۹۲
 ۹۳
 ۹۶
۹۷
 ۹۸
فصل ششم نتیجه گیری پیشنهادات ۱۰۰
مقدمه ۱۰۱
۵-۱- نتیجه گیری ۱۰۲
۶-۲- پیشنهادات : ۱۱۲
منابع ۱۱۴
Abstract 117
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل۴-۱- درصد انرژی مصرفی چین در سال ۲۰۰۹ ۵۹
شکل ۴-۲- واردات نفت در سال ۲۰۱۰(درصد) ۶۳
شکل ۴-۳- سرمایه گذاری های چین در بخش انرژی در سطح جهانی (میلیارد دلار) ۶۷
فصل اول
کلیات
مقدمه
برخورداری از ظرفیت های متنوع و گسترده ، روابط ایران و چین را در سال های اخیر از پویایی ویژه ای برخوردار ساخته است ، به گونه ای که در حوزه های مختلف ، این روابط پیوسته رو ه گسترش و تعمیق بوده است .
یکی از مهم ترین حوزه های ظرفیت ساز در روابط ایران و چین ، حوزه انرژی است ، حوزه ای که بی شک مهم ترین نقش را در پویایی این روابط ایفا کرده است . ظرفیت های بالقوه همکاری دو جانبه روابط ایران و چین در عرصه انرژی گسترده است و در صورت تحقق می تواند پی آمدهای مثبت سیاسی و امنیتی داشته باشد که در این مقاله به برخی از آنها خواهیم پرداخت .
انرژی یکی از اصلی ترین نیازهای جوامع انسانی امروز است که نه تها بر بسیاری از منازعات و روابط میان دولت ها تأثیرگذار است ، بلکه می توان گفت بسیاری از این مناقشه ها و تعامل ها اساساً به علت دستیابی به آن به وقوع می پیوندند. اهمیت انرژی که با وقوع انقلاب صنعتی بیش از گذشته مشهود شد ، با تغییر گرایش جهان از مصرف زغال سنگ به نفت در ابتدای قرن اخیر رویکرد تازه ای یافت ، چراکه برخلاف زغال سنگ که معادن آن در اختیار کشورهای جهان صنعتی بود ، منابع نفتی پراکندگی یکسانی در سطح جهان نداشته و عمدتاً در منطقه ی خلیج فارس و نیز آمریکای شمالی قرار داشته که رفته رفته نقش کشورهای حاشیه خلیج فارس در این میان پر رنگ تر شد . به عنوان مثال در سال ۱۹۴۰ ، آمریکای شمالی ۷۳ درصد تولید جهانی نفت را عهده دار بود اما با گذشت زمان نقش کشورهای خاورمیانه (البته بیشتر کشورهای ایران ، عراق ، عربستان سعودی ، کویت و امارات که کشورهای پنج گانه حاشیه خلیج فارس (PG5) نام دارند) در تأمین انرژی جهان پر رنگ تر شد . با گذشت حدود سه دهه ، در سال ۱۹۷۵ ، کشورهای PG5 نزدیک به نیمی از تولید نفت خام جهانی را به خود اختصاص دادند و سهم آمریکای شمالی تا حدود یک سوم کاهش یافت . (Stevens, 2000)
بدین ترتیب با گذشت زمان اندک از نیمه نخست سده گذشته ، کشورهای صنعتی جهان برای تأمین انرژی ، بیش از پیش به کشورهای PG5 متکی شدند . با اهمیت یافتن نفت ، کشورهای حامل انرژی در یک سو و مصرف کنندگان در سوی دیگر واقع شدند . این تقابل با ورود به عرصه ی معادلات انرژی جهانی و پیش بینی فزایش نقش آن در آینده ، تشدید خواهد شد .
پایان نامه - مقاله - پروژه
افتراق نسبی میان ۲ قطب مصرف و تولید نفت و گاز و به ویژه حیاتی انرژی و لزوم تأمین امنیت عرضه برای کشورهای صنعتی ، همزمان با وقوع شوک های نفتی ، این کشورها را به فکر تنظیم برنامه ای رقابتی برای دستیابی مطمئن و دائم به منابع انرژی نمود .
در نقطه مقابل ، کشورهای دارنده ی نفت و گاز می توانند از منابع انرژی خود به عنوان اهرم قدرتی در سطح بین المللی استفاده کنند . نمونه ی چنین امری ه وضوح در مورد روسیه مشاهده می شود . این کشور توانسته با بهره گرفتن از گاز ، اروپا را به خود وابسته و در سیاست های این کشورها نسبت به خود تعدیلاتی ایجاد کند . روسیه به عنوان صادر کننده ی انرژی ، در جهت استقلال و عدم وابستگی خارجی گام برمی دارد و در صدد است (از یک عرضه کننده ی صرف انرژی به کشور مؤثری در حوزه بین الملل انرژی تبدیل شود.[۱]
این حضور مؤثر در عرصه بین الملل انرژی برای هر دو دسته از کشورهای فوق ، برخاسته از یک برنامه ریزی دقیق ، کارآمد و رقابتی است که تضمین کننده ی منافع آنهاست .

 

    •  

 

 

 

    1. اهمیت انرژی در معادلات جدید بین الملل

 

تحولات جهانی در دهه اخیر موجب توجه بیشتر به توسعه شده است . ظهور قدرت های جدد اقتصادی ، اهمیت رفاه عمومی و رقابت قدرت ها و کشورها در عرصه اقتصاد ، مصرف انرژی در جهان را افزایش داده است . عدم تناسب روز افزون میان تولید و مصرف انرژی در سطح جهانی ، امنیت انرژی را که سال ها در حاشیه مباحث امنیت بین المللی قرار داشت ، به متن این مباحث وارد کرده است . نماد این موضوع ، رایزنی ها و مذاکرات ماه های اخیر در سطوح مختلف و توجه بیشتر کشورهای صنعتی به اطمینان از تأمین انرژی و تضمین امنیت آن می باشد .
یکی از مهم ترین حوزه های ظرفیت ساز در روابط این دو کشور ، حوزه انرژی است ؛ حوزه ای که بی شک مهم ترین نقش را در پویایی این روابط ایفا کرده است . ظرفیت بالقوه همکاری دو جانبه روابط ایران و چین در عرصه انرژی گسترده است و در صورت تحقق می تواند پی آمدهای مثبت سیاسی و امنیتی داشته باشد . به همین دلیل از دیدگاه چین ، ایران می تواند از اصلی ترین تأمین کنندگان امنیت انرژی این کشور در منطقه خاورمیانه باشد . یکی از دلایلی که ایران مورد توجه آنهاست ، این است که ایران کمتر زیر نفوذ کشورهای غربی و به ویژه آمریکا قرار دارد . همان گونه که ایران هم بنا به دلایل فشار و محدودیت و تحریم های یک جانبه و چندجانبه از سوی کشورهای غربی ، به خصوص آمریکا مجبور به حرکت در راستای گسترش روابط با چین برآمد ؛ که البته روابط دو کشور دارای فراز و نشیب های مختلفی بوده است . اما با توجه به منافع اقتصادی و راهبردی دو کشور ، ایران اکنون مرکز ثقل مهمی در ساختار امنیت انرژی چین محسوب می شود . رشد سریع اقتصادی چین باعث شد تا این کشور در سال ۱۹۹۳ با وجود آنکه پنجمین تولید کننده نفت در جهان به شمار می رفت ، به صف وارد کنندگان انرژی بپیوندد . یک دهه پس از آن ، نرخ رشد بالای مصرف انرژی در چین موجب گردید تا این کشور در سال ۲۰۰۳ با پیشی گرفتن از ژاپن به دومین مصرف کننده نفت در جهان تبدیل شود . بر مبنای آمارها از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۳ ، مصرف نفت چین ۹۰ درصد رشد داشته ، درحالی که تولید داخلی در همین مقطع کمتر از ۱۵ درصد رشد یافته است . بسط و تعمیق مناسبات چین با ایران ، به طور ویژه برای پیشبرد منافع چین در خاورمیانه واجد همین اهمیت است ؛ زیرا از منظر ژئواستراتژیک ، ایران به عنوان کشوری وسیع و نقطه اتصال آسیای مرکزی به خاورمیانه بوده و دارای ذخایر عظیم انرژی است . رشد مصرف انرژی فقط محدود به چین نیست ، سایر کشورهای جنوب شرقی و شرق آسیا نیز به وارد کنندگان مهم نفت تبدیل شده اند . بنابراین وابستگی روز افزون چین ، به انرژی خاورمیانه ، ممکن است باعث شود تا این کشورها نقش فعالی در حل اختلافات دیرینه منطقه ایفا کرده و صلح و ثبات را در منطقه جاری سازند .
در میان کشورهای این منطقه ، ایران به دلیل برخورداری از دومین ذخایر نفت و گاز جهان از یک سو و پیگیری مشی مستقل در مدیریت این ذخایر از سوی دیگر ، از ظرفیت های بالایی جهت همکاری مطمئن همکاری مطمئن و دراز مدت در عرصه انرژی با چین برخوردار است . ایران با دارا بودن منابع غنی نفت و گاز و برخورداری از تجربه ای طولانی در حوزه انرژی و چین با توجه به رشد بالای اقتصادی و نیاز روز افزون به انرژی ، از زمینه های لازم برای همکاری گسترده به عنوان شرکای اقتصادی برخوردار است ، به طوری که ایران قادر به برآوردن بخش عمده ای از نیازهای انرژی چین است . ایران سالانه بین ۱۰ تا ۱۲ میلیون تن نفت به چین می فروشد و در میان سه کشور اول صادرکننده نفت به چین قرار دارد . در عین حال ، ظرفیت های بیشتری برای افزایش میزان فروش نفت ایران به چین وجود دارد . ایران اعلام کرده است که ترجیح می دهد چین را به عنوان وارد کننده اول نفت ایران جایگزین ژاپن کند . ایران ابتدا در سال ۲۰۰۵ در رتبه سوم از نظر کشورهای صادر کننده نفت به چین بوده و تنها ۱۴ درصد از نیازهای وارداتی نفت چین را تأمین می کرد ، اما بعد از امضای سلسله توافق نامه هایی که در ادامه به ان پرداخت پرداخت ، ایران به یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت به چین مبدل گردیده است . در سال ۲۰۰۹ ایران دومن صادر کننده بزرگ نفت به چین بود و به صورت موقت در می ۲۰۰۹ صادرات نفت ایران به چین برای اولین بار از عربستان سعودی جلو افتاد . ایران به عنوان پنجمین صادر کننده بزرگ نفت جهان در می ۲۰۰۹ ، سه میلیون و ۸۸هزار تن معادل روزانه ۷۲۷ هزار بشکه نفت خام به چین صادر نموده که نسبت به مدت مشابه در سال ۲۰۰۸ ، ۸۸ درصد رشد داشته است . ایران با وجود صادرات کاهش ۳۰ درصدی نفت به چین ، در شش ماهه اول سال ۲۰۱۰ جزوه ۱۰ صادر کننده عمده نفت به چین است . چنان که در سال ۲۰۰۹ چنین حدود ۱۱ درصد نفت مورد نیاز را از ایران وارد کرده است . البته چینی ها نیز ایران را به عنوان بازار مصرف کالاهای تولیدی خود می دانند و بر این باورند که فروش تسلیحات و برقراری روابط نظامی با ایران نه تنها امکان دستیابی به پروژه های سرمایه گذاری و صادرات نفت ایران را افزایش می دهد ، بلکه امنیت انرژی آینده چین را نیز تضمین می کند .

 

    •  

 

 

 

    1. بیان مساله:

 

چین در شرایط فعلی بین الملل به سرعت در حال تبدیل شدن به ابر قدرت اقتصادی جهان است این کشور به منظور دست یابی به اهداف توسعه خود طبیعتاً نیازمند به انرژی اعم از نفت ،گار و … می باشد و جمهوری اسلامی نیز به دلیل دارا بودن این منابع و نیز نزدیگی جغرافیایی می تواند چین را در دست یابی به اداف توسعه خود کمک نماید . این مسئله زمانی از اهمیت و افری برخوردار است که وضعیت مناسبات خارجی جمهری اسلامی ایران نیز مورد توجه قار دهیم به این معنا که جمهوری اسلامی ایران در شرایط تحریم دنیای غرب به شرکای اقتصادی قدرتمندی مثل چین نیاز دارد . در چنین شرایطی مسئله انرژی به عنوان مرکز ثقل برنامه ریزی سیاست خارجی قدرتهای بزرگ در شرایط جدید اقتصاد نوظهوری مانند چین را به این سمت سوق می دهد که هر چه بیشتر از موقعیت انرژی ایران استفاده بهینه را به عمل آورده و چالش های فراوری جمهوری اسلامی ایران را به فرصت های مناسب برای خود تبدیل نماید و از این حیث هم راحت تر به اهداف توسعه اقتصادی خود دست یابد و هم رقبای اقتصادی خود را با مشکل مواجه نماید بدین ترتیب است که این مسئله در عرصه سیاست خارجی چین مطرح می باشد که انرژی چه نقش و جایگاهی را در کلیت سیاست خارجی چین در قبال جمهوی اسلامی ایران بازی می کند . تحقیق حاضر در صدد است مه به این مسئله بپردازد .

 

    •  

 

 

 

    1. فرضیه ها :

 

سوال اصلی : راهبرد انرژی چین در قبال جمهوری اسلامی ایران چگونه می توان تبیین کرد؟

 

    •  

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...