شکل (۲-۱۲) تئوری تلفیقی کیفیت زندگی ،وینگوتو: ۲۰۰۳
-مدل جکسونویل[۵۹] در آمریکا مدلی شناخته شده در سنجش کیفیت زندگی است که سالانه جهت پایش کیفیت زندگی مورد استفاده قرار می گیرد .این مدل با شاخص CVIجنبه های متفاوت زندگی را با مشارکت گسترده مردم در انجمن ملی جکسونویل ارزیابی وبا استفاده از دو شاخص عینی و ذهنی و برای ایجاد تغییرات مثبت در شرایط زندگی شهروندان همانندیک کاتالیزور اجرا می گردد JCCI ,1997)).
پایان نامه
-داس[۶۰] (۲۰۰۸ ) چارچوب مفهومی بر ای سنجش کیفیت زندگی شهری پیشنهاد کرده که ارتباط بین محیط و کیفیت زندگی را نشان می دهد . این مدل رویکردی پایین به بالا را پیشنهاد می کند که در آن هردو شاخص های عینی و ذهنی برای مطالعه کیفیت کلی زندگی مورد توجه قرار گرفته اند . این چارچوب محیط خارجی زندگی یعنی بعد عینی را با ادراک افراد ازمحیط زندگیشان یعنی بعد ذهنی ترکیب می کند .
۲-۱۱ - نظریه ها و مکاتب تاثیرگذار برکیفیت زندگی
کیفیت زندگی شهری در جایگاه و مفهوم کنونی آن برآیند تحولات، نظریه ها و جریانات فکری متعددی است که در مجموع می توان آنها را در چهار رویکرد یا الگوی نظری طبقه بندی نمود.
رفاه و عدالت اجتماعی و مکتب جغرافیای رادیکال:
دیوید اسمیت در سال ۱۹۹۴ اولین جغرافیدانی بود که موضوع کیفیت زندگی، رفاه و عدالت اجتماعی رادر اثر ارزشمند خود با عنوان (جغرافیا و عدالت اجتماعی)باتوجه به شاخص های اجتماعی ذهنی و مقایسه عینی بیان نمود.شاخصه های مورد تاکید اسمیت شامل: بهداشت، مسکن، خدمات عمومی، شادمانی خانوادگی، تعلیم و تربیت، فرصت های اشتغال، حقوق و دستمزد، خوراک، حق رای، امید به زندگی، مصرف روزانه پروتئین حیوانی، درصد ثبت نام در مدارس، تعداد متوسط تلفن و روزنامه و نظایر آن می باشد (اسمیت، ۱۳۸۱ :۱۶۰-۱۸۹ ).
بی تردید مفهوم عدالت اجتماعی وابستگی مستقیمی با عدالت دولت دارد. موضوعی که با جغرافیای رادیکال بوسیله دیوید هاروی [۶۱] در کتاب پر ارزش خود (عدالت اجتماعی شهر) ۱۹۷۳ بیان نموده است. مفهوم عدالت اجتماعی در این اثر ارزشمند، کمک به خیر و صلاح همگانی، ملاک توزیع درآمد درتمامی نواحی، تخصیص عادلانه منابع و رفع نیازهای اساسی مردم می باشد.(شکویی، ۱۳۸۲ :۱۴۱)
۲) جنبش زیست بوم گرایی و مفهوم توسعه پایدار:
انتشار گزارش هشدار دهنده باشگاه رم در ۱۹۷۵ درباره تباهی منابع تجدید پذیر طبیعت و تباهی محیط زیست به پیدایش جنبش زیست بوم گرایی، اکولوژیسم (اعتماد به دگرگونی شیوه زندگی اجتماعی و سیاسی در جهت حیات پایدار و شکوفایی انسان) در سطح جهانی منجر گردید. انتظارات و تحولات برخاسته از این جنبش در مرحله بعد در قالب مفهوم توسعه پایدار شکل گرفت و در دهه ۱۹۸۰ از سوی کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه رسماًٌ ارائه گردید. مفهومی که در کنار شاخص های اقتصادی توسعه ضرورت توجه به دو شاخص فرهنگی- اجتماعی و زیست محیطی را مطرح و بر جایگاه محوری آنها در برنامه ریزی مدیریت و توسعه تاکید نمود.
۳) حمایت ها و تاکیدات سازمان ها و کمیسیون های جهانی:
همزمان با تدوین رسمی شاخص های اجتماعی در ایالات متحده در ۱۹۷۳ سازمان ملل متحد نیز از این موضوع حمایت نموده و در کنفرانس ۱۹۷۵ بر ابعاد اجتماعی مسکن، کیفیت زندگی و بهزیستی اجتماعی در برنامه های توسعه مسکن تاکید نمود. تعریف رسمی سازمان ملل متحد از رفاه اجتماعی در سال ۱۹۶۳و گزارش باشگاه رم در سال۱۹۷۵، طرح مفهوم توسعه پایدار از سوی کمیسیون جهانی محیط زیست در سال ۱۹۸۰، برنامه سازمان ملل متحد با عنوان ارزشیابی آثار زیست محیطی توسعه، گزارش توسعه انسانی ۱۹۹۴ سازمان ملل گزارش کیفیت زندگی انجمن توسعه ماوراء از جمله مهم ترین برنامه ها و حمایت های جهانی است. که همگی بر ضرورت توجه به بهبود کیفیت زندگی شهری تاکید داشتند.
۴) روش های و رویکردهای جدید در برنامه ریزی شهری:
همزمان با تقویت رویکردهای اجتماعی در طرح های برنامه ریزی شهری، به جایگاه شهروندان و مسائل مربوط به کیفیت زندگی آنان بیش از پیش توجه شد. اهم رویکردها در این زمینه عبارتند از: برنامه ریزی حمایتی سال ۱۹۶۵ که توسط پل داوید اف [۶۲] در آمریکا باهدف مبارزه با تبعیض نژادی و حمایت از فقرا و محرومان شکل گرفت و البته ارتباط نزدیکی با برنامه ریزی عدالت خواه داشت، در دهه ۱۹۷۰، برنامه ریزی مشارکتی و دموکراتیک که با تاکید بر کثرت گرایی، جامعه مدنی، نهادهای اجتماعات محلی و سازمان های غیرحکومتی[۶۳] تدوین گردید، برنامه ریزی گام به گام چارلز لیند بلوم و هم چنین برنامه ریزی پاسخگو از شین مک کوئل در سال۱۹۸۱ با تاکید برپاسخگویی مدیران به نیازهای مردمی در حین اجرای برنامه ها اشاره دارد(علی اکبری وهمکار ، ۱۳۸۹:۱۲۷و ۱۲۸).
۲-۱۲ - تجربیات کشور های جهان در زمینه کیفیت زندگی
کنفرانسها و گنگره های بین المللی تحت عنوان توسعه ی پایدار شهری در قالب کنفرانس ریو و اسکان بشر در استانبول و …. تاکید جدی بر مشارکت جهانی به منظور تحقیق توسعه پایدار به مفهوم تامین نیازهای اساسی و به طور کلی ارتقاء کیفیت زندگی شهری بوده است (مهدی زاده ،۱۳۸۲: ۶۵-۵۹ ).
دکتر فوتو آن سیک [۶۴] بر مبنای کار وانگ و دی [۶۵] در کشورسنگاپور ۱۴ شاخص ذهنی (زندگی خانوادگی، تحصیل، ثروت، سلامت، زندگی اجتماعی، زندگی کاری، خودشکوفایی، ایمان و مذهب، فراغت، مسکن، خدمات عمومی، محیط زیست، رسانه ها و کالا و خدمات مصرفی)را برای ارزیابی کیفیت زندگی استخراج کرد.وی در سال ۱۹۸۸ حوزه خدمات عمومی را به سه حوزه جداگانه شامل سلامت، حمل و نقل و صنایع همگانی (آب، برق) تقسیم و دو حوزه جدید امنیت عمومی و سیاست را به آنها اضافه نمود و بدین ترتیب ۱۸ حوزه کیفیت زندگی را تشکیل داده اند (FooTuan seic,2000: 33).
مرکز مطالعات کیفیت زندگی در آمریکا طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ حدود ۲۱۰۰ مقاله درزمینه ی کیفیت زندگی در شهرها و سکونتگاه های روستایی اختصاص داشته است. بسیاری ازاین مطالعات هر ساله انجام می گیرد. مثلاً در شهر شارلوت ۱۷۳ محله هر ساله بر حسب شرایط اجتماعی ، اقتصادی ، و فیزیکی مورد ارزیابی قرار گرفته و محلات مورد نظر به سه دسته با ثبات ، در خطر یا شکننده ، و آسیب پذیر طبقه بندی می شوند .نتایج بدست آمده برای ایجاد تحول و برنامه ریزی آتی مورد استفاده قرار می گیرند (خوارزمی ،۱۳۸۸: ۱۷ ). دراین رابطه توجه به وضعیت فرد از نظر ثروت مادی، پایگاه اجتماعی و سلامت، برداشت و ادراک فردی از این شرایط و رضایت از زندگی نیز موردارزیابی قرارمی گیرد.
در هلند با بهره گرفتن از شاخص LCI [۶۶]یا شاخص شرایط زندگی در سال ۱۹۷۴ توسط اداره برنامه فرهنگی و اجتماعی این کشور به عنوان یک ابزار یکپارچه برای محاسبه شرایط زندگی در هلند پیشنهاد شد و از ۲۳ شاخص ۸ زمینه( مسکن، سلامت، قدرت خرید، فعالیت های اوقات فراغت ،تحرک، مشارکت اجتماعی، فعالیت ورزشی )با ۱۱۰ متغیر تشکیل شده است (Schyns & Boelhouwer, 2004:1).
در گزارش شاخص های کیفیت زندگی شهرداری های هلند علاوه بر شاخص هایی که فقر مسکن و تجهیزات شهری را می سنجد، بر شاخص هایی چون میانگین ساعت سفر بین محل کار و سکونت فضای سبز، تعداد مراکز فرهنگی، تعداد اتومبیل و نسبت آن به مساحت شهر، تعداد اتوبوس در برابر ۱۰۰۰ نفر جمعیت و دسترسی به مرکز شهر تاکید شده است (خاتم، ۱۳۸۴ : ۵۵و۵۶).
پژوهشی تحت عنوان رویکردی چند جانبه به کیفیت زندگی شهری در شهر استانبول توسط آلنگین [۶۷]و همکاران (۲۰۰۱) صورت گرفت. بعد اول: کیفیت محیط فیزیکی است که شامل ۵ شاخص به ترتیب ساختمان ها، نوع مسکن، فضای سبز، مناطق تنوعی، خدمات و زیرساخت های شهری می باشد. بعد دوم: کیفیت محیط اجتماعی است که به ۶ شاخص میزان خدمات آموزشی، هزینه خدمات آموزشی، میزان خدمات بهداشتی، فعالیت های فرهنگی, امنیت تقسیم شده است و کیفیت محیط اقتصادی شامل: هزینه زندگی، فرصت پیداکردن کار رضایت بخش، هزینه مسکن و چهارمین بعد :کیفیت حمل و نقل و ارتباطات که حمل و نقل عمومی و جریان ترافیک را شامل می شود((خاتم، ۱۳۸۴ : ۵۵و۵۶).
مک کریا و همکاران (۲۰۰۶) در پژوهشی ابعاد مختلف زندگی شهری در کوئیزلند استرالیا را به شرح ذیل تقسیم نموده است.
الف) دسترسی عینی : ۴ شاخص فاصله تا دبیرستان، فاصله تا مرکز خرید، فاصله تا تسهیلات ورزشی، فاصله تا بیمارستان را می توان بیان نمود.
ب) تراکم مسکونی عینی: تراکم جمعیتی (در کیلومتر مربع)، تراکم مسکونی (در کیلومتر مربع)
ج) هزینه مسکن عینی: قیمت اجاره و خرید مسکن در مناطق آماری
د) دسترسی ذهنی:رضایت مندی از دسترسی به دبیرستان، رضایت مندی از دسترسی به مراکز خرید، رضایت مندی از دسترسی به تسهیلات، رضایت مندی از دسترسی به بیمارستان Mc,crea.et.al,2006:94)).
مطالعات فوق نشان می دهد که در پیشبرداهداف توسعه پایدار ،توجه به امرکیفیت زندگی اهمیت زیادی می یابد.
۲-۱۳ - شهر پایدار و شهر پرتراکم
شهر پر تراکم، تنوع فعالیت ها ومشاغل شهروندان را به همراه دارد که خود به معنای تنوع فرهنگ ها، قومیت ها و ترکیب وسیعی از طبقات اجتماعی مختلف است. این گستردگی اجتماعی، کیفیت زندگی شهری را بالنده کرده، شهری زنده تر، امن تر، محیطی برابر و عادلانه تر ایجاد می کند. در شهر پرتراکم امکان عبور از مرزهای طبقاتی و درآمدی برای شهروندان بیشتر و احتمال دستیابی به عدالت اجتماعی قوی تر است. شهر پرتراکم، با کاهش فاصله های فیزیکی نیاز به تردد های شهری را کاهش داده و از آلودگی هوای ناشی از حمل و نقل و اتومبیل می کاهد. دراین شهربا استفاده بهینه از زمین های درون شهری ، اراضی کشاورزی پیرامون شهرها را از دست اندازی و توسعه های شهری محفوظ می دارد.
«فشرده سازی بافت های شهری»[۶۸] از جمله مواردی است که برای دستیابی به شهر پایدار پیشنهاد شده است. افزایش تراکم می تواند از طریق «فرم ساخت» [۶۹] (راه حل کالبدی)، یا تمرکز فعالیت ها (راه حل اقتصادی) انجام پذیرد ( عزیزی ،۱۳۸۳ :۱۰۷).
۲-۱۴ - شهر فشرده و کیفیت زندگی
بیشتر تئوری های « شهرفشرده » تاکید بر ارتباط فرم شهری و کیفیت زندگی داشته اند . متراکم سازی شهری باعث ایجاد نواحی شهری امن تر و سرزنده تر شده ونیزسبب حمایت از مشاغل ، سرویس های محلی و تعاملات اجتماعی شهری می شود . این گرایش به کیفیت زندگی در حرکت های جاری و معاصر به سوی طراحی فرم های شهری، سنتی جدید و روستاشهری[۷۰]به عنوان گرایش مسلط قابل مشاهده است .
ایده شهر فشرده می تواند برای ارتقای کیفیت زندگی شهری شهروندان با ایجاد فضاهای پرتحرک ،مناسب و جذاب ،از نظر انرژی مقرون به صرفه و مشوق حمل و نقل عمومی ،سودمند باشد(مثنوی ،۸۲ ۱۳ :۹۱).
با این استدلال که این مدل به بسط و پراکنش اثرات ترافیک در محیطی بازتر و در نتیجه جذب آنها در محیط و آلودگی کمتر منجر می شود، کیفیت زندگی در این مدل توسعه بسیار بالاتر خواهد بود:۹۵-۱۰۶) Gordon et al., 1989).
در مطالعات مطرح شده شاخصه ها ی شهر فشرده تحت دسته بندی های عمده زیر شناسایی شده ا ند:
دسترسی به خدمات شهری [۷۱] ،در رابطه با مساوات در دستیابی به طیف خدمات و سرویس های شهری.
کاهش نیاز به سفر [۷۲] در رابطه با طول سفر ،به خصوص از استفاده با اتومبیل شخصی .
سلامتی و بهداشت عامه [۷۳] ، در رابطه با بهبود سلامت جامعه ،از طریق کاهش ،آلودگی ناشی از اتومبیل ها و انتشار گازهای سمی آنها.
«تعاملات اجتماعی[۷۴] ، در رابطه با فرصت برخوردهای مثبت اجتماعی در خیابان های شهری و محله ای و فضاهای عمومی ، از طریق استفاده مداوم مردم از این اماکن و از طریق سفر های پیاده(مثنوی، ۱۳۸۲ :۹۲).
۲-۱۵- کیفیت زندگی و توسعه پایدار
برای اینکه یک منطقه شهری کیفیت زندگی را ارتقاءبخشد؛باید به سلائق و نیاز های ساکنان آن منطقه توجه نماید . اندوختن ویا افزایش سرمایه یکی از راه حل هایی است که سبب پایداری درهرجامعه می گردد؛ زیرا پایداری و کیفیت زندگی تابع ارتباط افراد با سرمایه خواهد بود .متداولترین سرمایه موثر بر سیستم های شهری شامل: سرمایه های اقتصادی ،طبیعی ،انسانی و اجتماعی است.که مجموع آن سبب پویایی و ارتقاءکیفیت زندگی خواهدشد .
درحال حاضربخش عمده ای از روندرشد جمعیت به دلیل مهاجرت است . در همه ی شهر ها چنین رشدی مورد قبول نیست .(Taylor, et al., 2009)عوامل و بازخورد هایی که ممکن است مهاجرت درون شهری و یا خروج افراد از یک منطقه شهری را منجرگردد در نتیجه ی نارضایتی از کیفیت زندگی می باشد. بنابراین درک ساختاری سیستم های شهری موثر،در پویایی پایداری و کیفیت زندگی بسیار مهم است .تراکم بالای جمعیت در یک منطقه کوچک ،علاوه برتهدیدات اجتماعی وزیست محیطی وعدم رفاه اقتصادی ، بار اضافه ای بر سیستم شهری تحمیل خواهد نمود ؛چنانچه مدیریت صحیحی دررابطه با این خطرات نشود؛ اهداف بلند مدت پایداری و کیفیت زندگی در یک شهر به لغزش و خطا خواهد رفت(McGranahan. et al, 2005).
اولین گام در شناخت نحوه مدیریت ،شناخت ساختاری است که تغییر در اصول سرمایه را مدیریت کرده و تاثیربسزایی در پایداری و کیفیت زندگی دارد .درضمن ما به درک پویایی از جوامع شهری که به روابط مردم با منابع طبیعی ورشد اقتصادی کمک کند نیاز داریم .پایداری شهری و اهرم های سیاسی برای ترفیع دادن قابلیت های بلند مدت اجتماعی و زیست محیطی ازجمله ساختارهای اساسی است (Campbell, 1996). که برای رسیدن به پیشرفت های پایدار و رشد اقتصادی نیازمندیم . (Woodwell, 1998)
با این حال،تصمیم گیریهای اقتصادی باید در زمینه تمایلات اجتماعی ساکنان آن منطقه و محدودیت های زیست محیطی صورت گیرد) . (Levett, 1998
بنابراین ،درک صرفا اقتصادی از سرمایه ،توانایی ما را برای برقراری ارتباطات اجتماعی و زیست محیطی در جهت پایداری و سرزندگی محدود می کند .ما برای درک نتیجه پایداری و کیفیت زندگی در بحث های خود مناطق شهری را به عنوان مکانی که مدل های مضاعف سرمایه را اندوخته و در بین مردم توزیع می کند در نظر می گیریم که این خود باعث پایداری در ثروت و قدرت می شود بحث در مورد پایداری و کیفیت زندگی همواره تهدید مشترکی را به دنبال دارد . تلویحا باید گفت پایداری و کیفیت زندگی به رابطه مردم با سرمایه وابسته است .
کمیسیون جهانی منابع طبیعی و تو سعه [۷۵]،پایداری را در کنار توسعه پایدار استفاده می کند ،توسعه ای که پاسخ گوی نیاز های حاضر با توجه به نسل های آینده و نیاز های خود آنهاست؛ تعریف می شود(WCED, 1987).
باتوجه به اینکه پایداری بر ایده ی استفاده از منابع و نیاز های فعلی استوار است ؛اما هیچ برنامه ای برای استفاده از منابع به گونه ای که قابل استفاده برای نسل های آینده بشر باشد، ندارد؛ برای مثال: آبهای زیر زمینی نباید به گونه ای مصرف شوند که بارش باران نتواند آن را جایگزین کند .جنگل ها نباید بیش از آنکه کاشته شوند قطع گردند و اجرای فعالیت های کشاورزی نباید به اندازه ای افزایش یابد که میزان ریز مغذی ها ی خاک تنزل یابد .
توسعه پایدار بر سه اصل استوار است :توسعه اقتصادی ،توسعه اجتماعی و حفاظت زیست محیطی . ریشه کن کردن فقر ،تعویض الگوهای ناپایدار تولید ، مصرف ،مراقبت و مدیریت منابع طبیعی که پایه و اساس توسعه اقتصادی و اجتماعی است از نیازهای اساسی در ایجاد توسعه پایدار می باشد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...