برامیلی و برایسون[۵۲] (۱۹۹۳) بر اساس نتایج مطالعات کمی خود در ۶۸ مورد سازمان‌های عمومی, سه دسته از عوامل را مورد توجه قرار دادند:
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
محیط [۵۳]
فرایند
خروجی[۵۴]
ایشان همچنین به بررسی آماری نحوه اثرگذاری عوامل محیطی بر عوامل فرایند و به تبع آن بر خروجی پرداختند. البته تحقیقات ایشان نتایجی قطعی که به طور شفاف ارتباط میان عوامل محیطی و فرآیندی باشد را به همراه نداشت.
اولسن و اشملزر[۵۵] (۱۹۹۴) چهارچوب برای پیاده‌سازی استراتژی طراحی کرده و آن‌ را در سه رستوران زنجیره‌ای به‌صورت عملی مورد آزمایش قرار دادند. پس از تحقیقات اولیه که به صورت مجموعه‌ای از مطالعات موردی انجام پذیرفت با مدیران سطوح میانی و پایین‌تر مصاحبه گردید و نیز مستندات مرتبط با مجموعه‌ها و شرکت‌های همکار مورد بررسی قرار گرفت. در نتیجه این بررسی‌ها چهارده عامل را از یک نگاه به دو دسته عوامل محیطی و عوامل فرآیندی و از نگاه دیگر آن‌ها را به دو دسته عوامل اولیه و ثانویه تقسیم‌بندی‌نمودند. سپس طرح‌های مختلفی تهیه و سعی کردند تا میزان اثرگذاری دو دسته را نسبت به هم توضیح دهند.
به اعتقاد ایشان پیاده‌سازی استراتژی از محیط آغاز و به سمت فرایند پیش می‌‌رود و لازمه تحقق استراتژی عمل کردن این دو جزء با هم می‌باشد. از جمله عوامل مهم مورد تأکید اولسن و اشملزر می‌توان به عدم قطعیت محیطی, فرهنگ سازمانی، سیستم‌های اطلاعاتی,‌ آموزش, حجم و پراکندگی جغرافیایی سازمان، چرخه عمر سازمان و سابقه آماری مدیران اشاره نمود.
همچنین فئورر[۵۶] و همکارانش (۱۹۹۵) مدلی به منظور تدوین و پیاده‌سازی استراتژی در شرکت HP ارائه نمودند. آنان این فرایند را به فرایند یادگیری مبتنی بر ساختار و فرهنگ‌ سازمانی ربط‌ دادند.
میلر[۵۷] (۱۹۹۷) فرایند پیاده‌سازی یازده تصمیم استراتژیک را در شش سازمان خصوصی و عمومی بررسی کرد. او مدل و چهارچوب خاصی ارائه ننمود ولی با توجه به مطالعات خود در سازمان‌های مورد بررسی، ده عامل کلیدی در پیاده‌سازی استراتژی را شناسایی و آن‌ها را به دو دسته‌ «ادراک‌کننده‌ها» و «توانمند کننده‌ها»[۵۸]‌ تقسیم‌‌بندی نمود.
عوامل ادراکی شامل پشتیبانی, قابلیت ارزیابی, اختصاصی‌بودن، فرهنگ‌پذیرش و مساعدت و همکاری و عوامل توانمندکننده شامل نزدیکی، اولویت، دسترسی به منابع، پویایی و تسهیل ساختار می‌باشد. به اعتقاد میلر عوامل ادراکی درپیاده‌سازی تصمیمات استراتژیک بسیار مهم‌تر و حیاتی‌تر از عوامل دیگر می‌باشد.
۲-۵ بخش چهارم: اجزای کلیدی تدوین نقشه راه
در اینجا با توجه به مطالب گفته شده، اجزای مختلفی که می‌باید در فرایند تدوین نقشه راه مورد توجه قرار می‌گیرند ارائه می‌شود. ماتریس دوبعدی زیر این اجزا را نشان می‌دهد. قرارگرفتن نماد P در هر خانه از ماتریس بدین مفهوم است که مدل باید بتواند آن بخش را تشریح نماید. نماد PP نشان‌ می‌دهد که تکمیل این بخش در فاز مطالعات مبنا صورت‌ پذیرفته است. در ادامه ماتریس ذیل به تفصیل مورد بحث قرار می‌گیرد.
جدول۲-۱: اجزاء کلیدی تدوین نقشه راه

 

تخصیص منابع شاخص‌گذاری متولی
(مجری/هماهنگ‌کننده/ناظر)
برنامه‌ریز  
  PP PP PP چشم‌انداز
  P P PP اهداف کلان
  P P PP استراتژی‌ها[۵۹]
  P P PP اقدامات
P
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...