کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو



آخرین مطالب

 



 

 

    1. توجه به قوای حس و خیال: هنرمندان حس و خیال قوی دارند معرفت شناسی هنر معرفت شناسی حس و خیال است و از این جهت تفکر اسطوره ای و تفکر شاعرانه مورد تأکید قرار می گیرد.

 

    1. پرورش تفکر انتقادی: در هنر نقد از اهمیت خاصی برخوردار است لذا پرورش نقد و نقادی از منظر حوزه هنر مهم تلقی می شود.

 

 

 

 

 

محتوا

 

 

 

    1. استفاده از مسائل زندگی روزمره: جامعه و هنر از هم جدا نیست از این رو لازم است مسائل زندگی در محتوا مدنظر قرار بگیرند.

 

    1. استفاده از ابزارها و قالب های هنری مانند انیمیشن، تصاویر، نمایشنامه در همه حوزه های یادگیری

 

 

 

 

 

روش

 

 

 

      1. تأکید بر بعد عاطفی: مهم ترین ملاک از منظر هنر توجه به بعد عاطفی وجودی کودک است و براین اساس رابطه عاطفی بین معلم و شاگرد، رابطه حضوری و تماس چشمی تقویت شود تا هوش هیجانی و عاطفی فعال شده و از آن استفاده به عمل آید.

    دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

    1. تأکید بر بیان معلم و آراستگی او

 

 

 

 

 

ارزشیابی

 

ارزشیابی به صورت مستمر صورت پذیرد تا رابطه بین معلم و شاگرد و همچنین رابطه شاگرد با درس پویا و زنده نگه داشته شود.

 

 

 

۳
۳
۳

 

هدف

 

 

 

    1. مهمترین عاملی که از خصوصیات زیبایی شناسی و هنر می­توان به برنامه درسی افزود، توانایی توسعه خلاقیت در امر یک برنامه درسی است، اهداف یک برنامه درسی در دوره معاصر علاوه بر توسعه آموزش باید توسعه خلاقیت در آن زمینه باشد و این امر تنها از طریق توسعه توانایی حل مساله و توانایی تفکر واگرا ممکن خواهد بود.

 

    1. دومین هدف قابل استخراج از هنر، افزایش توان بیان افراد است . به منظور رشد و نهادینه ساختن بیان فردی درباره موضوعات مختلف و توانایی بیان تفکر ، توجه به توانایی هنری در این زمینه حایز اهمیت است. از سوی دیگر هنر قلمرو پیوند دادن امور ذهنی و عینی و عامل مهمی در افزایش توانایی دانش آموزان جهت ارائه اندیشه های خود در قالب یک موضوع است.

 

    1. امروزه یکی از مهمترین مسایل آموزشی توسعه عاطفی دانش آموزان و توسعه آنها در بعد اخلاق زیست محیطی است که به نظر بسیاری از محققین لازمه آنها زیبایی شناسی عمیق نسبت به مسایل انسانی و زیستی است، بنابراین ترکیب این تجارب با تجارب هنری به منظور نهادینه ساختن آنها اهمیت بسیار زیادی دارد . در بعد اخلاقی، تمامی فرآیندهای هنر جمعی و تجارب مشترک هنری امری برای توسعه اخلاقی جامعه و افزایش توانایی تعامل با دیگران را به وجود خواهد آورد.

 

 

 

 

 

محتوا

 

در بعد مفاهیم : حمایت محتوا از دستیابی به تفکر واگرا – توسعه بعد عاطفی، توسعه خلاقیت زیست محیطی و توسعه اخلاق اجتماعی و همچین توسعه دید جهانی
در بعد ارزش ها : توانایی دانش آموز برای تأثیرپذیری از محیط و توسعه حس همدردی با محیط زیستی و محیط اجتماعی پیرامون؛ توسعه تمایل بچه ها به رفتارهای زیست محیطی و توانایی برقراری ارتباط عمیق با محیط زیست پیرامون؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-08-03] [ 11:04:00 ق.ظ ]




محله ۱۳

 

فرهنگیان ۳

 

۱۷۹.۷

 

۱۵.۰۷

 

۶۷۹۸

 

۷۰۲۶

 

 

 

آغداش

 

 

 

اکبرآباد

 

 

 

جمع کل شهر

 

۳۵

 

۱۱۹۲.۱

 

۱۰۰.۰۰

 

۷۷۳۰۰

 

۷۹۸۹۴

 

 

 

منبع: طرح تفصیلی شهر بناب و مرکز آمار ایران
در سال ۱۳۹۰، در شهر بناب ۷۹۰۰ نفر در مقطع دبستان، ۲۸۵۰ نفر در مقطع راهنمایی و ۴۷۰۰ نفر در مقطع دبیرستان و ۷۲۴۵ نفر در مقطع تحصیلات تکمیلی در حال تحصیل بودند. نسبت باسوادی شهر بناب در سال ۱۳۹۰، برای مردان ۵۳ درصد و برای زنان ۴۷ درصد بوده است. این نسبت باسوادی نسبت به سال ۱۳۸۵ به مراتب بهبود یافته است. چگونگی توزیع سرمایه ­های انسانی در محلات شهر بناب نشان می دهد که محلات ۷، ۵، ۶ به ترتیب در رتبه اول تا سوم و محله ۹ (قوبی اوستی و فرهنگیان ۲) در رتبه آخر قرار گرفته است که دلیل عمده آن تعدد مراکز آموزشی، علمی و پژوهشی در این محلات می­باشد شهر بناب به عنوان شهرهای سطح یک استان آذربایجان­شرقی، شهرهایی هستند که هم در دارای دانشگاههایی به ترتیب می­باشدکه عبارتند از: دانشگاه دولتی، دانشگاه آزاد با درجه واحد بسیار بزرگ، دانشگاه پیام نور، دانشگاه علمی کاربردی و فنی و حرفه­ای، آب و برق و دانشگاه حوزه ولیعصر می­باشد .
پایان نامه - مقاله - پروژه
مراکز علمی شهر بناب در حال حاضر همچون دانشگاه سراسری جمعا با ۲۲ رشته(۱۳ رشته کارشناسی، ۶ رشته کارشناسی ارشد، دکتری ۳ رشته)، دانشگاه آزاد با مجموع ۱۱۱ رشته و با تعداد دانشجو ۶۵۴۰ نفر، دانشگاه پیام نور با ۲۶ رشته کارشناسی و با مجموع ۲۵۶۵ نفر دانشجو، دانشگاه جامع علمی- کاربردی با ۶ رشته کاردانی و حوزه ولیعصر با ۶۰۰ دانشجو در حال فعالیت می­باشند. در این بین دانشگاه آزاد و پیام نور و سراسری و همچنین آموزشگاه­های آزاد علمی همراه با مدارس نقش بسزایی در کارایی بیشتر سرمایه ­های انسانی محلات مختلف شهر بناب دارند(شکل۵-۱) .
شکل۴-۱: میزان برخورداری از مراکز آموزشی در سطح محلات شهر بناب
منبع: یافته­های پژوهش
برای بررسی وضعیت خدمات فرهنگی و چگونگی توزیع و سطح بندی آن­ها از تعداد کتابخانه­ های عمومی و تعداد کتب استفاده شده است. در شهر بناب ۲ کتابخانه عمومی و دو قرائت­خانه(قرائت­خانه مسجد مهرآباد و قرائت­خانه مسجد انقلاب)وجود دارد که اگر کتابخانه­ های دانشگاه­ها را نیز به آن­ها اضافه کنیم، در مجموع شهروندان از حدود ۱۰۶۳۵۶ کتب موجود در این کتابخانه ­ها استفاده می­ کنند. محله ۶ و ۱ به سبب وجود مراکز علمی، بیشترین میزان استفاده از خدمات فرهنگی را به خود اختصاص داده­اند. همچنین بالاترین میزان نوآوری و اختراعات و ابداعات از لحاظ شاخص نوآوری در بین محلات، محله ۶(عسگرآباد، داش کورپی، کوچه قم، زرگران، کوزه­چیلر، تنگه کوچه شرقی) با میانگین (۳.۳۰) و محله ۱۱(دیزج جنوبی) با میانگین(۱.۷۵) درصد در رتبه آخر قرار دارد.
۴-۴- ۲- رتبه ­بندی محلات شهر بناب به لحاظ میزان خلّاقیت از طریق مدل تاپسیس[۳۳]
در پژوهش حاضر برای سطح­بندی محلات شهر بناب از نظر شاخص­ های شهر خلاق از این مدل استفاده می­کنیم. مدل تاپسیس اگرچه در مباحث تصمیم ­گیری در برنامه‌ریزی‌های توسعه، روش‌های متفاوتی برای اولویت­ بندی پدیده‌ها از حیث توسعه و سطح بندی برخورداری آن‌ها سازی مورد توجه قرار گرفته است در این میان روش رتبه‌بندی بر اساس به حل ایده‌آل، یکی از پرکاربردترین و مفیدترین روش‌ها جهت اولویت‌بندی پدیده‌ها از نظر سطح برخورداری از امکانات و … است. به خاطر اهمیت موضوع در زیر به تشریح مدل TOPSIS پرداخته شده است. سابقه استفاده از این مدل به سال ۱۹۸۱ می‌رسد که توسط هوانگ و یون برای انتخاب یک گزینه از گزینه­ های موجود در تصمیم ­گیری چند معیاره مطرح شد. برهمین اساس در این بخش به رتبه ­بندی محلات شهر بناب از نظر شاخص­ های شهر خلّاق به طور جداگانه می­پردازیم و در آخر به ارائه نتیجه کلی از رتبه ­بندی محلات سطح بناب از نظر میزان تحقق­پذیری مولفه­های شهر خلّاق می­پردازیم
۴-۴-۲-۱- رتبه ­بندی محلات شهر بناب از نظر شاخص سرمایه انسانی
شاخص­ های سرمایه انسانی مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: X1 تعداد فرهنگیان و هنرمندان، X2 تعداد دانشجویان، X3 تعداد شاغلان دارای تحصیلات عالی، X4 مهاجرین وارد شده برای تحصیلات عالی، X5 میزان تراکم جمعیت.
با توجه به نتایج بدست آمده حاصل از روش تاپسیس جایگاه هر یک از محلات ۱۳ گانه شهر بناب از نظر شاخص سرمایه انسانی به صورت جدول شماره (۵-۳) خواهد بود.
جدول۴-۳: میزان تاپسیس و جایگاه هریک از محلات شهر بناب از نظر شاخص سرمایه انسانی

 

 

 

 

di-

 

di+

 

cli+

 

جایگاه

 

ضریب اولویت

 

وضعیت

 

 

 

محله ۸

 

۰.۰۳۴۸۳۹

 

۰.۰۹۹۷۸

 

۰.۲۵۸۷

 

۱۳

 

۰.۲۵۸۸۰ - ۰.۳۵۰۴۹

 

نامطلوب

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:04:00 ق.ظ ]




۵- ارزیابی و نظارت بر برنامه‌های توسعه: تلفیق برنامه‌های تحقیقاتی بخش‌های مختلف در برنامه دوم، خط‌مشی‌های اساسی توسعه‌ى آموزش عالی در برنامه دوم توسعه، ضوابط تأسیس مؤسسات فرهنگی و نظارت بر آنها، شورای نظارت بر ساخت و واردات و توزیع اسباب بازی کودکان، کلیات تأسیس مرکزی برای ارزیابی و آینده‌نگری علوم و فنون، آیین‌نامه‌ى ارزیابی وضع فرهنگی و علمی کشور، ضوابط نظارت بر نمایش، نحوه‌ى نظارت بر علائم و تصاویر روی البسه و لوازم التحریر و … .
پایان نامه - مقاله - پروژه
دهه سوم (۸۰ تا ۹۰)
ضمن استمرار رویکردهای دو دهه قبل و برطرف کردن بسیاری از تنگناها و مشکلات در دستگاه‌های علمی و فرهنگی کشور در بخش‌ها و موضوعات مختلف و واگذاری بسیاری از امور اجرایی به دستگاه‌های مربوط، ورود شورای عالی به مأموریت‌های جدید مانند ایجاد نهضت نرم‌افزاری، تدوین نقشه جامع علمی کشور، تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور، تحول و نوسازی نظام آموزشی کشور، و پیگیری برای اجرایی شدن مصوبات شورای عالی، گواهی روشن بر اهمیت و تأثیرگذاری این نهاد سیاستگذار و هدایت مدبرانه آن توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی است.
برخی از مهمترین تصمیمات و مصوبات شورای عالی در این دهه عبارتند از:
«تصویب و ابلاغ نقشه‌ى جامع علمی کشور،مقررات و ضوابط شبکه‌های اطلاع‌رسانی رایانه‌ای، شاخص‌های ارزیابی علم و فناوری، راهکارهای اجرایی ارتقاء علم و فناوری کشور، تشکیل هیأت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی و مناظره، شاخص‌های ارزیابی آموزش عالی، اساسنامه بنیاد ملی نخبگان، طرح جامع توسعه فرهنگ نماز، اهداف و اصول تشکیل خانواده و سیاست‌های تحکیم خانواده، سیاست‌ها و راهبردهای ارتقاء و توسعه فناوری نانو، تشکیل مرکز مطالعات راهبردی، تشکیل شوراهای تخصصی، نقشه جامع علمی کشور، نقشه مهندسی فرهنگی کشور، تحول و نوسازی نظام آموزشی کشور، منشور توسعه فرهنگ قرآنی، راهبردهای زیست فناوری، لزوم پیش‌بینی پیوست فرهنگی برای طرح‌های اقتصادی و فرهنگی، سیاست‌ها و ضوابط پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، اصول حاکم بر سیاست‌های کلی برنامه‌های فرهنگی ـ اجتماعی سیاسی و اقتصادی برنامه پنجم توسعه، موافقت با تأسیس پارک زیست فناوری، راهبردها و راهکارهای مقابله با آثار منفی شبکه‌های ماهواره‌ای، واگذاری تصویب رشته‌های حوزوی و علوم انسانی به شورای گسترش حوزه‌های علمیه، اعتبار و نحوه‌ى امتیاز علمی به مجلات و تأسیس انجمن‌ها و قطب‌های علمی و… در حوزه‌های علمیه، اصول حاکم بر آیین‌نامه ارتقاء اعضای هیأت علمی، تاسیس بنیاد ملّی بازی‌های رایانه‌ای، بومی گزینی در آموزش عالی. [۱۷۳]»
گفتار دوم: بررسی وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی در حوزه سیاست گذاری و
تصمیم گیری
بند اول : سیاست گذاری در حوزه ی ترویج فرهنگ اسلامی
وظایف شورای عالی در این حوزه:
۱- سیاستگذاری برای تولید محصولات فرهنگی کشور براساس ارزش‌ها و معیارهای ملی و اسلامی.
۲- سیاستگذاری و برنامه‌ریزی برای بازبینی و تحول محتوایی در رشته‌های علوم انسانی و علوم اجتماعی، بر مبنای ارزش های اسلامی و مقتضیات فرهنگی کشور.
شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه‌ی ۲۱/۷/۸۸، تشکیل «شورای تخصصی تحول و ارتقاء علوم انسانی» را تصویب نمود. این شورا هم اکنون با مأموریت ایجاد تحول در علوم انسانی براساس معارف اسلامی در حال فعالیت است.
برخی از مهم ترین وظایف این شورا عبارت است از:
«تدوین و تصویب اولویت‌ها، سیاست‌ها و برنامه‌های مناسب آموزشی و پژوهشی در دو سطح آموزش عالی و آموزش و پرورش.نظارت راهبردی و مؤثر بر فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی نهادهای فعال در حوزه علوم انسانی و اتخاذ تدابیر لازم برای ارزیابی، آسیب‌شناسی و اصلاح ساختارها، محتوا، فرایندها، ضوابط و آیین‌نامه‌های مربوطه.اتخاذ تدابیر لازم برای تقویت آموزش و پژوهش در سطح نهادهای علمی و تربیت نیروی انسانی مستعد به ویژه استاد.تدوین ضوابط لازم برای منطقی و متوازن ساختن کمیت پذیرش دانشجو، به ویژه در رشته‌های مهم علوم انسانی براساس استانداردهای مصوب شامل میزان کارآمدی، ظرفیت‌های اشتغال مفید در کشور و تناسب با مبانی نظری اسلامی و فرهنگ اسلامی –ایرانی.برنامه‌ریزی برای تقویت تولید علم و نظریه‌پردازی در حوزه علوم انسانی.نهادینه‌سازی کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره و آزاداندیشی در علوم انسانی و معارف اسلامی در دانشگاه و حوزه، با مشارکت هیأت حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره و آزاداندیشی در جهت مواجهه انتقادی با علوم انسانی ترجمه‌ای.[۱۷۴]»
۳- سیاستگذاری لازم برای گسترش و حاکمیت فرهنگ اسلام ناب محمدی (ص).
۴- سیاست گذاری و برنامه ریزی کلان برای وحدت حوزه و دانشگاه[۱۷۵].
بند دوم : سیاست گذاری در حوزه علم و فرهنگ
وظایف شورای عالی در این حوزه:
۱-تدوین اصول سیاست فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران و تعیین اهداف و خط مشی‌های آموزشی، پژوهشی،‌ فرهنگی و اجتماعی کشور.
۲- سیاستگذاری و ساماندهی مدیریت فعالیت‌های فرهنگی و علمی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور.
۳- سیاستگذاری برای تعیین سهم اعتبارات فرهنگی، علمی، پژوهشی و فناوری و تعیین جهت‌گیری و اولویت هزینه‌کرد اعتبارات در برنامه‌های پنج‌ساله و بودجه‌های سالیانه.
۴- سیاستگذاری، حمایت و بهره‌گیری از نظریه‌پردازی، و ایجاد و زمینه‌سازی و مناظره در حوزه فرهنگ و علم
۵- تدوین و تصویب اصول، اهداف، سیاست‌ها و برنامه‌ریزی فرهنگی و علمی کشور
۶ - تصویب ضوابط کلی گزینش مدیران، استادان، معلمان، و دانشجویان، دانشگاهها ومراکز تحقیقاتی و فرهنگی و مدارس کشور و تعیین مرجع برای‌گزینش آنان .
‌تبصره :
‌نامزد ریاست دانشگاهها را وزرای فرهنگ و آموزش عالی و بهداشت، درمان وآموزش پزشکی برای تأیید به شورا معرفی می‌کنند.
۷ - تهیه و تدوین نقشه جامع علمی کشور[۱۷۶]. »
رهنمودهای مقام معظم رهبری در سال‌های اخیر درباره جنبش نرم‌افزاری، تولید علم و نقشه جامع علمی کشور، مهمترین محرک و مشوق در تدوین و تنظیم این نقشه بوده است.
معظم‌له در ابتدای سال ۱۳۸۶ درخصوص مطالبات خویش از شورای عالی انقلاب فرهنگی، بر لزوم تعریف نقشه جامع علمی کشور و تهیه آن توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تأکید نموده و خواهان انجام تدوین نقشه بدون تأخیر و به صورت عمیق، جامع و کامل شدند.
سرانجام؛ نقشه جامع علمی کشور با مشارکت بیش از ۲۰۰۰ نفر از اساتید و صاحب‌نظران دانشگاهی و حوزوی و صرف بیش از ۳۰۰٫۰۰۰ نفر ساعت کار در کمیته‌های کارشناسی و کارگروه‌های تخصصی دیگر و بیش از ۷۰۰ نفر ساعت کار در جلسات کمیته نهایی‌سازی و با اعمال نظر نهایی اعضای کمیته منتخب و تلاش شبانه‌روزی و هوشمندانه‌ کارشناسان و صاحب‌نظران برجسته کشور؛ تهیه و در دیماه ۱۳۸۹ به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید.
هم اکنون براساس بند «ب» فصل پنجم نقشه، «ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور» تشکیل و اقدامات لازم برای اجرایی کردن آن در حال انجام است.
۸ - تهیه و تدوین طرح توسعه و تحول نظام پژوهش و تعلیم و تربیت کشور.
۹- «هدایت و ساماندهی مدیریت کلان دستگاه‌های فرهنگی، آموزشی و پژوهشی و رسانه های کشور.
۱۰- برنامه‌ریزی برای مواجهه‌ى فعال و مبتکرانه با تهاجم فرهنگی دشمنان با استفاده هدفمند از روش‌های کارآمد.
۱۱- رصد مستمر تحولات برنامه‌های توسعه، فرهنگ، علم، پژوهش و فناوری کشور و ارائه‌ى راهبردهای مناسب.
۱۲- مشارکت فعال در برنامه‌ریزی جامع کشور در زمینه‌های علمی و فرهنگی مورد نظر چشم‌انداز و پیگیری تحقق آن.
۱۳- برنامه‌ریزی و تهیه طرح‌های خاص برای شناسایی، جذب و ارتقاء بهره‌مندی از نخبگان، تربیت و پرورش علمی و معنوی استعدادهای درخشان و بهره‌گیری از توانایی‌ها و ابتکارات و خلاقیت‌های آنان در حوزه فرهنگ و علم.
۱۴- تصویب ضوابط و معیارهای اساسی تأسیس مؤسسات و مراکز علمی، فرهنگی، تحقیقاتی، فرهنگستان‌ها، دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی و تصویب اساسنامه دانشگاههای خاص.
۱۵- تهیه، تدوین و تصویب ضوابط کلی گزینش مدیران فرهنگی و علمی کشور، استادان، معلمان و دانشجویان
۱۶- تعیین و تصویب شاخص‌های فرهنگی.[۱۷۷]»
«به دنبال تأکید مقام معظم رهبری بر تحول بنیادین نظام آموزشی کشور اعم از آموزش و پرورش و آموزش عالی؛ «شورای تخصصی تحول و نوسازی نظام آموزشی» در سال ۱۳۸۶ باتصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل گردید،تا به بررسی و تدوین سند راهبردی تحول تعلیم و تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران و بررسی سند راهبردی علوم شناختی و بررسی فلسفه تعلیم و تربیت بپردازد.
برخی از مهم ترین وظایف این شورا عبارت است از:« تعیین اصول پایه‌ای نظری، ارزشی و جهت‌گیری‌های اساسی تحول و نوسازی نظام آموزشی.مدیریت تحول و نوسازی نظام آموزشی. نظارت بر تحقق تحول و نوسازی نظام آموزشی.بررسی فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران و ارائه‌ آن به شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت تصویب نهایی.بررسی و تصویب جهت‌گیری‌های اساسی تحول و نوسازی نظام آموزشی.تصویب نقشه تحول نظام آموزشی کشور. پیشنهاد ایجاد تسهیلات، تأمین الزامات و رفع موانع برای تحقق برنامه‌های تحولی نظام آموزشی کشور. تعیین شاخص‌ها، پیشنهادها و برنامه‌های تحولی وزارتخانه‌ها براساس فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران و بررسی و تصویب آنها.نظارت عالی بر اجرای برنامه‌های تحولی نظام آموزشی کشور.[۱۷۸]»
بند سوم : سیاست گذاری در حوزه هنر
هنر یکی از مهم‌ترین ابزارهای هدایت فرهنگی جامعه می‌باشد. به‌دلیل حساسیت این عرصه و نیاز به تخصص‌های ویژه در آن، تشکیل شورای هنر ضروری می‌نمود. بنا برگستره‌ی تأثیرگذاری هنر در عرصه فرهنگ، شورای هنر به مثابه بازویی تخصصی در بررسی و کارشناسی راهبردهای حوزه هنر محسوب می‌گردد.
برخی از مهم ترین وظایف شورای هنر عبارت است از:« تدوین سیاست‌های کلان هنری جمهوری اسلامی ایران برای پیشنهاد به شورای عالی انقلاب فرهنگی.پیشنهاد سیاست‌ها و راهکارها در حوزه‌های مختلف هنری.تعیین سیاست‌های معرفی و ترویج هنرهای بومی و محلی.تصویب اساسنامه بنیادها و نهادهای هنری در سطح ملی که از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع می‏شود.ارزیابی گزارش سالانه فعالیت‌های هنری کشور و ارائه آن به شورای عالی انقلاب فرهنگی.تبیین نقش کاربردی هنر و تدوین و پیشنهاد سیاست‌های مربوط به آن.[۱۷۹]»
بند چهارم : سیاست گذاری در حوزه زنان و خانواده
وظایف شورای عالی در این حوزه: طراحی سیاست های مناسب برای اصلاح نگرش جامعه نسبت به شأن و منزلت زن(‌براساس تعالیم عالیه اسلام) و تدوین برنامه‌های کارآمد به‌منظور تحکیم بنیان خانواده و ارائه الگوی زن مسلمان..
توجه ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی به حوزه مسائل زنان و خانواده به دلیل ضرورت دوری از افراط و تفریط‌هایی است که در دنیای امروز در سطوح داخلی و بین‌المللی بیش از همه اقشار؛ نسبت به حقوق زنان روا داشته می‌شود. لزوم نگاهی متعادل در باب حقوق و تکالیف زنان به همراه همه جانبه‌نگری در سیاستگذاری امور بانوان و خانواده،از ضرورت‌های تشکیل شورای فرهنگی – اجتماعی زنان وخانواده است.
برخی از وظایف این شورا عبارت است از:« تدوین سیاست‌های لازم به‌منظور ایجاد زمینه‌های مساعد برای رشد شخصیت زن و تسریع در بازیابی ارزش و کرامت انسانی و تأمین حقوق همه‌جانبه زنان برپایه موازین اصیل اسلام و تدوین الگوهای مناسب.تدوین و پیشنهاد سیاست‌های لازم به‌منظور شناخت ویژگی‌های مثبت فرهنگ اقوام و مقابله با تضعیف آن، همچنین ریشه‌یابی و مقابله با مظاهر منحط فرهنگ‌های بیگانه و انحرافات اخلاقی و نیز زدودن بقایای بینش‌های متحجر که به نام مذهب بر جامعه‌ بانوان تحمیل شده است.تدوین سیاست‌های لازم، برنامه‌ریزی و ایجاد هماهنگی در برنامه‌های پیشنهادی دستگاه‌های اجرایی برای تقویت هرچه بیش‌تر نهاد مقدس خانواده.تدوین سیاست‌های لازم، برنامه‌ریزی و ایجاد هماهنگی در برنامه‌های پیشنهادی دستگاه‌های اجرایی برای استفاده بهتر دختران و بانوان به شکل هماهنگ با اعضای خانواده از اوقات فراغت خود.تهیه طرح‌هایی برای ارتقاء سطح آگاهی‌های عمومی و سوادآموزی و بررسی سیاست‌ها و شیوه‌های مناسب در زمینه‌های آموزش و پرورش و تحصیلات عالی زنان.بررسی زمینه مشارکت زنان در فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری و بررسی نحوه رفع مشکلات و موانع موجود در راه گسترش این گونه فعالیت‌ها.بررسی و تدوین طرح‌های مناسب برای حل مشکلات زنان و فرزندان بی‌سرپرست و حمایت از آنها و همچنین بررسی وضع و شرایط شغلی این بانوان با رعایت مصالح خانواده.اتخاذ تدابیری برای هماهنگ کردن فعالیت‌های مراکز و سازمان‌های فعال در امور فرهنگی و اجتماعی زنان و ارائه‌ طرح و پیشنهاد به شورای عالی انقلاب فرهنگی به هنگام نیاز.پیشنهاد تحقیق در مسائل مهم فرهنگی و اجتماعی زنان به اشخاص و مراکز صلاحیت‌دار و حمایت از نظریه‌پردازان، متفکران و دانشمندان مسلمانی که به تبیین دیدگاه‌های اسلامی در زمینه‌ی‌ خانواده و اجتماع می‌پردازند.برنامه‌ریزی برای توسعه مناسبات فرهنگی با جوامع و نهضت‌های انقلابی زنان و خانواده در کشورهای دیگر به‌ خصوص کشورهای اسلامی.[۱۸۰]»
بند پنجم : سیاست گذاری در حوزه چاپ و نشر کتاب و تعیین سیاست های رسانه ای
سیاست‌های چاپ و نشر کتاب در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است. در این مصوبه که شامل شانزده ماده و چهارده تبصره است ، اصل بر این است که نشر کتاب در کشور آزاد است. برای ارتقاء معرفت انسان‌ها باید تلاش صورت بگیرد. آثار سازنده و انسانی باید تکثیر و منتشر شود و از مواردی که مخل مبانی امنیت کشور، اخلاق عمومی، روابط انسان‌ها با یکدیگر و حریم خانواده است باید پرهیز شود.
ابتدا و در ماده یک،هدف خود را اعتلای فرهنگ دینی و ملی در جامعه از طریق توسعه دانش و نهادینه‌کردن ارزش‌های اسلامی، ایرانی و انقلابی با تأمین آزادی نشر کتاب، حفظ حرمت و آزادی قلم، صیانت از جایگاه والای علم، اندیشه و ایمان دینی و همچنین ایجاد زمینه مناسب برای حضور مؤثر در عرصه جامعه جهانی، معرفی می کند. پس از آن ماده ۲ تحت عنوان سیاست کلی،تاکید می کند که: نظام جمهوری اسلامی، سیاست آزادی اندیشه و بیان آرا و عقاید را در چارچوب هدف موضوع ماده یک فوق، به عنوان یک اصل اساسی خود برگزیده است و بر حقوق و تکالیف قانونی مردم در زمینه نشر کتاب اعم از چاپی و الکترونیکی مطابق ضوابط قانونی تأکید می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:03:00 ق.ظ ]




۲-۲۰ موقعیت یابی سازمان در صنعت
موقعیت یک سازمان، در صنعتی که در آن فعالیت می کند، نیز به تعیین نگرش آن سازمان به مدیریت اطلاعات کمک می کند (مدل پنج عامل: پورتر، ۱۹۹۰). در جایی که رقابت شدید است، سازمان ها
میتوانند از اطلاعات برای عقب نماندن از رقبا یا جلوتر ماندن از آنها استفاده کنند، درست مثل سیستم های رزرو در خطوط هوایی که اکنون توسط همه خطوط هوایی بزرگ و عمده استفاده می شود. با وضع موانعی همچون هزینه های بالای خریداری و بهره برداری از سیستم های اطلاعاتی، می توان تهدید ناشی از ورود رقبای جدید به بازار را کاهش داد: هر قدر که هزینه خریداری و تهیه پایینتر باشد، ضرورت استفاده بهتر از آنها بیشتر می شود. تهدید ناشی از محصولات جایگزین به معنای ضروری بودن جمع آوری اطلاعات دربارهی آن کالاها یا خدمات جایگزین است و همین جاست که اهمیت مدیریت اطلاعات مشخص می شود. از طریق جمع آوری اطلاعات دربارهی زنجیره های مشتری و عرضه، می توان جایگاه عرضه کنندگان و خریداران را بهتر مدیریت کرد. بیشتر خودروسازان بزرگ از این استراتژی استفاده می کنند. زنجیره ارزش، اغلب به عنوان دیدگاهی بسیار عملیاتی به سازمان قلمداد می شود و سازمان را به پنج حوزهی عملیاتی طبقه بندی میکند (لجستیک داخلی، عملیات، لجستیک خارجی، فروش و بازاریابی و خدمات)، و این پنج حوزه تحت تأثیر فعالیت هایی هستند که آنها را احاطه می کند (مدیریت منابع انسانی، خرید، زیرساختار شرکت و توسعه تکنولوژی). اما پورتر (۱۹۹۰) بر اهمیت «عوامل» و «باعث» های مزیت رقابتی تأکید می کند که از جمله عوامل کلیدی آن به روابط بین فعالیت ها و نشر و تسهیم اطلاعات بین فعالیت ها میتوان اشاره کرد. این روابط نیازمند هماهنگی اند و کل زنجیره ارزش باید به عنوان یک سیستم، مدیریت گردد.اگر از این منظر بنگریم، زنجیرهی ارزش به تکنیکی با ارزش برای ارزیابی اهمیت اطلاعات برای سازمان تبدیل می شود. می توان اطلاعات را به عامل توسعه بخش و مرتبط کننده تمام فعالیت ها در زنجیره ارزش قلمداد نمود، زنجیره ارزشی که فرهنگ (مدیریت منابع انسانی) و ساختار سازمانی عناصر مهم آن می باشند و تکنولوژی به آنها قدرت و امکان می دهد. لذا یک سازمان با ترکیب ماتریس شدت اطلاعات، مدل پنج عامل و زنجیره ارزش می تواند روایی اطلاعات با عملیات آن سازمان را ارزیابی کند، ضرورت بهره گیری بهتر از اطلاعات به منظور مقابله با نیروهای بیرونی که بر عملیات سازمان تأثیر می گذارند، و ارزش اطلاعات در مرتبط کردن و تقویت
مقاله - پروژه
فعالیت های داخلی(کلارک،۱۳۸۸: ۱۶۷).
۲-۲۱ اطلاعات به عنوان منبعی استراتژیک
ارل و فینی[۱۳۱] (۱۹۹۴)چند تحقیق میان بخشی[۱۳۲] (چند رشته ای) و طولی[۱۳۳] در خصوص نحوهی استفاده از تکنولوژی اطلاعات در میان مدیران ارشد اجرایی و مدیران ارشد اطلاعات[۱۳۴] شرکت های بزرگ انجام داده است، که خلاصه ای از آنها را می توان در نوشته های ارل و فینی (۱۹۹۴) مطالعه کرد. به طور خلاصه، تحقیقات ارل نشان می دهد که مدیران ارشد اطلاعات معتقدند که تکنولوژی اطلاعات یک دارایی است که
می تواند در ایجاد مزیت استراتژیک کل شرکت- که محصول استفاده درست از تکنولوژی در سازمان است- سهیم باشد. یافته های اصلی تحقیقات ارل نشان می دهد که مدیران ارشد اجرایی را می توان به دو دسته تقسیم کرد: «آنها که تکنولوژی اطلاعات را منبعی استراتژیک می دانند و آنها که تکنولوژی اطلاعات را نوعی هزینه می دانند». این در حالی است که وظیفه اصلی و کلیدی مدیران ارشد اطلاعات، تغییر دیدگاه ها از طریق افزودن ارزش، از محل اجرای تکنولوژی اطلاعات است. در حالی که هنوز هم از «سردرگمی» و قاطی شدن مباحث تکنولوژی اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی ناراضی هستیم، اما به راحتی نمی توان با این طرز تفکر مخالفت کرد. به نظر می رسد، ارل می پذیرد که شرکت های موفق، استراتژیهای اطلاعاتی،
سیستم های اطلاعاتی یا تکنولوژی اطلاعاتی ندارند، بلکه استراتژی تجاری دارند.
۲-۲۲ تغییر استراتژیک و سیستم های اطلاعاتی
نگرش های اولیه به تغییر که بر اعمال تغییر به وسیله سیستم های اطلاعاتی تأکید می کردند، شاید دارای الگوی مشابه همین روش های ساختار یافته یا برنامه ریزی شده کنونی اند. اما در حوزه کلی مدیریت تغییر و هم زمان با ورود ما به هزارهی جدید، دیدگاه های موجود نسبت به مدیریت تغییر در سیستم های اطلاعاتی دارند به شکلی قابل ملاحظه تغییر می کنند. حتی جایی که به نظر می رسد دیدگاهی ساختار یافته، روا و مناسب است (ریان[۱۳۵]، ۱۹۹۲) از مهندسی مجدد فرایندهای کاری جانبداری و حمایت می گردد. باز هم به این نتیجه می رسیم که اگر چه مهندسی مجدد فرایندها ساده است، اما ترغیب کارکنان به پذیرش تغییرات ناشی از این مهندسی مجدد فرایندها بسیار دشوار است. ارلیکوسکی و هافمن[۱۳۶] (۱۹۹۷) نگرش سنتی به پدیده تغییر در سازمان ها را به عنوان پدیده ای می دانند که با یک برنامه آغاز می شود و سپس تغییر طبق آن برنامه ادامه
مییابد و مدیریت می گردد و هر کجا که لازم باشد، تغییرات لازم در آن برنامه به عمل می آید. البته این دیدگاه با مدارک تجربی موجود در تعارض است، زیرا این مدارک تجربی نشان می دهند که تغییرات در راستای هدفی کلی تر و اغلب به شیوه ای برنامه ریزی نشده در پاسخ به شرایط پیش آمده و یکدفعه روی می دهند. ارلیکوسکی و هافمن مدعی اند که بین آن گونه که مردم در خصوص تغییر فکر می کنند و آن گونه که آن را اجرا می کنند تفاوت وجود دارد و دیدگاه این دو بسیار مشابه دیدگاه مینتزبرگ است که معتقد است مردم دربارهی استراتژی ها یک جور حرف می زنند و جور دیگری آن را اجرا می کنند. به نظر می رسد هنگام اجرای تکنولوژی های جدید، به خصوص تکنولوژی های باز و بی پایان و قابل سفارشی شدن همچون
شبکه های ارتباطی کامپیوتری، استفاده از نگرش های نوخاسته یا تدریجی مناسب باشد. امروزه به شکلی روزافزون از چنین تکنولوژی هایی به عنوان ابزاری چندمنظوره استفاده می گردد و کاربر نهایی می تواند آنها را طبق خواست و سلیقهی خود تغییر بدهد و از آنها به شیوه هایی کاملاً مختلف در سراسر سازمان استفاده کند. از آن جا که تکنولوژی هایی که قرار است اجرا گردند و اثر آنها بر سازمان قابل پیش بینی نیست، به نظر
می رسد یک روش برنامه ریزی شده، روشی مناسب است. آنچه که موردنیاز می باشد، آن نگرشی است به تغییر که به بروز و ابراز نیازها میدان می دهد، از نتایج پیش بینی نشده نمی هراسد، و از خلاقیت و آموزش پیوسته در سازمان حمایت می کند. ارلیکوسکی و هافمن با اتکا بر استراتژی های نوخاسته مینتزبرگ (۱۹۸۷) مدلی را برای اعمال تغییر در این شرایط پیشنهاد کردهاند که هر سه تغییر پیش بینی شده، نوخاسته و اقتضایی را دربر می گیرد.
بنیامین[۱۳۷] و لوینسون[۱۳۸] (۱۹۹۳) بر اساس برنامه مدیریت دانشگاه ام آی تی در دهه نود، توجه بیش ازحد مدیران سازمان به تکنولوژی به جای «مدیریت تغییرات در فرایند و فرهنگ و ساختار سازمانی را عامل اساسی محقق نشدن منافع و مزایای تکنولوژی اطلاعات میدانند». با توجه به آنچه که مشاهده می شود به نظر می رسد بهتر است نگرش سنتی به مدیریت که بر اعمال تغییر از طریق سلسله مراتب مدیریتی تأکید می کند به نگرش جدید «سازمان مجهز شده به اطلاعات»[۱۳۹] تغییر یابد که در آن همه اعضای سازمان به اطلاعات دسترسی دارند و می توانند از آن استفاده کنند. این نگرش نیز بر ماهیت چند بعدی مدیریت تغییر تأکید می کند که در این حالت به حوزه تکنولوژی اطلاعات مربوط می شود. به نظر می رسد که مدیریت تغییر سیستم های اطلاعاتی مانند استراتژی چیزی است که دربارهی آن یکجور صحبت می کنیم اما جور دیگری آن را انجام می دهیم. اگر از بیشتر مردم بپرسید که چگونه تغییر سیستم های اطلاعاتی را مدیریت می کنند، آنها طوری از طرح و برنامه صحبت خواهند کرد که انگار این تغییر مجموعهای است از فرایندها که برای دست یابی به هدفی مشخص و معلوم انجام می شوند. اما اگر مدیریت تغییر سیستم های اطلاعاتی را بررسی کنیم، می بینیم که ظاهراً چارچوبی است بسیار سست تر و بیمحدودیت که می باید شرایط پیش بینی نشده را در دل خود جای دهد و لحاظ کند و قابلیت مقابله و تحمل آنها را داشته باشد. همراه با مدیریت تغییر سازمانی، تغییر پیش بینی شده، نوخاسته و اقتضایی را نیز می باید مدیریت کرد.
۲-۲۳چارچوبی برای مدیریت تغییر سیستم های اطلاعاتی
۲-۲۳-۱پیدا کردن جایگاه سازمان
مطالعات انجام شده توسط آرگریس[۱۴۰] و شن[۱۴۱] (۱۹۷۴) پیشنهاد می کند که سازمان ها می باید جایگاه خود را روی شبکه موجود در جدول ۲.۷ تعیین کنند و باید هدف خود را حرکت به سمت گوشه چپ پایین تعیین کنند. تأکید بر داشتن دیدگاه های مثبت نسبت به تغییر و گسترش و توسعه مشارکت در فرایند تغییر،
باز هم از دیدگاه فرهنگی حمایت می کند و بر ارزش فراگیری و آموزش در فرایند تغییر تأکید دارد. روشی که استفاده از آن خیلی توصیه شده عبارت است از تشکیل و ایجاد یک تیم هسته ای، پذیرش نگرشی انعطاف پذیر و ایجاد ساختارهای تخصصی همچون نیروهای ضربت که نحوه پذیرش عضویت و تعیین وظایف اعضای این نیروهای ضربت، نقشی اساسی در موفقیت و اعتبار آنها دارند.
جدول ۲.۷ تعیین جایگاه تغییر سازمان

 

تصمیم گیری
نگرش به تغییر
محدود شده به تیم مدیریتی مشارکت گستردهی تمام آنها که تحت تأثیر قرار
می گیرند
منفی
مثبت
آموزش یا تغییر محدود است
آموزش و تغییر ممکن است تنها اگر به دیگر کارکنان وابسته نباشد
رفتار مبتنی بر نگرانی است
آموزش و تغییر ممکن است

منبع: ( آرگریس و شن،۱۹۷۴)
۲-۲۳-۲کنترل اثربخشی سازمانی[۱۴۲]
کرنل، برای کنترل اثربخشی سازمان در شرایط تغییر، ماتریسی را پیشنهاد کرده است (۱۹۹۰). در این ماتریس کارایی[۱۴۳] و اثربخشی[۱۴۴] روی محور افقی قرار می گیرند و معیارهای کمی[۱۴۵] و کیفی[۱۴۶] روی محور عمودی قرار می گیرند. کرنل معتقد است که سازمان روی گوشه سمت چپ بالای این ماتریس تمرکز می کند، یعنی روی کسب و تحقق اهداف سود و سهم بازار از طریق کنترل هزینه ها. اما برای طراحی استراتژی سیستم های اطلاعاتی می باید روی نیمه پایینی این ماتریس تمرکز کند، به خصوص بر استفاده از تکنولوژی جدید از طریق جلب رضایت (کارکنان و مشتریان).
۲-۲۳-۳موانع تغییر
در این رابطه، کشف و شناسایی موانع تغییر نیز ضروری و مهم است (آدامز[۱۴۷]،۱۹۸۷). موانع ادراکی[۱۴۸] می توانند یک مشکل باشند، که یک نمونه آن موانع نهادینه شده[۱۴۹] است، مثل عدم تمایل به تغییر شیوه و روش انجام کارها. اگر این موانع برطرف نگردند، موجب کاهش اثرات مثبت تغییری که روی می دهد می شوند، و وضعیتی را پیش میآورند که در آن روش های کهنه و قدیمی در سازمان باقی می مانند و نه مزایای روش های قدیمی و نه مزایای روش های جدید، هیچ کدام عاید سازمان نمی گردند. رفع این موانع مستلزم سه چیز است: مدیریت باز (مشارکتی)، حق ابراز آزادانهی نظرات و تمایل به بحث و بررسی نقاط قوت و ضعف موجود. آرگریس بر این مسئله با عنوان نیاز به «تقابل آزادانه و شفاف مسائل» تأکید می کند.
۲-۲۳-۴ سبک های تغییر
سه سبک تغییر، مهم به شمار می روند (بادی[۱۵۰] و بوکانن[۱۵۱]، ۱۹۹۲): سبک تحمیل[۱۵۲]، آموزش و ارتباطات[۱۵۳]،
و مشارکت[۱۵۴]. در حالی که اعمال تغییر به سبک تحمیل و از طریق نگرشی عملی و قهری به تغییر ممکن و میسر به نظر می رسد، برای اعمال تغییر به دو سبک دیگر وجود چارچوبی مشارکتی به منظور حمایت از فرایند تغییر ضروری است. کارکنان برای هماهنگ شدن با تغییرات نیازمند کمک و مساعدت اند: «کارکنان باید سیستم جدید را درک کنند، اگر می خواهید آنها نقش خود را در آن درک کنند» (کرنل، ۱۹۹۰). مشکلی که این جا وجود دارد این است که شفافیت و حفظ اسرار با هم تجانس و همگونی ندارند و لذا سازمان ها همواره باید به دنبال راهی باشند که میان این دو تعادل و توازن برقرار کنند. مزایای بسیاری برای مشارکت دادن کارکنان ذکر شده است (مثلاً تصمیم گیری بهتر، درک بهتر و غیره). کلید جلب مشارکت کارکنان، عبارت است از
انعطاف پذیری، تشکیل و ایجاد تیم ها، ایجاد و برقراری شبکه های ارتباطی، مهارت های ارتباطی (ایجاد انگیزه در دیگران)، و توانایی بررسی و نگرش مسائل به شکلی کلان و کلی. دستاورد عملکرد انسان در یک محیط تکنولوژی اطلاعات، هم سازمانی، اجتماعی و هم فنی (بادی و بوکانن، ۱۹۹۲) است. بافت اجتماعی تغییر مسئله بسیار حائز اهمیت است. باید توجه و دقت داشت که مسائل سازمانی، موانعی جدی بر سر راه موفقیت ایجاد نمی کنند، هم چنین باید به ویژه روی ساختار سازمانی لازم برای سرمایه گذاری روی، مثلاً، یک
سیستم های اطلاعاتی جدید به دقت فکر و تأمل کرد. اکنون می توان این نگرش ها به مدیریت تغییر استراتژیک را به شکل یک چارچوب درآورد که به ماهیت تغییر و مدیریت تغییر و به الزامات خاص حوزهی سیستم های اطلاعات توجه می کند . این فرایند با تعیین جایگاه سازمان بر روی ماتریس آرگریس و شن از طریق توازن بین نگرش ها به تغییر و فرایند تصمیم گیری آغاز می شود. لذا، برای مثال، می توان تعیین کرد که اگر تصمیم گیری در سازمان به شدت مشارکتی باشد، و دیدگاه به تغییر منفی اند و آثار اقدامات تغییر دهنده را کاهش می دهند. در این جا وظیفه اصلی و دشوار، تغییر دیدگاه ها و نگرش ها به تغییر و به واقع تغییر فرهنگ سازمانی است. سپس نوبت به ارزیابی اثربخشی سازمانی می رسد. اجرای سیستم های اطلاعاتی جدید به طور متناوب گاهی روی گوشه سمت چپ بالای شبکه کرنل- در بدترین حالت- و گاهی روی گوشه سمت راست پایین آن شبکه- در بهترین حالت- متمرکز میشود. در چنین مواقعی، باید به دنبال راهی بود برای ایجاد تعادل و توازن میان انعطاف پذیری و آموزش کارکنان از یک طرف و سبک مدیریتی و فرهنگ سازمانی از طرف دیگر. بر اساس این تجزیه و تحلیل، می توان با موانع تغییر مقابله کرد، اگرچه که ممکن است در عمل، رفع این موانع از آنچه که قبلاً تصور می شده، دشوارتر باشد. مثلاً شیوه انجام کارها در یک سازمان نهادینه می شود و تغییر آن دشوار، اما اگر سازمان می خواهد پیشرفت کند آن شیوه می باید تغییر کند. بسته به تجزیه و تحلیل جایگاه و موقعیت سازمان، می توان یک سبک تغییر انتخاب کرد، اما معمولاً ترکیبی از سبک های تحمیل/ برنامه ریزی شده و مشارکتی استفاده می شود. اغلب اوقات، متأسفانه تجزیه و تحلیل فوق نشان می دهد که در نگرش سازمان به تغییر مشکلاتی وجود دارد، اما مدیران دوست ندارند تن به اتخاذ اقدامات اصلاحی بدهند.
۲-۲پیشینه تحقیق
الف : پیشینه داخلی
عسکریان (۱۳۹۱) به بررسی عوامل موثر در پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی توسط پرستاران بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بر اساس “تئوری یکپارچه پذیرش و استفاده از فن آوری” پرداخته است. پذیرش افراد و استفاده کاربران از فن آوری اطلاعات یکی از عوامل مهم در موفقیت اجرای آن و شرط لازم برای اطمینان از بازده بهره وری در سرمایه گذاری آن در سازمان های مراقبت بهداشتی است. پذیرش و استفاده پرستاران که در حال حاضر از کاربران اصلی سیستم های اطلاعات بیمارستانی هستند شاخص کلیدی در اجرای موفقیت آمیز این سیستم ها در مراکز درمانی به شمار می رود.پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی عوامل موثر بر پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی با بهره گرفتن از تئوری یکپارچه پذیرش و استفاده از فن آوری انجام گرفت.این پژ‍وهش در بین ۳۰۳ نفر از پرستاران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، از طریق نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده با بهره گرفتن از روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت.نتایج حاصل از آزمون مدل مفهومی پژوهش با بهره گرفتن از نرم افزار لیزرل نشان دهنده برازش کاملا مناسب مدل بود: ۹۴/۰= (GFI) و ۹۶/۰= (AGFI) و ۸۴/۰= (PGFI). عوامل: تلاش مورد انتظار، تاثیرات اجتماعی، شرایط تسهیل کننده، آشنایی با فن آوری، قابلیت اطمینان و نگرش استفاده ارتباط
معنادار و مثبتی با قصد استفاده از سیستم اطلاعات بیمارستانی داشتند، این در صورتی است که کارایی مورد انتظار و قابلیت استفاده، تاثیر مثبتی بر قصد استفاده از سیستم مذکور توسط پرستاران را دارا نبود. در صورت پذیرش این سیستم در بین پرستاران بیمارستان، منفعت بیمارستان یا سازمان را به دنبال خواهد داشت.
مطابق با یافته های پژوهش حاضر در ایجاد پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی عوامل مدل مذکور موثر است، لذا مدیران بیمارستان ها در برنامه ریزی های خود، خصوصا طراحی سیستم ها، نظرات پرستاران در مورد سیستم را در نظر بگیرند.
نکویی و دیگران(۱۳۸۷) در پژوهشی به بررسی رابطه استقرار سیستم های اطلاعاتی مدیریت و ساختار سازمانی در ادارات دولتی شهر کرمان پرداخته اند: سیستم های اطلاعاتی مدیریت یکی از عوامل موثر در بهبود نظام تصمیم گیری مدیران در سازمان به شمار می روند. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین استقرار سیستم های اطلاعاتی مدیریت و ساختار سازمانی در ادارات دولتی شهر کرمان پرداخته است. این مطالعه از دسته مطالعات مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش را کارشناسان ادارات دولتی شهر کرمان تشکیل داده بودند و حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای معادل ۳۸۵ نفر انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه ای شامل دو بخش سیستم های اطلاعاتی مدیریت و ساختار سازمانی (رسمیت، پیچیدگی و تمرکز) بود. روایی پرسش نامه با بهره گرفتن از روش محتوا برای سیستم های اطلاعاتی مدیریت ۸۳ درصد و برای پرسش نامه ساختار سازمانی ۸۲ درصد و پایایی پرسشنامه ها به ترتیب با بهره گرفتن از تکنیک آزمون - بازآزمون و تعیین ضریب همبستگی برابر ۹۲ درصد و ۸۸ درصد تعیین گردید. داده ها پس از ورود به نرم افزار آماری SPSS با بهره گرفتن از آزمون های همبستگی اسپیرمن (Spearman) و کندال (Kendall) و تحلیل لگ خطی تجزیه و تحلیل گردید. بین سیستم های اطلاعاتی مدیریت و متغیر تمرکز با ضرایب همبستگی ۴۰۸.۰ kendall و ۰.۳۰۹ sperman ارتباط مستقیم معنی داری وجود داشت. بین سیستم های اطلاعاتی مدیریت و متغیر رسمیت با ضرایب همبستگی Kendall و Spearman به ترتیب ۰.۳۱۴- و ۰.۲۳۸- ارتباط معنی دار ولی معکوس وجود داشت. استقرار نظام اطلاعات مدیریت در ادارات مورد بررسی باعث افزایش میزان تمرکز در تصمیم گیری در سطوح مدیریتی، کاهش میزان رسمیت سازمانی و افزایش پیچیدگی افقی و کاهش سلسله مراتب سازمانی می شود.
رضایی و دیگران(۱۳۸۹)به بررسی کارایی و چالشهای موجود در سیستم اطلاعاتی مدیریت
پرداخته اند. در نخستین کسب و کارهای تجاری و سایر سازمانها، گزارشهای درون سازمانی به طور دستی و دوره ای انجام میشد. بزودی کامپیوترهای تجاری که اغلب برای عملیات نسبتا ساده مانند انجام معاملات فروش یا برنامه پرداخت حقوق که بدون بیان جزئیات مربوطه بودند ، بکار رفتند. باگذشت زمان استفاده از سیستمهای اطلاعاتی بیشتر و پیچیده تر شد و برای ذخیره سازی داده های بیشتروارسال به کسانی که باید آنها را تجزیه و تحلیل کرده و به تهیه وذخیره گزارشات مدیریتی از داده های خام بپردازند ، شروع شد. در سال ١٩٣٩ دکتر جان.و.اتاناسوف و دستیار او کلیفورد بری ، اولین کامپیوتر الکترونیکی دیجیتال را کشف کردند. اکتشاف آنها شالوده ای برای پیشرفت هایی در الکترونیک وساخت کامپیوترهای دیجیتالی شددر سال ۱۹۹۴ پیشرفت در نحوه پردازش کامپیوتر صورت گرفت و کامپیوتر ENIAC ابداع شدند. ١٩٧٠ ا یجاد زمینه سیستم های مدیریت اطلاعات فراهم گردید و بدنبال آن ازسال ١٩٨٠ تا کنون انفجاری از فناوری در زمینه سیستم اطلاعات مدیریت صورت گرفته است و کامپیوترهای شخصی را به محل کار و خانه ها وارد کرده است .به گونه ای که کامپیوتر به انتقال و حرکت کشورها از انقلاب صنعتی به عصر حاضر یعنی همان عصر اطلاعات کمک کرده است . در ادامه مزایای سیستم اطلاعات مدیریت شامل سهولت برنامه ریزی ، حداقل سازی تبادل جحم زیاد اطلاعات، سهولت برقراری عدم تمرکز در سازمان تسهیل هماهنگی . کنترل و مونتاژ، پردازش، ذخیره سازی، بازیابی، ارزیابی و طبقه بندی اطلاعات و چالشهای آن از قبیل : عدم تحرک و خلاقیت پرسنل به علت نداشتن مشارکت در تصمیمات، عدم توجه به متغیرهای غیرقابل کنترل به هنگام اخذ تصمیمات استراتژیک ، تغییر درمدیریت ، عدم ثبات در داده ها و اطلاعات و میزان بودجه تخصیص داده شده برای بهنگام سازی سیستم اطلاعات اشاره می شودو در انتها محقق به ذکر نتیجه به شرح زیر پرداخته است. در برخی از اندیشه ها اطلاعات را ماده ای سیال نامیده اند که به نظر نگارنده اصطلاح فوق در توصیف اطلاعات شاید چندان کافی نباشد و بهتر است اطلاعات راجریان و فرایند ادراکی- سیالی به شمار آورد که در مسیرخود تاثیر گذار و تاثیرپذیر بوده و بدور از برخی خصوصیات فیزیکی است. برای بیان اهمیت سیستم اطلاعات مدیریت محقق به تناسب دانش و علاقه خود به بیان مهمترین نظریه های مهندسی صنایع شامل پرورش کارکنان چندمنظوره، جهانی شدن، مدیریت دانش، مدیریت شفاف، مدیریت ذره بینی، مدیریت کیفیت جامع، سازمان یادگیرنده، سازمان استراتژی محور، مهندسی مدیریت پروژه، طراحی ساختارسازمانی، طراحی سیستمهای تولید بسیار انعطاف پذیر بامحوریت اطلاعات شامل تولید ناب و بهنگام، چابک، مدیریت زنجیره عرضه، لزوم سازگاری فرهنگ قوی و طرح پرسشی درخصوص جایگاه سیستم اطلاعات مدیریت در چرخه مدیریت بهره وری از نظر خوانندگان اشاره کرده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:03:00 ق.ظ ]




در ریگ‌ودا پانزده بار به شخصیتی اسطوره‌ای اشاره شده که نه خداست و نه پهلوان بلکه برهمنی توانمند و خردمند است به نام «کاویه اوشنه/اوشنس». وی از دانش زنده کردن مردگان برخوردار است. نام او همراه با ایندرا می‌آید و او خودش را با عنوان Kāvya Ušana می‌خواند. (ریگ‌ودا، چهار، ۲۶،۱) و با نام Kavi Ušana خوانده شده است. (ریگ‌ودا، یک، ۱۳۰،۹) کاویه اوشنس اَگنی را به عنوان روحانی والامقام بشریت منسوب کرد. (ریگ‌ودا، هشت، ۲۳،۱۷) او گاوهای آسمانی (ابرها) را به چراگاه‌ها روانه ساخت. (ریگ‌ودا، یک، ۸۳،۵) و گرز آهنین ایندرا را ساخت که ایندرا وِرِترَه را با آن کشت. (هاگ، ۲۰۰۴: ۲۷۸)
۱-۱-۲ مهابهاراتا
داستان «کاویه اوشَنَس» در نخستین کتاب مهابهاراتا نیز با عنوان کسی که می‌تواند مردگان را زنده و پیر را جوان و جوان را پیر کند؛ آمده است. در این داستان از نیاکان دو گروه عموزادگان سخن رفته است که بر سر قدرت به کشمکش با یکدیگر می‌پردازند.
در آغاز این حماسه نبرد میان طرفداران اسورَه‌ها و دئوَها به صورت نبردی میان دو قوم صورت می‌گیرد که هریک سپاه، پایتخت و شاه خود را دارد. هریک از این دو گروه «پوروهیتَه» (دین مرد) خاص خود را دارد که در عین حال مشاور دینی و به خاطر دانش خاص خود یاور سپاه نیز می‌باشد. «برهَسپَتی» که تجلی اسطوره‌ای برهمن است همان «پوروهیتَه»ای‌ست که «دیوتا»ها او را برگزیده‌اند و در مقابل «اسوره»‌ها از یاری کاویه اوشنس (شَکَر) و فرزندان بهر گوه برخوردارند. هردوی برهسپتی و کاویه اوشنس برهمن و با این وجود هم‌آورد یکدیگر هستند.
دیوتاها عده‌ای از دشمنان خود را نابود می‌کنند امّا اوشنس به نیروی دانش خود آن‌ها را به زندگی بازمی‌گرداند. در مقابل برهسپتی توان زنده کردن کشتگان را ندارد چون از دانش اوشنس در مورد زنده کردن مردگان برخوردار نیست. دیوتاها که سخت نومید شده بودند به نزد کاچه / کَچ بزرگ‌ترین پسر برهسپتی - که جوانی بسیار عابد، فاضل، صاحب جمال و خوش اخلاق بود - رفتند و از وی خواستند تا به مانند شاگردی نزد کاویه شود و به هر طریقی که می‌تواند افسون «سنجیونی» (دانش زنده کردن مردگان) را فرا گیرد. هم‌چنین به او می‌گویند که کاویه اوشنس دختری به نام «دویانی/ دیوجانی» دارد که هرچه می‌خواهد پدرش می‌پذیرد و راه به دست آوردن این افسون، به دست آوردن دل این دختر است. کاچه می‌پذیرد و به حضور کاویه اوشنس، برهمن دشمنان می‌رسد و خود را چنان که هست می‌نمایاند و می‌گوید که نبیره‌ی فرزند برهسپتی‌ست و بر آن است تا نزد او دانش فراگیرد؛ مرید او شود و هر خدمتی که کاویه بفرماید انجام دهد. با این وجود کاچه، کاویه را از قصد اصلی خودآگاه نمی‌سازد. کاویه او را می‌پذیرد و او را به دخترش معرفی می‌کند و از دختر می‌خواهد که از کاچه مراقبت کند.
پدر و دختر مجذوب این جوان شکوهمند می‌شوند. کاچه هر روز برای دویانی می‌سراید، قصه می‌گوید، پای می‌کوبد، گل و میوه می‌آورد و خود را مجذوب او نشان می‌دهد. دویانی نیز دل به کاچه می‌بندد به‌ گونه‌ای که لحضه‌ای بی‌او آرام و قرار ندارد و این‌چنین پانصد سال می‌گذرد. دیوان نظر خوبی به کاچه که پسر دشمن ایشان است؛ ندارند و هرچه التفات کاویه به کاچه بیش‌تر می‌شود اندوهگین‌تر شده و با خود می‌گویند: «مبادا کاچه آن افسون را از او بیاموزد! بدین‌گونه کار مشکل‌تر خواهد شد!» پس یک روز هنگامی که کاچه در بیابان به تنهایی به چرای گاوان مشغول بود؛ دیوان که در کمین او بودند از سر نفرت او را کشته، سپس تنش را ریز ریز کرده و هر پاره گوشت بدنش را به جانوران می‌خورانند. چون دویانی دید که گاوان بی‌کاچه از چراگاه بازگشتند؛ سراغ پدر رفت و گفت: «ای پدر گاوان آمدند و کاچه پیدا نشد! بی‌تردید کاچه کشته شده یا درگذشته است. بی‌او زیستن نتوانم! با تو راست می‌گویم!» کاویه می‌گوید: «اگر مرده باشد او را فرا می‌خوانم و می‌گویم بازگرد و زنده‌اش می‌کنم.» او با دانش خویش افسون «سنجیونی» را خوانده و کاچه را فرامی‌خواند. کاچه بدین سحر پهلوی شغالان را دریده و از شکم آنان بیرون جهیده و شادمانه پدیدار می‌شود. کاویه از او پرسید که چه پیش آمده و کاچه حال خود باز گفت و کاچه او را نوازش بسیار کرد و بیش از پیش محترم داشت. تا آن که باز روزی دویانی از کاچه می‌خواهد به فلان صحرا رفته و دسته گلی برایش بیاورد. کاچه بیرون می‌رود و دیوان که دیگرباره تنها می‌یابندش؛ او را کشته، سوزلانده و خاکستر ساییده شده‌اش را در شراب برهمنی کاویه اوشنس می‌ریزند. دیگر بار به دنبال تاخیر کاچه دویانی گریه‌کنان سراغ پدرش می‌رود و می‌گوید: «امروز هم کاچه نیامد! مبادا باز کسی او را کشته باشد.» کاویه می‌اندیشد که کشته شدن و ناپدید شدن کاچه کار دیوان است. او کاچه را به نام فرا می‌خواند و کاچه از درون شکم کاویه ندای اورا به آهستگی پاسخ می‌گوید: «اسوره‌ها پس از کشتن و سوزاندن و ساییدن من ای کاویه ذرات تنم را در شرابت ریختند!» کاویه رو به دخترش کرده و می‌گوید «چه کنم که حیات کاچه مرگ من است. چرا که تنها با گشودن شکم من کاچه بیرون آمده و زنده می‌شود!» دویانی لابه‌کنان می‌گوید: «با مرگ کاچه دیگر پناه ندارم و با هلاکت تو زیستن نتوانم!» کاویه خطاب به کاچه آواز در می‌دهد: اگر دویانی تورا این چنین عزیز می‌دارد پس جادوی زندگی بخش مرا بستان و چون از تنم بیرون آمدی و من کشته شدم با این جادو مرا زندگی‌ بخش! کاچه جادو را از استاد آموخت و از پهلوی استاد چون قرص ماه به در آمد و با جادویی که یاد گرفته بود استادش را زنده کرد و این‌گونه کاچه آن‌چه را که می‌بایست بیاموزد آموخت! پس از این اتفاق کاویه اوشنس شراب را بر برهمنان حرام کرد و به دیوان گفت که تنها حاصل دسیسه‌ی ایشان، این بود که او را وادار کنند که جادویی که می‌خواست پنهان دارد به به شاگردش بیاموزد. او هم‌چنین به دیوان هشدار داد که «هر کس از شما از این پس به کاچه آزار برساند دشمن او خواهم شد و آن‌چنان دعای بدی در حق شما خواهم کرد که همه شما هلاک بشوید.» چون پانصد سال دیگر سپری شد کاچه از استادش رخصت رفتن خواست و کاویه که اینک در مقام پدر او بود به رفتنش رضا داد. دویانی از عشق خویش نزد کاچه می‌گوید و می‌خواهد که با او ازدواج کند کاچه نمی‌پذیرد و می‌گوید: «پدر تو پدر من هم هست چون مرا از شکم خود به در آورد و همه‌ی علوم را به من یاد داد تو خواهر منی و من چگونه تو را بخواهم؟» دویانی کاچه را نفرین می‌کند: «از خدا می‌خواهم که این افسون را که از پدر من یاد گرفته‌ای بر هر کس که بخوانی زنده نشود!» کاچه نیز خشمگین شده و به دویانی می‌گوید: «از خدا می‌خواهم زن هیچ برهمن نشوی و این که تو مرا دعای بد کردی که این افسون که بخوانم کسی زنده نشود؛ من به دیگری تعلیم خواهم کرد که به خواندن او آن کس زنده خواهد شد.» و سرانجام کاچه به سوی پدر خویش باز می‌گردد و افسون را به دیوتا‌ها یاد داده و آن‌ها را شاد می‌کند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
پس از این واقعه روزی دویانی با «شرمشیتها» دختر زیبای شاه و دوستان دیگرش در دریاچه آب‌تنی می‌کند. هنگامی که تن به آب سپرده‌اند ایندرَه به صورت بادی جامه‌هایشان را در هم می‌کند. چون از آب در آمدند؛ شرمشیتها جامه‌ی دویانی را به خطا بر تن می‌کند و میانشان نزاع در می‌گیرد و دختر شهریار به دختر کاویه اوشنس چنین می‌گوید: «پدرت فرودست پدرم است. پیوسته او را می‌ستاید و تملَق می‌گوید. تو دختر مردی هستی که باید تملَق گوید و دستش را پیش دارد و من دختر آنم که می‌بخشد و نمی‌ستاند و تملَقش می‌گویند.» چون دویانی می‌کوشد که جامه‌اش را برگیرد شرمشیتها او را به چاه خشکی می‌اندازد و می‌رود. شاهزاده‌ای به نام ییاتی دخترک را می‌یابد و دستش را گرفته، از چاه بیرونش می‌آورد و دویانی زنی را به قاصدی نزد پدر می‌فرستد تا ماجرا را برایش بازگوید. دویانی می‌گوید که دیگر به شهر برنمی‌گردد. پدر شتابان نزد وی می‌شود و او را دل‌داری می‌دهد و می‌گوید: «تو دختر دریوزه‌ای تملَق‌گو نیستی که دست نیاز پیش کسان دراز می‌کند. تو دختر آنی که می‌ستایندش و ستایش نمی‌کند.» امّا دختر قانع نمی‌شود و کاویه سراغ «ورشپرون» شهریار می‌رود و به او می‌گوید که او را ترک خواهد کرد و شهریار هم به علَت نیازی که به کاویه اوشنس دارد می‌پذیرد که هرچه او بخواهد همان کند و کاویه اوشنس خواستن از شهریار را به دویانی وامی‌گذارد. دویانی می‌گوید: «شرمشیتها را با هزار کنیز به کنیزی می‌خواهم. به هرکه پدرم مرا به زنی دهد باید که فرمان‌بردار باشد.» و شهریار چنین می‌کند و دختر خود را با هزار کنیز بی‌درنگ بدو می‌سپارد. دویانی قانع می‌شود و به شهر باز می‌گردد. از آن‌جا که کاچه دویانی را نفرین کرده بود که هرگز به همسری هم طبقه‌ی خود (برهمنان) در نیاید؛ دویانی به همسری ییاتی شهریار - همان کسی که او را از چاه در آورده بود - در می‌آید. هنگام ازدواج کاویه اوشنس از داماد خود ییاتی قول می‌گیرد که هرگز شرمشیتها دختر شهریار را به بستر خود نخواند. امّا ییاتی به عهد خود وفادار نمی‌ماند و در کنار دو فرزند از همسرش دویانی، به طور پنهانی صاحب سه فرزند از شرمشیتها می‌شود. روزی پسران شرمشیتها در برابر دیدگان همه بی‌پروا او را پدر خطاب می‌کنند و رازش برملا می‌شود. کاویه اوشنس ییاتی را نفرین می‌کند: «باشد که در این زمان ضعف پیری جوانیت را به یغما برد و تو بر آن چیره شدن نتوانی.» و ییاتی بی‌درنگ دست‌خوش پیری می‌شود. امّا بنا به نفرین کاویه اوشنس او می‌تواند پیریش را به دیگری بسپارد. ییاتی به فرزندان خود می‌گوید: «آن پسری که جوانی خود را بر من عرضه دارد شریک شهریاری من خواهد بود. شهریار خواهد شد. عمر دراز خواهد کرد. پر آوازه و بس فرزند خواهد شد.»
«پورو» پسر پنجمش درخواست وی را می‌پذیرد و «جوان شدن ییاتی چنان آسان صورت می‌گیرد که هفتاد سالگان را آرزوست.» چون هزار سال می‌گذرد و او بیهودگی خوشی‌های زندگی را درمی‌یابد؛ جوانی پورو را به او باز می‌گرداند و دیهیم به او می‌سپارد. به جنگل می‌رود؛ می‌میرد و به آسمان بر می‌شود. (مهابهارات، ۱۳۵۸: ۴۳-۶۰)
هم‌چنین در کتاب ششم مهابهارات در باره‌ی وی آمده:
«اوشنس کاویه در آسمان و بر چکاد مِرو کوه اسطوره‌ای جای دارد. گوهرهای گران‌بها ازآن اوست و او را گنجینه‌ای بس بزرگ است. کوبِره‌ی آسمانی یک چهارم را از او می‌ستاند و یک شانزدهم را به مردم می‌دهد.» (دومزیل، ۱۳۸۴: ۷۹)
۱-۱-۳ مقایسه‌ی کاووس در روایت‌های ایرانی با کاویه اوشنس در روایت‌های هندی
کاویه اوشنس در روایت‌های هندی یک دین مرد والامقام است که به واسطه‌ی بلندی منزلت و نیاز حیاتی که حاکمان زمان به وی دارند گاه مقام و مرتبه‌ای والاتر از شاه دارد و شاه سرزمینش گوش به فرمان اوست. او به اصول برهمنی خود وفادار است و اگرچه به نظر می‌رسد که فریب دشمن را می‌خورد امّا در واقع وی کاری جز احترام به اصول برهمنی که آن را بالاتر از مصلحت‌اندیشی‌های سیاسی می‌داند؛ انجام نداده است چه رسد به این که گناه‌کار بوده باشد. پس از احترام به آیین برهمنی بیش‌ترین دل مشغولی وی فرزندش دویانی‌ست فرزندی که حاضر می‌شود برای شادی او قدرت خود را با دشمنانش تقسیم کند و در جایی دیگر برای شادی همین دختر و به درخواست او، شاه و شاهدخت زمان خود را تحقیر می‌کند.
امّا کوی اوسذن در اوستا و دیگر روایات ایرانی پادشاهی‌ست فره‌مند که بر هفت کشور خود فرمان‌روایی دارد؛ به این‌سو و آن‌سو لشکر می‌کشد و با نثار پیش‌کش به ایزدان فرّه و پیروزمندی را از ایشان طلب می‌کند و مانند هر شاه دیگر و البتّه بیش‌تر از دیگر شاهان دچار بلند پروازی‌ها و گاه ظلم‌ها و اشتباهات شاهانه است که این به دلیل فریفته شدن او توسط دستیاران اهریمن است. اشتباهات و گناهان او به سبب زیر پا گذاشتن قانون کیهانی‌ست که مسبب آن همان فریفته شدن او توسط دیوان عنوان شده است. او هم‌چنین با فرزند خود سیاوش هم بیگانه و نامهربان است و خواسته و ناخواسته او را به کام مرگ می‌فرستد. این‌ها تفاوت‌های کاویه اوشنس ودایی با کوی اوسذن اوستایی‌ست. امّا اگر این دو شخصیت این چنین با هم متفاوتند پس بر چه اساسی بیش‌تر دانشمندان هردو را برگرفته از یک اصل مشترک دانسته‌اند؟ وجه تشابه این دو شخصیت در کجاست؟
درست است که کاویه اوشنس دین مرد و کوی اوسذن پادشاه است امّا با دقت بیش‌تر در اعمال کاووس جلوه‌های روحانی نیز در شخصیت او برایمان آشکار می‌شود. بنا بر شواهد موجود در روایات ایرانی از اوستا تا شاهنامه پادشاهان کیانی کم و بیش در چهره‌ی دین مرد نیز ظاهر می‌شوند. مثلا در چند جنگ مهم میان ایران و توران در زمان کیخسرو همین کاووس با وجود از دست دادن فرّه و کناره‌گیری از پادشاهی، بنا به درخواست نوه‌اش کیخسرو به خلوت رفته؛ به درگاه خداوند تضرّع می‌کند و به دنبال آن ایرانیان به پیروزی می‌رسند که در سطور آینده به نقل موارد آن خواهیم پرداخت. یا خود کیخسرو وجهه‌ی دینی والایی دارد تا جایی که بنیان نهادن یکی از سه آتشکده بزرگ را به او نسبت می‌دهند و هم‌چنین آگاهی او از غیب توسط جام جهان‌بین و جاودانه شدنش برای یاری بزرگ‌ترین منجی زرتشتی (سوشیانس) همه نشان از شخصیت مذهبی او دارند.
ممکن است روایات کیانیان بازتاب دهنده‌ی دوره‌ای در گذشته‌ی ایرانیان باشد که دستگاه دین و دولت از یکدیگر مجزا نشده بوده‌اند و یک فرد در آن واحد وظیفه‌ی شاهی و موبدی را انجام می‌داده است. شاید هم اندیشه‌ی سیاسی تمرکزگرای ایران باستان به گونه‌ای بوده که ترجیح می‌داده‌اند وظیفه‌ی شاهی و موبدی در یک شخص متجلّی شود و حضور یک موبدان موبد را درکنار شاه - که بالاترین مقام مذهبی مستقل از شاه باشد و در مواردی بتواند به شخص شاه هم فرمان دهد – برنمی‌تابیده‌اند. در مورد شاهان هخامنشی و دست‌کم نخستین شاه سلسله‌ی ساسانی، اردشیر بابکان گزارش‌های تاریخی در دست است که بر اساس آن‌ها شاه هم‌زمان بالاترین مقام مذهبی در کشور هم بوده است.
اگر آن‌گونه که غالب دانشمندان باور دارند اصالت را به روایت‌های هندی بدهیم و این روایات را به اصل هند و ایرانی نزدیک‌تر بدانیم؛ پس باید کاووس را در روایات بسیار کهن برهمنی بسیار قدرتمند بشناسیم که در میان ایرانیان با حفظ خصوصیات روحانی به شاهی فره‌مند بدل گشته و برخی داستان‌های شاهانه را از این‌جا و آن‌جا اقتباس و به او نسبت داده‌اند. از جمله مهم‌ترین رفتارهای کاووس که بیش‌تر شباهت به اعمال موبدان دارد تا شاهان، جوان کردن پیران است.
همان‌گونه که کاویه اوشنس می‌تواند کشتگان را به گونه‌ای زنده کند که بی‌درنگ بتوانند به میدان جنگ باز گشته و دشمن را که فاقد چنین توانایی‌ست شکست خورده و نومید سازند؛ کاووس نیز در گنج خود نوش‌دارویی دارد که زخم‌های مرگ‌آور جنگ را به آسانی مداوا می‌کند و جنگ‌جویان را از چنگال مرگ می‌رهاند. هم‌چنین هفت دژ اسرارآمیز کاووس بر البرز کوه پیران مرگ رسیده را به صورت جوان پانزده ساله درمی‌آوردند. (دینکرد، به نقل از بهار، ۱۳۷۵: ۱۹۳) کاویه اوشنس نیز بر چکاد کوه اسطوره‌ای مِرو جایگاهی دارد (دومزیل ۱۳۸۴: ۷۹). در واقع کاووس قدرتی شبیه به زنده کردن مردگان در اختیار دارد. در جایی دیگر از اسطوره‌ی کاویه اوشنس، وی که از دست داماد خود به واسطه‌ی عهدشکنی و خیانت به دخترش دویانی رنجیده است؛ با جادویی باعث پیر شدن وی در جوانی می‌شود یعنی توان پیر کردن جوان را دارد (مهابهارات ۱۳۵۸: ۴۳-۶۰) که این امر طبیعی به نظر می‌رسد زیرا داستان‌های کاووس از زیر نگاه موبدان زرتشتی که نگاهی ثنوی به جهان داشتند و پیری را اهریمنی می‌دانستند؛ گذشته و چه بسا این ویژگی از میان کرامات و فره‌مندی‌های کاووس به عنوان پادشاهی که فرّه اهورایی دارد؛ توسط موبدان حذف شده باشد. کاویه اوشنس هنگام نفرین کردن داماد خود ییاتی به او این اختیار را می‌دهد که بتواند پیری خود را به دیگری منتقل کرده و جوانی خود را باز یابد (همان) و این مطابق با توانایی کاووس در جوان کردن پیران است. مقایسه‌ی این جمله از مهابهارات : ««جوان شدن ییاتی چنان آسان صورت می‌گیرد که هفتاد سالگان را آرزوست.» (همان) با این جمله از بندهشن: «هنگامی که پیری بدین در اندر شود، برنای پانزده ساله بدان در بیرون آید و مرگ را نیز از میان بَرَد» (منبع) نشان‌گر شباهت توانایی جوان کردن پیران توسط کاویه اوشنس و کاووس است.
۱-۱-۳-۱ نمونه‌هایی از کنش‌های روحانی کاووس در شاهنامه
در چند جای شاهنامه کاووس در مقام موبد و روحانی با خدا راز و نیاز می‌کند و درخواست‌هایش مستجاب می‌گردد. جالب است که نیایش‌های کاووس همه در هنگام ضرورت و سختی نیست. بلکه در هنگام پیروزی نیز از لطف الهی سپاس‌گزاری می‌کند. نخستین راز و نیاز کاووس با خداوند در نبرد مازندران و در هنگامی ا‌ست که پس از رهایی او به دست رستم سپاه ایران از پیروزی بر مازندرانیان درمی‌ماند.
۸۰۶

 

به هشتم جهان‌دار کاووس شاه   ز سر برگرفت آن کیانی کلاه
به پیش جهان‌دار گیهان خدای   بیامد همی بود گریان به پای
از آن پس بمالید بر خاک روی   چنین گفت کای داور راست‌گوی
برین نرّه دیوان بی‌بیم و باک   تویی آفریننده‌ی آب و خاک
مرا ده تو پیروزی و فرهی   به من تازه کن تخت شاهنشهی

(شاهنامه، ج ۲، ۱۲۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:02:00 ق.ظ ]