعدی هستند و تغییرات اپیژنتیکی (وراثت ناپذیر) که در نتیجه تغییرات فنوتیپی موقت ایجاد میشوند.
۱-۴-۲-۱- تغییرات ژنتیکی(وراثت پذیر)
تغییرات ژنتیکی شامل تغییرات دائمی در ژنوم گیاه بوده و به ایجاد گیاهانی با ژنوتیپ جدید منجر میشود. برخی از این تغییرات به آسانی قابل تشخیص میباشند، مثل تغییر شکل برگ و یا جهش در کلروفیل که به تولید گیاه زال (فاقد کلروفیل) میانجامد، در حالی که سایر تغییرات ژنتیکی که بر روی عادت رشد، قدرت رشد و یا قابلیت تولید انرژی اثر میگذارند، ممکن است به آسانی تشخیص داده نشوند. فرآیندهای ملکولی متفاوتی مسئول تغییرات ژنتیکی مرتبط با تنوع سوماکلونال هستند که عبارتند از:
۱-۴-۲-۱-۱- تغییر در سطح پلوئیدی
یکی از متداولترین انواع تنوع سوماکلونال در اثر تغییر در تعداد کروموزومها و به صورت پلیپلوئیدی، آنیوپلوئیدی یا میکسوپلوئیدی (پلوئیدی مخلوط) میباشد.
پلیپلوئیدی شامل تغییر در تعداد سری کامل کروموزومهای پایه میباشد، در حالی که آنیوپلوئیدی شامل تغییر در تعداد برخی از کروموزومها است، به طوری که تعداد یک کروموزوم خاص به جای دو عدد، کمتر یا بیشتر خواهد بود.
میکسوپلوئیدی به حالتی اطلاق میشود که در آن یک گیاه محتوی سلولهایی با سطوح پلوئیدی متفاوت (به عنوان مثالx3+x2) میباشد.
تغییر در سطح پلوئیدی در اثر فرآیندهای غیر معمول در هنگام تقسیم میتوز اتفاق میافتد. برای مثال، میتوان به تکثیر بیش از حد کروموزومها طی مرحله اینترفاز، ادغام رشته های دوکی یا عدم تشکیل رشته های دوکی و عدم تقسیم سیتوپلاسم اشاره نمود.
با رشد سلولهای گیاهی و پیر شدن آنها احتمال تغییرات پلوئیدی افزایش مییابد. بنابراین، میتوان تغییرات پلوئیدی را که در نمونه های کشت شده و گیاهان باززاشده از آنها مشاهده میشوند، به منابعی که ریزنمونههای گیاهی از آن به دست آمدهاند، مربوط دانست.
عامل دیگری که باعث تغییر در سطح پلوئیدی میشود، شرایط درون شیشه محیط کشت میباشد. هر چه سلولها مدت زمان بیشتری در محیط کشت باقی بمانند، پایداری کروموزومهای آنها نیز کاهش مییابد.
همچنین، انجام واکشتهای مکرر فراوانی تغییرات پلوئیدی را افزایش میدهد. علاوه بر این، ترکیب محیط کشت نیز میتواند موجب ایجاد تغییرات پلوئیدی شود.
برای مثال، کینتین و ۲,۴-D هر دو در ایجاد تغییرات پلوئیدی نقش دارند. همچنین، نمونههایی که در شرایط کمبود مواد تغذیه ای قرار داشتهاند، رشد غیرعادی از خود نشان میدهند. گزینش صحیح ریزنمونه و محیط کشت مناسب، میتواند تا حد زیادی در افزایش پایداری کروموزومی موثر باشد، با این وجود تغییرات گسترده سطوح پلوئیدی در نمونه کشت شده همیشه منجر به افزایش فراوانی تنوع سوماکلونال در گیاه باززاشده نمیشود؛ زیرا در یک محیط کشت سلولهای دیپلوئید نسبت به سلولهای آنیوپلوئید و یا پلیپلوئید و یا میکسوپلوئید بهتر با شرایط باززایی سازگار میشوند و تشکیل هر سیستم از این سلولها نیز محتملتر است (اثنیعشری و خسروشاهی، ۱۳۸۸).
۱-۴-۲-۱-۲- تغییرات ساختمانی در DNA هستهای
تغییرات ساختمانی در DNA هستهای عامل اصلی ایجاد تنوع سوماکلونال است. این تغییرات میتواند محدوده وسیعی از سطح کروموزوم را دستکاری کند و یک یا چند ژن را در یک زمان تحت تاثیر قرار دهد. این دستکاریها شامل انواع نوترتیبی ساختمانی شامل حذف شدگی(از دست دادن تعدادی ژن)، وارونگی (تغییر در حالت ژن)، دو برابر شدن ژنها و جابجایی (تغییر مکان قطعهای از کروموزوم) میباشد.
فعال شدن ترانسپوزون[۵]ها(یا عناصر جهنده)، عامل دیگر تنوع سوماکلونال است. ترانسپوزونها قطعات متحرکی از DNA هستند که توانایی درج در نواحی کدکننده را دارند و موجب تخریب ژن میشوند.
علاوه بر این تغییرات وسیع که در سطح توالی DNA هستهای رخ میدهند، تغییر در سطح تک نوکلئوتید واقع در ناحیه کد کننده نیز باعث ایجاد تنوع سوماکلونال میشود.
برای مثال، جهشهای نقطهای که در نتیجه تغییر نوع باز در یک نوکلئوتید و یا متیله شدن آن ایجاد شده است، نیز ممکن است به غیرفعال شدن ژن بی‌انجامد(اثنیعشری و خسروشاهی، ۱۳۸۸).
۱-۴-۲-۱-۳- نوترتیبی شیمری[۶]
بسیاری ازگیاهان زراعی و باغبانی شیمرهای پریکلینال (لایهای ) هستند، به طوری که ترکیب ژنتیکی هر یک از لایه های سلولی متحدالمرکز مریستم(مثلاً مریستم انتهای ساقه) در آنها متفاوت است. این لایه ها توانایی نوترتیبی در هنگام تکثیر سلولی را دارند، بنابراین گیاهان باززا شده ممکن است ترکیب شیمری متفاوتی داشته باشند و یا به طور کلی دیگر شیمر نباشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...