۱- تفاوت بین قیمت پرداخت شده توسط مصرفکننده و قیمت دریافت شده توسط تولید کننده.
۲- مجموع هزینه های خدمات بازاریابی که در نتیجه عرضه و تقاضا برای این خدمات مؤلفه قیمت و به لحاظ تقاضای بنگاه مؤلفه میزان مشخص میشود.
پایان نامه
بر طبق این دو تعریف حاشیه بازاریابی بستگی به قیمت مصرفکننده نهایی و قیمت دریافتی کشاورز و هزینه خدمات بازاریابی دارد، بنابراین تمامی عواملی که باعث تغییر در توابع عرضه و تقاضای محصول شوند با تغییر قیمت ها بر حاشیه بازاریابی مؤثرند. برای سادگی در تجزیه و تحلیل می توان حاشیه بازاریابی را به دو جزء حاشیه عمده فروشی[۱۲] و حاشیه خرده فروشی[۱۳] تقسیم کرد که به شکل ذیل محاسبه میگردند.
] ۳-۶[ 
] ۳-۷[ 
] ۳-۸[ 
در روابط فوق که توسط والن و ترنر[۱۴] (۱۹۷۰) ارائه شد،
 حاشیه بازاریابی کل،  حاشیه بازاریابی خرده فروشی،  حاشیه بازاریابی عمده فروشی،  قیمت خرده فروشی،  قیمت عمده فروشی و  قیمت سر مزرعه میباشد.
در روابط فوق قیمت خرده فروشی قیمتی فرض خواهد شد که خرده فروش بابت خرید محصول ازعمده فروش به وی میپردازد وقیمت عمده فروشی نیز قیمتی که عمده فروش بابت فروش محصول به مصرف کننده، از وی دریافت مینماید. حاشیه بازاریابی تحت تأثیر عوامل متعددی بوده که با توجه به میزان اثرهر یک از فاکتورها در طی زمان دارای نوساناتی می باشد. به طور کلی از لحاظ تئوری هر عاملی که بتواند توابع عرضه و تقاضا را تحت تأثیر قرار دهد به نحوی بر حاشیه بازاریابی مؤثر است.
اختلاف قیمتی بین قیمت های سر مزرعه و خرده فروشی نشان دهنده هزینه های بازاریابی میباشد که این هزینه ها میتواند منطقی یا غیر منطقی باشد. بررسی هزینه های بازاریابی از این نظر حائز اهمیت است که قسمت قابل ملاحظه ای از قیمت پرداختی مصرف کننده را شامل می شود. تغییرات هزینه بازاریابی موجب تغییر سهم کشاورز از قیمت محصول ارائه شده به مصرف کننده میشود. زیرا تغییر هزینه های بازاریابی و بر قیمتی که کشاورز برای تولید خود دریافت میکند تأثیر مستقیم دارد. با توجه به ویژگی محصولات کشاورزی، هزینه های بازاریابی این محصولات بیشتر از کالاهای صنعتی است. کل هزینه های بازاریابی برابر با مجموع هزینه های درجه بندی، کاغذ پیچی، بسته بندی، جابجایی، تخلیه و بارگیری، انبار و ضایعات، حمل و نقل و سایر هزینه های بازاریابی است.
برای محاسبه سود خالص عملیات بازاریابی درسطوح تولیدکننده، عمده فروش وخرده فروش از روابط زیراستفاده میشود : ] ۳-۹[
قیمت فروش عامل بازاریابی قبلی - قیمت دریافتی توسط عامل بازاریابی موردنظر= سود ناخالص
] ۳-۱۰ [ هزینه خدمات بازاریابی - سود ناخالص = سود خالص
] ۳-۱۱[ = قیمت خالص دریافتی تولیدکننده
قیمت دریافتی تولیدکننده از فروش محصول - کل هزینه های بازاریابی ناشی از انجام عملیات بازاریابی
] ۳-۱۲[ قیمت خالص دریافتی تولیدکننده- قیمت پرداختی مصرفکننده = حاشیه بازاریابی
]۳-۱۳[ کل هزینه های بازاریابی- حاشیه بازاریابی = سود خالص بازاریابی
] ۳-۱۴[ قیمت سر مزرعه- قیمت خرده فروشی = حاشیه کل بازار
برای تعیین سهم عوامل بازاریابی از قیمت خرده فروشی روابط زیر به کار گرفته شده است (میرزایی و نجفی، ۱۳۷۸). در این تحقیق به منظور پی بردن به مسایل و تنگناهای بازاریابی محصولات باغی، سهم تولید کننده، عمده فروش و خرده فروش از قیمت نهایی این دو محصول با بهره گرفتن از فرمولهای زیر محاسبه خواهدگردید (ولگننت و مولن۱۹۸۷).
] ۳-۱۵[ 
۱۰۰× (متوسط قیمت خرده فروشی/ متوسط قیمت سر مزرعه)= سهم تولید کننده
]۳-۱۶[ 
۱۰۰× ] متوسط قیمت خرده فروشی/ (متوسط قیمت سر مزرعه - متوسط قیمت عمده فروش)[= سهم عمده فروش
] ۳-۱۷[ 
۱۰۰× ] متوسط قیمت خرده فروشی/ (متوسط قیمت عمده فروش - متوسط قیمت خرده فروش)[= سهم خرده فروش
اجزاء خدماتی که از موقع تولید محصول تا فروش آن به مصرفکننده نهایی انجام می شود مستلزم هزینههایی است و مجموعۀ این هزینه های بازاریابی که به صورت درصدی از قیمت محصول نهایی بیان شود به آن ضریب هزینه بازاریابی گویند که به صورت ذیل محاسبه میشود:
] ۳-۱۸[ 
که در آن  ضریب هزینه بازاریابی و سایر اجزاء تعریف مشابه قبل دارند که این ضریب شامل عمده فروشی و خرده فروشی می باشد که در واقع سهم عمده فروش و تولید کننده از قیمت نهایی که خرده فروش دریافت کرده یا مصرفکننده بابت آن پرداخت نموده میباشد (ترکمانی، ۱۳۷۸).
این ضریب نشان میدهد که حاشیه بازاریابی چند درصد از قیمت خرده فروشی را به خود اختصاص میدهد. در زمینه کارایی بازاریابی در فصل دوم به تفصیل موارد و بحثهایی آمده است، در این قسمت فقط فرمول نحوه محاسبه آن آورده میشود.
] ۳-۱۹[ 
که در آن  شاخص از کارایی بازاریابی، V در واقع ارزش محصول به فروش رفته یا قیمت پرداختی توسط مصرفکنندگان (قیمت خرده فروشی) و کلیه هزینه های بازاریابی انجام شده است.
هزینه خدمات بازاریابی
ارزش افزوده سیستم بازاریابی
] ۳-۲۰[ ۱۰۰× = راندمان بازاریابی
] ۳-۲۱[ قیمت سر مزرعه یا باغ - قیمت خرده فروشی = ارزش افزوده سیستم بازاریابی در این مطالعه
مقدار راندمان بازاریابی بین ۱ تا ۱۰۰ میباشد و زمانی که هزینه خدمات بازاریابی برابر با ارزش افزوده محصول شود راندمان بازاریابی ۱۰۰ درصد خواهد بود، از آنجایی که ارزش افزوده محصول همواره بیشتر از هزینه خدمات بازاریابی است رابطه فوق در حقیقت اصلاح شده رابطه محاسبه کارآیی بازاریابی است (ترکمانی، ۱۳۷۸). به منظور انجام آزمون فرضیه های آماری و بررسی میزان همبستگی بین متغیرهای مستقل با یک یا چند متغیر وابسته مورد مطالعه از روش های تحلیل واریانس یکطرفه، رگرسیون چند متغیره و روش های آماری چندمتغیره استفاده شده است.
۳-۵- کارآیی بازاریابی و راندمان بازاریابی[۱۵]
کوهلز و یوهل۲(۱۹۸۰) کارآیی بازاریابی را نسبت ستاده بازار به نهاده های بازاریابی(هزینه منابع) بیان کرده اند که افزایش در این نسبت نشان دهنده بهبود کارآیی و کاهش در آن نشان دهنده کاهش کارآیی میباشد. به عبارت دیگر کاهش در هزینه برای سطح موردنظر یا افزایش در میزان رضایت مندی مصرف کنندگان، بهبود در بازاریابی را به دنبال خواهد داشت.
کوهلز۳(۱۹۶۱) درارتباط با کارآیی بازاریابی محصولات کشاورزی عنوان میکند که نظام بازاریابی محصولات کشاورزی دارای یکسری ستادهها و نهادهها می باشد که ستاده این نظام همان میزان رضایتمندی مصرفکنندگان از کالا و خدمات بازاریابی انجام شده و نهادههای آن میزان منابع مختلف از جمله نیروی کار، مدیریت و سرمایه که در مسیر بازاریابی و انجام خدمات بازاریابی، مورد استفاده قرار گرفته است. ترکمانی(۱۳۷۸) راندمان بازاریابی را نسبت هزینه خدمات بازاریابی به ارزش افزوده سیستم بازاریابی عنوان کرده است که در همین فصل درباره آن بحث میشود. کارآیی، حداکثر اهمیت را در تحلیل بازاریابی دارد. سود در بازاریابی مستقیماً با کارایی آن مرتبط است. نظام بازاریابی ناکارا و عقب مانده موجب بالا رفتن هزینه ها، زیان وسیع، نابودی محصولات و قیمتهای نامعقول میگردد. بالا بودن کارآیی موجب میشود که درآمد تولیدکنندگان با فروش با قیمت بالاتر یا رضایت مصرفکنندگان با کاهش قیمت خرید یا هر دو با کاهش تفاوت قیمت بین خرید و فروش نهایی۱ در بازار منتفع گردد (تاکر، ۱۹۹۲). معیارهای کارایی اهمیت زیادی در تحلیل بازاریابی دارند، چراکه بالا بودن کارایی بازاریابی نیز موجب میشود که درآمد تولیدکنندگان با فروش در قیمت بالاتر، یا رضایت مصرفکنندگان با کاهش قیمت خرید افزایش یابد. برخی اقتصاددانان بازار،کارایی نظام بازاریابی را در رابطه بین قیمت محصول و هزینه های بازاریابی دانسته اند. ازنظر آنها هر چقدر قیمت محصول رابطه منطقیتری با هزینه های خدمات در مسیر بازاریابی داشته باشد، نظام بازاریابی ازکارایی بالاتری برخوردار است (ترکمانی،۱۳۷۸).
دراین مطالعه کارآیی بازار که نسبت حاشیه بازار رسانی به هزینه های بازار رسانی میباشد از رابطه زیرمحاسبه میگردد :
ME = MM / MC
MM = حاشیه بازاریابی ME = کارایی بازاریابی MC = هزینه بازاریابی
نسبت مذکور نشان میدهد که به ازای هر واحد هزینه های بازاررسانی چند واحد حاشیه در بازار ایجاد شده است وچنانچه نسبت مذکورمساوی یک باشدکارایی کامل وهر قدر مقدار آن از یک بزرگتر باشد، کارایی کم و هرچه این نسبت به یک نزدیکتر باشد بازار ازکارایی بیشتری برخوردار است.
شریواستاوا و رانادهیر۲ (۱۹۹۵) روشی را برای محاسبه کارایی بازاریابی ارائه کرده اند. به عقیده آنان اختلاف قیمت شامل دوجزء است. حاشیه ناخالص وهزینههای بازاریابیکه بهشکل زیر محاسبه میگردد.
[۲-۵] GM=PA-PB
[۲-۶] MC=CL+CI+CT
- Price Spread 2- Sherivasrtava and Ranadhir
[۲-۷] NM=GM-MC

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...