کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو



آخرین مطالب

 



امکان کنترل کامل تفاوت­های فردی شامل وضعیت روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شرکت کننده­ها نمی ­باشد.
۸٫۱٫ تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه ها
مجموعه ­ای از کلمات اختصاصی به کار رفته در این تحقیق می­باشند که اساس تحقیق را تشکیل می­ دهند.
۱٫۸٫۱٫ استعداد[۲۰]
مفهومی: استعداد یکی از عوامل مهم در کارایی افراد که موجب تسریع در یادگیری یک کار یا فن جدید شده و بر سطح مهارتی که فرد به دست می ­آورد تاثیر می­ گذارد(ساعتچی، مترجم، ۱۳۷۵، جلد دوم).
عملیاتی: در این تحقیق منظور از استعداد، نمره فرد در ویژگی­های بیو مکانیک(تعادل ایستا و پویا و دامنه حرکتی)، آنتروپومتریک(ساختار، اندازه، ترکیب بدن) و آمادگی جسمانی
(انعطاف پذیری مفاصل، چابکی، توان، سرعت و قدرت) است.
۲٫۸٫۱٫ استعدادیابی[۲۱]
مفهومی: فرایندی که طی آن خردسالان بر اساس معیارهایی که توسط آزمون­های جامع به دست می­آیند به سمت ورزشهایی که بیشترین احتمال موفقیت را در آن دارند هدایت می­شوند
(پلتولا، ۱۹۹۲).
عملیاتی: در این تحقیق منظور از استعدادیابی فرایندی است که طی آن نمرات برخی از
ویژگی­های بیو مکانیک(تعادل ایستا و پویا و دامنه حرکتی)، آنتروپومتریک(ساختار، اندازه، ترکیب بدن) و آمادگی جسمانی(انعطاف پذیری مفاصل، چابکی، توان، استقامت، سرعت و قدرت) محاسبه و تفسیر می­شوند.
۳٫۸٫۱٫ ورزش دو و میدانی[۲۲]
مفهومی: ورزشی است که به دو بخش دوها و میدانی­ها تقسیم شده است.

 

    1. دوها شامل(سرعت، نیمه استقامت، استقامت، ما نع و امدادی) که معیار برد در آن­ها کمترین زمان است.

 

    1. میدانی­ها شامل(پرش ها: طول، سه گام، ارتفاع. پرتاب ها: وزنه، چکش، دیسک، نیزه) که معیار برد در آنها بیشترین متراژ است(شاد مهر، مترجم، ۱۳۷۹، جلد اول).

 

عملیاتی: محقق در این مطالعه، ماده هفتگانه دو و میدانی را جهت استعدادیابی در نظر گرفته است.
۴٫۸٫۱٫ ماده هفتگانه بانوان[۲۳]
مفهومی: یکی از شاخه­ های ورزش دو و میدانی که شامل هفت ماده(۲۰۰ متر، ۸۰۰ متر، ۱۰۰ متر مانع، پرش ارتفاع، پرش طول، پرتاب نیزه، پرتاب وزنه) می­باشد(شاد مهر، مترجم، ۱۳۷۹، جلد اول).
۵٫۸٫۱٫ بیومکانیک[۲۴]
مفهومی: بیومکانیک از علوم چند منظوره است که با پرداختن به اصول فیزیکی، زیست شناختی، آدمی را در درک چگونگی حرکت موجود زنده یاری می­رساند. به بیان دیگر بیومکانیک دانشی است که برای برقراری ارتباط بین حیاط و اصول قوانین فیزیکی حاکم بر جسم، وضعیت پویا و ایستا و نیروهای داخلی و خارجی مؤثر بر بدن موجود زنده(انسان) را بررسی می­ کند(صادقی، ۱۳۸۷).
پایان نامه
عملیاتی: در این تحقیق منظور از ویژگی­های بیومکانیک دامنه حرکتی(فلکشن شانه، هایپر اکستنشن شانه، آبداکشن شانه، فلکشن آرنج، فلکشن ران، هایپر اکستنشن ران، آبداکشن ران، فلکشن زانو)، تعادل ایستا و تعادل پویا است.
۶٫۸٫۱٫ آنتروپومتریک[۲۵]
مفهومی: آنتروپومتریک به علم اندازه گیری نسبتها و ترکیب بدن گفته می­ شود(صادقی، ۱۳۸۷).
عملیاتی: در این تحقیق منظور از ویژگی­های آنتروپومتریک ابعاد بدن، ساختار، اندازه
(وزن، قد، فاصله زائده آخرمی تا زمین(ایستاده)، فاصله زانو تا زمین(ایستاده)، طول بازو، طول ساعد، طول ران، طول ساق، طول پا، پهنای شانه ها، پهنای تنه از سطح نوک سینه ها، پهنای تنه از سطح ناف، پهنای تنه از سطح لگن، قطر مچ دست، قطر قوزک ها، محیط تنه از سطح نوک سینه ها، محیط تنه از سطح ناف، محیط تنه از سطح لگن، محیط ران در قسمت میانی، محیط زانو، بیشترین محیط ساق، بیشترین محیط بازو، محیط آرنج، بیشترین محیط ساعد، محیط مچ دست، محیط مچ پا، عضلات سه سر، تحت کتفی، فوق خاری و ساق) است.
۷٫۸٫۱٫ آمادگی جسمانی[۲۶]
مفهومی: مجموعه ­ای از ویژگی­های ذاتی و اکتسابی که توانایی اجرای فعالیت بدنی را تعیین
می­ کند(علیجانی، ۱۳۸۱).
عملیاتی: در این تحقیق منظور از ویژگی­های آمادگی جسمانی سرعت(دوهای۳۰ متر و ۶۰ متر)، استقامت(۱۲دقیقه مسافت طی شده به مایل)، چابکی(دوی ۹×۴ متر رفت و برگشت)، توان پاها (پرش عمودی سارجنت)، قدرت(بارفیکس) و انعطاف پذیری تنه است.

فصل دوم

(ادبیات و پیشینه تحقیق)
یکی ازمساﺋل اساسی در هر مطالعه تحقیقی، بررسی نظری موضوع تحقیق و نگاهی جامع به سوابق پژوهشی مرتبط با موضوع مورد نظر است. از این رو در بخش مبانی نظری این فصل، مفاهیم بنیادی، کلیدی و کاربردی تحقیق، به تفصیل مورد برسی قرار می­گیرند و در بخش پیشینه­ی تحقیق، مطالعاتی که در گذشته انجام گرفته­اند و به نوعی با موضوع تحقیق ارتباط دارند، ذکر خواهد شد.
۱٫۲٫ مبانی نظری
مبانی نظری، شامل تعاریف و تاریخچه­ استعدادیابی، شاخص­ های بیومکانیک، آنتروپومتریک و آمادگی جسمانی، ورزش دو و میدانی، ماده هفتگانه، می­باشد.

 

    • استعداد

 

برخی لغتنامه­ها استعداد را یک توانایی طبیعی ویژه می­داند که ظرفیت فرد را برای موفقیت در عملکرد آدمی تشکیل می­دهد. به طوری که مشاهده می­ شود در این تعریف صحبتی از ورزش به میان آورده نشده است. همچنین استعداد موجب تسریع در یادگیری یک کار یا فن جدید شده و بر سطح مهارتی که فرد به دست می ­آورد تاثیر می­ گذارد. استعداد یکی از عوامل مهم در کارایی افراد است (ساعتچی، مترجم، ۱۳۷۵، جلد دوم). در حالی که پورتمن[۲۷] در سال ۱۹۹۴ در مقاله­ای تحت عنوان “استعدادیابی” فرد مستعد را کسی می­داند که دارای یک استعداد غیر معمول برای یک فعالیت ویژه مانند فعالیت ورزشی، صنعتی یا هنری است (علیجانی، ۱۳۸۱).

 

    • استعداد ورزشی[۲۸]

 

هو و همکارانش (۱۹۹۸) استدلال کردند که استعداددارای چندین مشخصه است. استعداد را
می­توان با مشخصه­هایی که ارثی[۲۹] و تا حدی ذاتی[۳۰] هستند، توصیف کرد. استعداد در سنین پایین نمی­تواند آشکار شود، اما برخی شاخص ­ها در آینده وجود خواهند داشت که افراد تمرین کرده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[دوشنبه 1400-08-03] [ 11:28:00 ق.ظ ]




بـه نظر شـهید مطهری(ره) مهریه پاسخی بـه نیـاز فطری زن و مرد اسـت: “این که گفته‌اند مرد چیزی را به عنوان صداق قرار دهد، بر اساس همین اصل و ناموس است، یعنی زن باید در مقامی خودش را معرفی کند که بگوید این تو [مرد] هستی که به من نیاز داری و نه من به تو و جنس مرد باید در شکلی ظاهر شود که اوست که باید چیزی به زن نثار کند تا زن در مقابل او آری بگوید. مرد باید به او هدیه ببخشد.”[۱۰]
قرآن کریم با لطافت و ظرافت بی نظیری می گوید: “و آتوا النساء صدقاتهن نحله"(سوره نساء/آیه ۴) یعنی کابین زنان را که به خود آنها تعلق دارد (نه به پدران یا برادران آنها) و عطیه و پیشکشی است از جانب شما به آنها به خودشان بدهید.
قرآن کریم در این جمله کوتاه به سه نکته اساسی اشاره کرده است. اول اینکه با نام ” صدقه ” (به
ضم دال) یاد کرده است نه با نام مهر، صدقه از ماده صدق است و بدان جهت به مهر صداق یا صدقه گفته می شود که نشانه راستین بودن علاقه مرد است، بعضی مفسرین مانند صاحب کشاف به این نکته تصریح کرده اند.
همچنانکه بنا به گفته ی راغب اصفهانی در مفردات غریب القرآن علت اینکه صدقه (به فتح دال) را صدقه گفته اند این است که نشانه صدق ایمان است.
دیگر اینکه با ملحق کردن ضمیر (هن) به این کلمه می خواهد بفرماید که مهریه به خود زن تعلق دارد نه پدر و مادر، مهر مزد بزرگ کردن و شیر دادن و نان دادن به او نیست.
سوم اینکه با کلمه ” نحله ” کاملا تصریح می کند که مهر هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی و پیشکشی و عطیه و هدیه ندارد. یکی از مسلمات دین اسلام این است که مرد حقی به مال زن و کار زن ندارد، نه می تواند به او فرمان دهد که برای من فلان کار را بکن، و نه اگر زن کاری کرد که به موجب آن کار ثروتی به او تعلق می گیرد مرد حق دارد که بدون رضای زن در آن ثروت تصرف کند، و از این جهت زن و مرد وضع مساوی دارند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
نحله به کسر “ن” در معانی، هدیه، آیین، مذهب و عقیده آمده است. بعضی از فقها نحله را همان مهریه می دانند و با استناد به آیه چهارم سوره نساء “و اتواالنّساء صدقاتهنّ نحله” مهریه را به بخششی از سوی مرد برای زن می دانند.
مهریه‌ی زن، نحله و عطای خداوند است که به او داده شده است و مرد هیچ منتی بر او ندارد، مالی است که خداوند به زن عطا فرموده و بر عهده‌ی مرد قرار داده تا به او بدهد، مگر آنکه با رغبت و میل چیزی از آنرا به مرد ببخشد.[۱۱]
گفتیم که مهریه عطیه‌ی الهی و مال خاص زن است و هیچ کس بی رضای او حق تصرف در آن ندارد، امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: “پیغمبر اکرم(ص) فرمودند: خداوند هر گناهی را در روز قیامت می بخشد مگر مهریه ی زن را که اگــر به او نداده باشند و کسی را که مزد کارگر خود را خورده باشد و کسی را که آزادی را فروخته باشد.”[۱۲]
به مالی که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح به زوجه خود می‌پردازد یا مکلف به پرداخت آن می‌شود، مهریه می گویند. خداوند در قرآن می فرماید: “زنانى را که از آنها تمتع مى‏گیرید واجب است که مهرشان را بدهید” (نساء، ۲۶).
مهر یا مهریه یا صداق، تعهد مالی است که شوهر به هنگام وقوع عقد ازدواج، پرداخت آن را به همسر خود بر عهده می گیرد و مکلف است بلافاصله پس از امضای قرارداد ازدواج، هر لحظه که زن مطالــبه کند، آن را بپردازد. بر اساس ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی به مجرد عقد، زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد درآن بنماید.
در قانون مدنی تعریفی از مهر ارائه نشده ولی ماده ۱۰۷۸ ق.م در مورد مهر چنین می گوید:
“هر چیزی را که مالکیت داشته باشد و قابل تملک نیز باشد می توان مهر قرار داد”
بنابراین اشیای فاقد وصف مذکور، صلاحیت مهر واقع شدن را ندارند و می دانیم که مال دارای ارزش اقتصادی است.
وصف مالیت مذکور در تعریف می تواند حداقل مهر را تعیین کند. هر چند که بسیار اندک باشد ولی حداکثر برای آن منظور نشده و مقدار آن تابع اراده ها یا عرف و اوضاع و احوال است. همین خصوصیت یعنی نداشتن حداکثر ابتلای موجود را رقم زده است.
و ماده ۱۰۸۰ ق.م مقرر می دارد:
تعیین مهر منوط به تراضی طرفین است.
و طبق ماده ۱۰۸۲ ق.م مقرر می دارد:
به مجرد اینکه زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.
بنابراین با توجه به تعاریف ذکر شده و موارد قانونی می توان مهر را اینگونه تعریف کرد:
” مهر عبارت از مقدار مالی است که با توافق زوجین مشخص می شود و به محض وقوع عقد به ملکیت زن درمی آید و مرد به صورت نقد یا تعهد به ذمه ملزم به پرداخت آن می شود.
البته باید توجه داشت که اگر مهر عین معین باشد از لحظه عقد به ملکیت زن درمی آید ولی اگر مهر کلی باشد یعنی مال در ذمه شوهر باشد برای مثال: ۵ سکه طلا باشد مالکیت زن مستقر نمی شود مگر اینکه شوهر مشخص نماید و بگوید این ۵ سکه مهر  همسرش می باشد در این صورت مالکیت زن استقرار می یابد.”[۱۳]
۱-۳- انواع مهریه
با مطالعه مطالب مربوط به مهر در قانون مدنی و منابع فقهی درمی یابیم که انواع مختلفی از مهریه را می توان مورد نظر قرار داد.[۱۴]
منشأ این تقسیم بندی هیأت آن و حالاتی است که نوع خاصی از مهریه در آنها واجب می شود که هر یک را به طور مفصل شرح خواهیم داد.
بنابراین در فقه و قانون مدنی مهر بر سه قسم است:
۱-۳-۱- مهر المسمی و شرایط آن
۱-۳-۱-۱-مهر المسمی
“در اصطلاح مهری که در عقد نکاح معین می گردد مهرالمسمی نامند”[۱۵]
مهرالمسمی مقدار مهریه ای است که ضمن عقد نکاح مورد توافق و رضایت عروس و داماد قرار می گیرد و مرسوم است که زن و شوهر در ضمن عقد درباره میزان نوع مهریه به توافق می رسند و می پذیرند که در ازدواجشان مهر قرار داده شود. به اینگونه مهریه که در حین انعقاد عقد یا پس از آن به تراضی
(رضایت) زن و مرد معین می شود در اصطلاح حقوق« مهر المسمی» گفته می شود. و تعریف دیگر اینکه مالی معین است که به هنگام عقد ازدواج یا پس از آن با توافق طرفین یا نمایندگان آنها تعیین می‌شود. این مال ممکن است عین باشد، مانند خانه معیّن، یا منفعت، مانند اجاره‌ بهای خانه معین، یا عمل باشد دارای ارزش عقلی و شرعی، مانند تعلیم فن، و یا حق مانند دین شخص ثالث.
اگر عین معین باشد باید در زمان عقد ازدواج موجود باشد. مثلاً مهرالمسمی ممکن است یک خانه یا یک باغ موجود معین باشد. بطورکلی هر چه بتواند به ملکیت انسان درآید می تواند بعنوان مهر قرار گیرد.
چنانچه ماده ۱۰۷۸ ق.م در این باره می گوید:” هر چیزی را که مالکیت داشته باشد و قابل تملک نیز باشد می توان مهر قرار داد.”
۱-۳-۱-۲- شرایط مهرالمسمی
الف - مالیت داشته باشد.
مالیت داشتن چیزی عبارت از آن است که در بازار اقتصادی دارای ارزش معاوضه باشد.
مانند: زمین، گندم، و امثال آن.
بنابراین پول نقد، زینت آلات، زمین زراعی، حیوان، کالای تجاری و تمام چیزهایی که دارای ارزش اقتصادی است اگر بعنوان مهر قرار گیرد صحیح است.
ب- قابل تملک باشد.
یعنی مورد مهر، مالی باشد که زن بتواند آن را مالک شود.
در تحریر الوسیله  نیز به این مطلب اشاره شده است:
“هر آنچه که مسلمان آن را مالک شود صحیح است آن را مهر قرار دهد خواه عین باشد یا دین یا منفعت عین مملوکی از خانه، یا زمین(مزرعه) یا حیوان باشد و صحیح است که منفعت شخص آزادی مهر قرار داده شود، مانند تعلیم صنعت و مانند آن از هر عمل حلالی.”[۱۶]
ج- منفعت عقلایی و مشروع داشته باشد.
مورد مهر، باید دارای منفعت عقلایی و مشروع باشد اگرچه این دو شرط از شرایط صحت مهر نباشد ولی با بهره گرفتن از مواد ۳۴۸ و ۱۰۷۸ ق.م که مالیت داشتن و قابلیت تملیک را از شرایط مهر شمرده اند می توان نتیجه گرفت که هر چیزی که منفعت عقلایی نداشته باشد و در شرع اسلام دارای قیمت مالی نباشد قابلیت تملیک را نخواهد داشت. بنابراین چیزهایی مانند: مواد مخدر، مشروبات الکلی، آلات لهو، و اشیاء و املاک غصبی که فروش یا استعمال آن از نظر قانونی و شرعی ممنوع شده باشد را نمی توان مهر زن قرار داد.[۱۷]
د- مهر باید معلوم باشد.
ماده ۲۱۶ ق.م می گوید:« مورد معامله باید مبهم نباشد مگر در موارد خاصه که علم اجمالی به آن کافی است.»
ماده فوق در تمام عقود و معاملات جاری می گردد. مهر نیز تابع احکام معاملات است.
ماده ۱۰۷۹ ق.م نیز در این موارد بیان می دارد:« مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آنها بشود معلوم باشد.
معلوم بودن مهر به معلوم بودن مقدار و جنس و وصف است. چنانچه ماده ۳۲۴ ق.م مقرر می دارد:
” تعداد و جنس و وصف مبیع باید معلوم باشد…”
معلوم شدن مهر برای طرفین در مورد اعیان: خانه و باغ بوسیله مشاهده است.
اما در مورد چیزهایی که معلوم شدن آنها با مشاهده امکان پذیر نیست مانند: گندم، آهن، زمین و امثال آن باید بوسیله وزن یا کیل یا عدد یا ذرع یا مساحت مقدار آن معلوم گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 11:28:00 ق.ظ ]




«وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءلُونَ (الصافات/۲۷)؛و بعضى روى به بعضى دیگر مى‏آورند [و] از یکدیگر مى‏پرسند».
۲-۳-۲-ج- سؤال به مفهوم درخواست واقعی و احتیاج (سألتموه)
«وَآتَاکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ (ابراهیم /۳۴)؛و از هر چه از اوخواستید به شما عطا کرد و اگر نعمت‏خدا را شماره کنید نمى‏توانید آن را به شمار درآورید قطعا انسان ستم‏پیشه ناسپاس است».
۲-۳-۲-د- سؤال به مفهوم سؤال از عطاء (اسالکم)
«قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی (الشوری/۲۳)یعنی: بگو به ازای آن [ رسالت ] پاداشی از شما خواستار نیستم مگر دوستی درباره خویشاوندان».
۲-۳-۲-ه- سؤال به مفهوم سؤال از علم (یسئلونک)
«وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلاً (الإسراء/۸۵)؛و در باره روح از تو مى‏پرسند بگو روح از [سنخ] فرمان پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکى داده نشده است».
۲-۳-۲-و- سؤال به مفهوم سؤال از عمل (مسئولون)
«وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ (الصافات/۲۴)؛و بازداشتشان نمایید که آنها مسؤولند».
ارتباط سؤال با دعا
اگر سؤال و درخواست، از خدا باشد همان مفهوم دعا را خواهد داشت و این مسالت از خدا، مصداقی از دعاست و می تواند به عنوان دعا نیز مطرح باشد که انسان دعا می کند تا به خواسته اش برسد.
۲-۳-۳- فرق دعا و سؤال:
سؤال و مسالت مقارن خضوع و فروتنی است و به این دلیل گفته اند که سؤال از طرف کسی است که مقامش از تو پایین تر باشد ولی امر از طرف شخص بالاتر و طلب از طرف کسی است که رتبه اش مساوی طرف مقابل است.دعا اگر برای خداوند باشد پس آن مسألتی است که باید با خضوع و تضرع باشد و اما اگر برای غیر خدا باشد باید بدون تضرع باشد. (عسکری،۱۹۷۷،ص۲۹). علامه طباطبایی در این رابطه می نویسد: «کلمه دعا و دعوت به معنای این است که دعا کننده نظر دعا شده را به سوی خود جلب کند و کلمه سؤال به معنای طلب فایده و یا زیادتر کردن آن از ناحیه مسئول است تا بعد از توجیه نظر او حاجتش برآورده شود پس سؤال به منزله نتیجه و هدف است برای دعا، این معنای سؤال، جامع همه موارد سؤال از قبیل سؤال از علم، خبر و سؤال از عطا است، خداوند چیزی را که زبان در آن دخالت ندارد سؤال نامیده است» (طباطبایی،۱۳۶۶،۲/۴۰-۴۲). بنابراین کلمه سؤال در جایی اطلاق می شود که بنده از خدای خویش چیزی بخواهد اعم از اینکه با واژه سؤال مطرح شود یا خیر، اما دعا هم براین گونه خواستن ها اطلاق می شود و هم بر غیر طلب و خواستن. بنابراین نسبت بین دعا و سؤال به اصطلاح منطقیین عموم و خصوص مطلق است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۴- طلب:
۲-۴-۱- معنای لغوی طلب:
لغت پژوهان این واژه را به خواستن و جستجو کردن معنا کرده اند. ابن فارس این لغت را چنین معنا می کند: «الطاء و اللام و الباء اصل واحد یدل علی ابتغاء الشیء » یعنی: طلب یک معنای اصلی دارد که بر جستجوی شیء دلالت می کند. (ابن فارس،۱۴۰۴،۳/۳۸۷). در نظر برخی دیگر طلب عبارت است از:« محاوله وجدان الشیء و اخذه» (ابن منظور،۱۳۶۳،۱/۲۳۴وراغب،۱۴۰۴،ص۳۶۸وفراهیدی،۱۴۱۴،ص۴۵).الطلبه: ما کان عند آخر من حق تطالبه به؛یعنی شخص حق خود را که نزد دیگری است بخواهد.والمطالبه: مصدر طلب است که به معنای طلب کردن همیشگی حق می باشد.(ابن منظور،۱۳۶۳،۱/۲۳۴و فراهیدی،۱۴۱۴،ص۴۵).
زمخشری در این باره می نویسد: « عده ای این واژه را برای غیر انسان از قبیل اشیاء استعمال می کنند مثلا وقتی که چراغ بخواهد خاموش شود می گویند: «السراج یطلب ان یطفی» که نمونه آن را نیز در قرآن داریم. (جوهری،۱۳۸۰،ص۷۹).
۲-۴-۲- کاربردهای گوناگون واژه طلب در قرآن:
۲-۴-۲-الف- طلب به مفهوم به دست آوردن
«اوْ یُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَن تَسْتَطِیعَ لَهُ طَلَبًا (الکهف/۴۱)؛ یا آب آن [در زمین] فروکش کند تا هرگز نتوانى آن را به دست آورى».
۲-۴-۲-ب- طلب به مفهوم جستجو و خواستن
«إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا (الاعراف/۵۴)؛در حقیقت پروردگار شما آن خدایى است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر عرش [جهاندارى] استیلا یافت روز را به شب که شتابان آن را مى طلبد مى‏پوشاند».
۲-۴-۲-ج- طلب به مفهوم خواهنده
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَّا یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ (الحج/۷۳)؛ اى مردم مثلى زده شد پس بدان گوش فرا دهید کسانى را که جز خدا مى‏خوانید هرگز [حتى] مگسى نمى‏آفرینند هر چند براى [آفریدن] آن اجتماع کنند و اگر آن مگس چیزى از آنان برباید نمى‏توانند آن را بازپس گیرند طالب و مطلوب هر دو ناتوانند».
۲-۴-۲-د- طلب به مفهوم مورد طلب
آیه فوق که همین ۴مورد در قرآن مجید آمده است.
۲-۴-۳- ارتباط طلب با دعا
طلب را می توان مقدمه دعا دانست، چراکه تا این حالت و احساس در انسان ایجاد نشود چه بسا خدا را از صمیم قلب نخواند واین انگیزه ای قوی برای دعا می باشد و اگر این طلب و درخواست از خدا باشد خود مفهوم دعا را خواهد داشت.
۲-۴-۴- فرق سؤال و طلب
طلب صفتی نفسانی است که قائم به نفس می باشد و احتیاجی به آشکار کردن ندارد، همان گونه که در طلب کمال، نیازی به ظهور آن نیست و در آن الزام وجود دارد [ یعنی طلب را نمی توان از طالب جدا کرد ]، اما سؤال این طور نیست و الزامی نیز ندارد. (مصطفوی،۱۳۵۱،۵/۵۴۳). سؤال قولی و فعلی است و سؤال درخواست جواب است حال چه با زبان و چه با اشاره، اما طلب گاهی نیاز به جواب دارد و گاهی نیاز ندارد.هر سؤالی، طلب است ولی هر طلبی سؤالی نیست.(الجزایری،۱۳۸۰،ص۱۱۲).
۲-۵-استغفار:
۲-۵-۱- معنای لغوی استغفار:
این واژه مصدر باب استفعال از «غفر» است. «اصل غفر التغطیه و الستر» معنای «غفر» همان پوشاندن گناه است. (ابن فارس،۱۴۰۴،۴/۳۸۹وابن منظور،۱۳۶۳،۵/۲۳۰و الجزایری،۱۳۸۰،ص۱۳۴). «استغفرالله من ذنبه فغفر له ذنبه فغفره و غفرا و غفرانا» از خدا برای گناهش طلب مغفرت، غفر و غفران کرد و خداوند نیز گناه او را آمرزید. (ابن فارس،۱۴۰۴،۴/۳۸۹وابن منظور،۱۳۶۳،۵/۲۴۸والجزایری،۱۳۸۰،ص۱۳۴).
راغب در مفردات می نویسد: «غفران و مغفرت خدا این است که خدا بنده اش را از چشیدن عذاب حفظ کند و استغفار طلب مغفرت و آمرزش است هم قولی و هم فعلی» (راغب،۱۴۰۴، ص۲۱۰). «غفور» و «غفار» که از مشتقات استغفار هستند، صیغه مبالغه بوده و به معنای بسیار آمرزنده می باشد. از دیگر مشتقات آن «تغافرا» است. دعا کل واحد منهما لصاحبه بالمغفره؛«تغافرا» موقعی استعمال می شود که دو دست برای یکدیگر طلب آمرزش کنند. (ابن منظور،۱۳۶۳،۵/۲۳۰) وقتی لباس «پرزه» برآورد «غفر الثوب» گفته می شود، چون پرزه، ظاهر لباس را می پوشاند. (ابن فارس، ۱۴۰۴،۴/۵۴۳ و فراهیدی،۱۴۱۴،ص۱۲۴) برای لباسی که به علت تیره بودن رنگ، کثیفی را بپوشاند، «غفر الثوب» نیز به کار می رود. (راغب،۱۴۰۴،ص۲۱۰ و زمخشری۱۴۱۴،ص۲۱۲).
۲-۵-۲- کاربردهای گوناگون واژه استغفار در قرآن
۲-۵-۲-الف- استغفار به مفهوم آمرزش خواستن از شرک
«وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ (هود/۹۰)؛و از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید که پروردگار من مهربان و دوستدار [ بندگان ] است». تفلیسی می گوید: منظور از استغفار در این آیه، استغفار از شرک است.(تفلیسی،بی تا،ص۱۸). البته مفسران آن را مختص به شرک ندانسته اند؛مثلا در تفسیر مجمع البیان فقط مسئله آمرزش مطرح شده است. (طبرسی،۱۳۵۸،۵/۲۴۲). علامه طباطبایی می گوید: منظور از استغفار طلب آمرزش از گناهان است. (طباطبایی،۱۳۶۳،۱۰/۳۷۳)؛در تفسیر جامع البیان آمده که در این آیه استغفار از ذنوب بین انسان و خدا، از عبادت الهه و اصنام تذکر داده شده است، یعنی پرستش بت ها خود نوعی گناه به شمار آمده است. (طبری،۱۳۷۳،۱۲/۱۰۵) بنابراین نمی توان استغفار از گناه را از استغفار از شرک جدا دانست.
۲-۵-۲-ب- استغفار به مفهوم آمرزش خواستن از گناه
«یُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِی لِذَنبِکِ إِنَّکِ کُنتِ مِنَ الْخَاطِئِینَ (یوسف/۲۹)؛اى یوسف از این [پیشامد] روى بگردان و تو [اى زن] براى گناه خود آمرزش بخواه که تو از خطاکاران بوده‏اى». برخی این دو وجه را از هم تفکیک کرده (تفلیسی،ص۱۸) در حالی که در قسمت قبلی گفته شد که نمی توان این دو مورد را از هم تفکیک نمود، زیرا شرک خود نوعی گناه به شمار می آید و گناه بر موارد زیادی قابل اطلاق است.
۲-۵-۲-ج- استغفار به مفهوم نماز گزاردن
«وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ (الذاریات/۱۸)؛و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مى‏کردند». در این باره ابن جریر طبری دو نظر را مطرح می کند، استغفار از گناهان و نماز خواندن. (طبری،۱۳۷۳،۲۶/۲۰۰).
نظر علامه طباطبایی بر این است که: منظور طلب آمرزش از گناه در سحر می باشد. (طباطبایی،۱۳۶۳ ،۱۸/۳۶۹). شیخ طبرسی از قول مجاهد و کلبی نقل می کند که اینان سحرها نماز می خوانده اند، زیرا نمازی که در سحرها می خوانده اند، نوعی طلب آمرزش از سوی آنان است. (طبرسی،۱۳۵۸،۹/۱۹۸).
۲-۵-۲-د- استغفار به مفهوم بسیار آمرزنده (غفار)
«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّارًا (نوح/۱۰)؛و گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است»خداوند«کثیر المغفره» است که بندگانش را مورد آمرزش قرار داده و علاوه بر آن مغفرتش نیز مستمر است.
۲-۵-۳- ارتباط استغفار با دعا
استغفار خود نوعی دعا بوده که مقدمه دیگر دعاها نیز می باشد، چرا که انسان از دعا کردن و خواندن خدا باید از گناهان خود توبه کرده و آمرزش بخواهد تا بتواند حاجت های خود را بر زبان آورد. کسی که از اطاعت خدا سرپیچی می کند، چطور می تواند فقط در مشکلات و سختی ها او را بخواند به خصوص که دوری از گناه تاثیر زیادی در استجابت دعا دارد که عکس آن نیز صادق بوده و گناه باعث عدم استجابت دعا می شود ولی در عین حال استغفار، خود نوعی دعاست که شخص گناه کار از خدای می خواهد قلم عفو برگناهانش کشیده، از سر تقصیر او درگذرد.
۲-۶- اجابت و استجابت
۲-۶-۱- معنای لغوی اجابت واستجابت
«اجابت» و «استجابت» از ریشه «جوب» به معنای قطع کردن و بریدن می باشد. الجوب: قطعک الشیء کما یجاب الجیب (فراهیدی،۱۴۱۴،ص۱۴۵وراغب،۱۴۰۴،ص۱۲۶) بریدن و قطع کردن چیزی همانند بریدن یقه و گریبان را «جوب» گویند. فعل ماضی آن «جاب» است، مثل: جاب الثوب و اجتابه: قطعه. از مشتقات آن «الجواب» به معنای «ردید الکلام» برگرداندن کلام است که جمع آن «الجواب» می باشد.(ابن منظور، ۱۳۶۳،۱/۱۲۳). فعل آن از باب «افعال» اجاب یجیب به معنای پاسخ دادن و جواب دادن است.(زمخشری، ۱۴۱۴،ص۵۴۳وابن منظور،۱۳۶۳،۱/۱۲۳). مصدر آن «اجابه» است که همان برگرداندن کلام است. اجابت و استجابت به یک معنا هستند که در استجابت طلب اجابت و پاسخ مورد نظر است.(طبرسی،۱۴۰۶،۲/۵۳۸). اجابت از جوب به معنای بریدن است و جواب را از آن جهت جواب گویند که سخن گوینده با آن قطع می شود، جواب از دهان گوینده جدا شده و به گوش شنونده نمی رسد لکن مختص به کلام بازگردیده است نه کلام اول. گفته شده استجابت به معنای اجابت است و حقیقت آن مهیه شدن برای جواب است ولی چون مهیا شدن در اغلب موارد از اجابت منفک نیست، استجابت را اجابت نیز گفته اند.(راغب،۱۴۰۴،ص۴۶۷).
اگر در آیاتی مانند آیه شریفه «وَیَوْمَ یَقُولُ نَادُوا شُرَکَائِیَ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ یَسْتَجِیبُوا لَهُمْ (الاسراء/۵۲)؛ و [ یاد کن] روزی را که [خدا] می گوید آن هایی را که شریک من می پنداشتید ندا دهید پس آن‌ها را بخوانند [ ولی ] اجابتشان نکنند». جنبه منفی استجابت آمده، به خاطر عدم تحقق انتظارشان از شرکاء است؛چراکه این ها قدرتی بر اجابت ندارند، اما اجابت می تواند با مخالفت باشد و نباید حتما با قبول و موافقت همراه باشد. (الجزایری،۱۳۸۰، ص۲۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 11:27:00 ق.ظ ]




(۱-۳۹)

 

 

 

 

 

(۱-۴۰)

 

 

 

که ضریب پخش گرمایی سیال پایه است. لزجت دینامیکی سیال پایه نیز به‌صورت زیر محاسبه می‌شود،

 

 

 

 

(۱-۴۱)

 

 

 

که A، B و C اعداد ثابت بوده و برای آب به ترتیب برابر با ۲٫۴۱۴×۱۰ Pas.Sec، ۲۴۷٫۸ K و۱۴۰ K هستند. T برحسب کلوین بوده و VBr سرعت براونی نانوذرات است. [۳۰].
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

 

(۱-۴۲)

 

 

 

که f پویش آزاد ملکولی[۷۳] بوده و برای آب در حدود ۱۷/۰ نانومتر در نظر گرفته‌شده است. رابطه بالا برای نانوذراتی با ابعاد ۱۱ تا ۱۵۰ نانومتر معتبر بوده و اعتبار آن در بازه دمایی ۱ تا ۷۱ درجه سانتی‌گراد است.

ج- مدل‌های مبتنی بر پدیده خوشه­ای شدن

در این قسمت دو مدل تئوریک که بر اساس خوشه­ای شدن نانوذرات استخراج‌شده‌اند را ارائه میکنیم.
اوانز و همکاران[۷۴] [۳۱] پیشنهاد دادند که خوشه­ای شدن می ­تواند موجب تسریع در انتقال گرما در فواصل نسبتاً زیاد شود، چراکه گرما در جامدات بسیار سریع‌تر از مایعات می ­تواند منتقل شود.
تأثیر خوشه­ای شدن در سه‌گام و با بهره گرفتن از مدل براگمن[۷۵] [۳۲]، مدل نان و همکاران[۷۶] [۳۳] و مدل ماکسول- گرانت[۷۷] [۱۳ و ۳۴] تحلیل شده است. درنتیجه نسبت ضریب هدایت گرمایی به صورت زیر تعریف شده است.

 

 

 

 

(۱-۴۳)

 

 

 

که در آن kcl ضریب هدایت گرمایی خوشه ­ها و c1 نسبت حجمی ذرات خوشه ­ها است که در مطالعات تعریف شده است. به­علاوه ایوانز و همکاران [۳۱] ضریب هدایت گرمایی مؤثر نانوسیال را از طریق کاربرد شبیه­سازی مونت‌کارلو تعیین کردند. آن‌ها نشان دادند که ضریب هدایت گرمایی مؤثر با افزایش اندازه خوشه ­ها، افزایش می‌یابد.
ژوان و همکاران[۷۸] [۳۵] ضریب هدایت گرمایی نانوسیالات را از طریق توجه بر حرکت براونی و خوشه­ای شدن نانوذرات موردمطالعه قراردادند و رابطه زیر را برای پیش‌بینی ضریب هدایت گرمایی نانوسیالات پیشنهاد کردند،

 

 

 

 

(۱-۴۴)

 

 

 

که rcl شعاع ظاهری خوشه­های نانوذرات است که از طریق آزمایش تعیین می‌شود. T دما برحسب کلوین و f لزجت دینامیکی سیال پایه است که از مطالعات لی و ژوان[۷۹] [۳۶] می ­تواند محاسبه شود. بخش اول از سمت راست معادله بالا مدل ماکسول برای هدایت گرمایی محلول معلق حاوی ذرات جامد در سیالات است. بخش دوم اثر حرکت تصادفی نانوذرات را اضافه نموده و موردتوجه قرار می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 11:27:00 ق.ظ ]




۴۶

 

۸

 

۳

 

۱۱

 

۸

 

۱

 

۶۵

 

۴۰

 

۵۰۱

 

 

 

درصد

 

۷/۶۳

 

۲/۹

 

۶/۱

 

۶/۰

 

۲/۲

 

۶/۱

 

۲/۰

 

۹/۱۲

 

۰/۸

 

۱۰۰

 

 

 

ماخذ: طرح تفصیای ویژه بافت قدیم ساری- سال ۱۳۷۹ و پیمایش میدانی پژوهشگر
با ملاحظه جدول‌ فوق که برای ۵ محله بافت قدیم شهر ساری تهیه شده‌اند، مشاهده می‌شود که غلبه کاربری مسکونی در همه زیر منطقه‌ها وجود دارد و میزان آن از ۲/۶۲ درصد در محله امامزاده یحیی تا ۸۰ درصد محله قلیچ متفاوت است.
پایان نامه
نقشه شماره (۴ ) : کاربری اراضی وضع موجود محله
۴-۴٫ شناسایی ویژگی های کالبدی محله
۴-۴-۱٫ شناسایی ساختار کالبدی – فضایی محله
ساختار کالبدی و فضایی شهر و یا محله را می توان در قالب محورها، پهنه ها و کانون هایی تبیین کرد تا شناختی جامع از کلیت آن بدست آورد.
ساختار محله آب انبارنو عمدتاً با دو محور اصلی آب انبارنو و امتداد خیام معرفی می شود در محل تقاطع این دو محور فضایی نسبتاً باز در جوار تکیه و آب انبارنو شکل گرفته است و در گذشته به نوعی مرکز محله تلقی
می شده است(عکس شماره ۱).
عکس (۴-۱): میدان محلی مقابل آب انبارنو- مأخذ: نگارنده
محله به طور کلی دارای بافت غالب مسکونی است و بخش هایی از سطح محله که متشکل از بناهای تاریخی و حرائم مربوط به آنهاست به صورت پهنه تاریخی در نظر گرفته شده است. محله فاقد فضاهای باز می باشد و دسترسی ها به صورت ارگانیک شکل گرفته و تنها نقش ارتباط و خدمات رسانی به بناهای مسکونی را ایفا می کنند.
دو کانون فعالیت مهم درمتن این محله به چشم می خورد. یکی محوطه جلوی تکیه عباس خانی است که به سبب نزدیکی به مسجد حاج مصطفی خان و ادامه بازار رونق بسیارچشم گیری نسبت به قسمت های دیگر این محله دارا می باشد. دیگری محوطه جلوی تکیه آب انبارنو است که به دلیل دور بودن از محورهای اصلی پر فعالیت شهر از درجه کیفی پایین تری برخوردار است.
علاوه بر کانون های ذکر شده تمامی لبه خیابان ها در بدنه های خارجی محله به صورت خطی دارای فعالیت های تجاری، اداری و خدماتی مقیاس شهری می باشد. (نقشه شماره ۵).
عکس (۴-۲): محوطه جلوی تکیه عباس خانی- مأخذ: نگارنده
نقشه شماره (۵)- ساختار کالبدی- فضایی محله
۴-۴-۲٫ شناسایی کیفیت ابنیه
همانگونه که نقشه کیفیت ابنیه (نقشه شماره ۶) نشان می دهد و در جدول زیر نیز آمده است ۳۶ درصد از بناهای واقع در محله نوساز، ۱۸ درصد قابل نگهداری، ۴۳ درصد مرمتی و با عمر بیش از ۳۰ سال و ۸ درصد ابنیه تخریبی است. این آمار گویای آن است که از یک طرف سطح بالایی از محله را ساختمان های قدیمی در بر گرفته که اغلب با ساختمان های ناپایدار و نامناسب برای زندگی امروز شرایط سکونت را دشوار ساخته و تهدیدی برای ساکنان آنهاست و از طرف دیگر سیمای بافت محله را نامناسب ساخته است. توجه به جدول زیر نشان می دهد درصد
پلاک های نوساز در محله پس از پلاک های مرمتی، بیشترین درصد را به خود اختصاص داده است که خود گویای شکل گیری روندی از نوسازی در محله است و تمایل بالای به سکونت در این محله به واسطه مزیت ها و ویژگی های خاص محله(موقعیت استراتژیک محله نسبت به شهر، استقرار در مرکز هندسی و مرکز تجاری شهر، در بر داشتن عمده بناها و آثار ارزشمند تاریخی، فرهنگی و …) است.
جدول شماره (۴-۱۵): کیفیت ابنیه واقع در محله آب انبارنو- سال ۱۳۸۷

 

 

کیفیت

 

تعداد پلاک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 11:26:00 ق.ظ ]