کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو



آخرین مطالب

 



زنبور دیده­بان[۴۲]: اگر زنبور جستجو را خود به خود و بدون هیچ دانشی شروع کند یک زنبور دیده­بان خواهد بود. زنبورهای دیده­بان محیط اطراف لانه را برای پیدا کردن منابع غذای جدید جستجو می­ کنند. تعداد زنبورهای دیده­بان از ۵ تا ۳۰ درصد کل زنبورهای کلونی، بر حسب اطلاعات داخل لانه، متغیر است. متوسط تعداد زنبورهای دیده­بان با توجه به میانگین شرایط حدود ۱۰ درصد است.
دانلود پایان نامه
زنبورهای تماشاگر[۴۳]: این دسته از زنبورها در لانه منتظر هستند و با بهره گرفتن از اطلاعاتی که کاوشگرهای به کار گرفته شده به اشتراک می­گذارند، یک منبع غذا پیدا می­ کنند.
کاوشگرهای به کار گرفته شده[۴۴]: این زنبورها به منبع غذای مشخصی مربوط می­باشند که در حال بهره ­برداری از آن هستند. آنها اطلاعات مربوط به این منبع مشخص را (مسافت و جهت آن از لانه وقابلیت بهره ­برداری منبع) حمل می­ کنند و این اطلاعات را به اشتراک می­گذارند.
یک کلونی زنبورهای عسل برای بهره ­برداری از منابع غذایی زیاد می ­تواند تا مسافت­های طولانی (تا ۱۴ کیلومتر) و همزمان در جهت­های مختلف پرواز کند. زنبورهای کاوشگر به مکان­های مناسب برای جمع­آوری فرستاده می­شوند. به طور کلی گلزارهای با مقدار زیاد نکتار یا گرده، که می­توانند با تلاش کمتری بهره ­برداری شوند، باید توسط زنبورهای بیشتری بازدید شوند. در حالیکه گلزارهای با نکتار یا گرده کمتر باید زنبورهای کمتری را پذیرا باشند. فرایند جمع آوری غذا در یک کلونی توسط زنبورهای دیده­بانی، که برای جستجوی گلزارهای امید بخش فرستاده شده ­اند، شروع می­ شود. زنبورهای دیده­بان از یک گلزار به گلزار دیگر به صورت تصادفی حرکت می­ کنند. در طول فصل محصول کلونی جستجوی خودش را با نگه داشتن درصدی از جمعیتش به عنوان زنبورهای دیده­بان ادامه می­دهد. وقتی که زنبورها به کندو برگشتند، آن دسته از زنبورهای دیده­بانی که گلزاری پیدا کردند، که از یک مقدار آستانه مشخصی (بر اساس ترکیبی از چند عامل اصلی مثل محتویات شکر) بالاتر بود، نکتار یا گرده ی خودشان را در کندو ذخیره می­ کنند و برای انجام رقص معروف به رقص قرقره­ای به قسمت رقص می­روند. این رقص برای ارتباطات کلونی لازم است و شامل اطلاعات مفید و لازمی راجع به گلزار می­باشد.
الگوریتم بهینه­سازی کلونی زنبورهای مصنوعی
بهینه­سازی کلونی زنبورهای مصنوعی، توسط کارابوگا[۴۵] در سال ۲۰۰۵ پیشنهاد شد [۴۵]. این الگوریتم رفتار کاوش غذا در کلونی زنبورها را برای مسائل بهینه­سازی بدون قید شبیه­سازی می­ کند. همانطور که قبلا گفته شد، در یک کلونی زنبورهای واقعی وظایفی وجود دارد که توسط متخصصین ویژه­ای انجام می­ شود. این زنبورهای متخصص با تقسیم موثر کار سعی می­ کنند میزان شهد ذخیره شده در کندو را بیشینه نمایند. مدل کمینه جستجوی غذا در یک کلونی زنبور عسل از سه نوع زنبور تشکیل شده است: زنبورهای به کار گرفته شده، زنبورهای به کار گرفته نشده و زنبورهای دیده­بان. نیمی از کلونی شامل زنبورهای به کار گرفته شده و نیمی دیگر شامل زنبورهای تماشاگر می­باشد. زنبورهای به کار گرفته شده مسئول استخراج منابع نکتار از قبل کشف شده و انتقال اطلاعات راجع به کیفیت مکان منبع غذایی که آنها بهره ­برداری می­ کنند به دیگر زنبورهای منتظر (زنبورهای تماشاگر) در داخل کندو می­باشند. زنبورهای تماشاگر داخل کندو منتظر می­مانند و یک منبع غذا را، بسته به اطلاعاتی که توسط زنبورهای به کار گرفته شده به اشتراک گذاشته می­ شود، برای بهره ­برداری انتخاب می­ کنند. دیده­بان­ها اطراف را به صورت تصادفی برای پیدا کردن منبع غذای جدید جستجو می­ کنند. برای هر منبع غذا تنها یک زنبور به کار گرفته شده وجود دارد، به عبارت دیگر، تعداد زنبورهای به کار گرفته شده برابر تعداد منابع غذا می­باشد زنبور به کار گرفته شده یک منبع غذای ترک شده، دیده­بان می­ شود. جستجوی انجام شده توسط زنبورهای مصنوعی را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
زنبورهای به کار گرفته شده یک منبع غذا را در همسایگی منبع غذایی که در حافظه شان هست معلوم می­ کنند.
زنبورهای به کار گرفته شده اطلاعات خود را با تماشاگران داخل کندو به اشتراک می­گذارند و سپس تماشاگران یکی از منابع غذا را انتخاب می­ کنند.
تماشاگران یک منبع غذا را در همسایگی منبع غذایی که انتخاب کرده بودند، انتخاب می­ کنند.
زنبور به کار گرفته شده­ای که منبع غذای آن ترک شده، دیده­بان می­ شود و شروع به جستجوی منبع غذای جدید به صورت تصادفی می­ کند.
گام های اصلی الگوریتم بهینه­سازی کلونی زنبور مصنوعی که این رفتارها را شبیه­سازی می­ کنند، در زیر آمده است [۴۶]:
انتخاب اولیه مکان منابع غذا به عنوان جمعیت اولیه.
هر زنبور به کار گرفته شده یک منبع غذای جدید را در محوطه ی منبع غذای خود ایجاد می­ کند و از منبع غذای بهتر بهره ­برداری می­ کند.
هر زنبور تماشاگر یک منبع را بسته به کیفیت شهدش انتخاب می­ کند. یک منبع غذای جدید در محوطه منبع غذای انتخاب شده ایجاد می­ کند و از منبع بهتر بهره ­برداری می­ کند.
مشخص کردن منبع ترک شده و اختصاص دادن زنبور به کا‌ر گرفته شده آن به عنوان زنبور دیده­بان برای پیدا کردن منبع غذای جدید.
به خاطر سپردن منبع غذای پیدا شده تا کنون.
تکرار گام های ۲ تا ۵ تا زمانی که شرط توقف برآورده شود.
فاز جمعیت اولیه:
در گام اول الگوریتم،  راه حل به ازای m=1,2,…,SN در محدوده ی پارامترها به صورت تصادفی تولید می­شوند، که SN تعداد منابع غذا می­باشد. از آنجایی که هر منبع غذا  یک بردار راه­حل برای مساله بهینه­سازی است، هر بردار  المان­های  به ازای i=1,2,…,n دارد، که مطابق پارامترهای مساله بهینه­سازی است و nتعداد این پارامترهای بهینه­سازی می­باشد (یا همان بعدهای مساله).
انتخاب جمعیت اولیه:
(۳-۳)
فاز زنبورهای به کار گرفته شده:
در گام دوم الگوریتم، زنبورهای به گار گرفته شده برای پیدا کردن منابع غذای جدیدی (  ) که نکتار بیشتری دارند، در همسایگی منابع غذای موجود در حافظه شان (  ) جستجو می­ کنند. آنها یک منبع غذای همسایه پیدا می­ کنند و بعد برازش آن را محاسبه می­ کنند.
(۳-۴)
که  یک منبع غذای انتخاب شده تصادفی، شاخص انتخاب شده تصادفی و  توزیع یکنواخت اعداد تصافی حقیقی در بازه [-۱,۱] می­باشد.

i=1,2,…,n و n تعداد بعدهای مساله می­باشد. بعد از ایجاد  ، برازش این راه حل جدید محاسبه می­ شود. این راه حل جدید با راه حل  مقایسه می­ شود و یک انتخاب رقابتی بین  و  انجام می­ شود. زنبور به کار گرفته شده منبع بهتر را بهره ­برداری می­ کند.
فاز زنبورهای تماشاگر:
در گام سوم الگوریتم، یک زنبور تماشاگر منبع غذایی را بسته به احتمال محاسبه شده در رابطه (۳-۵) انتخاب می کند. انتخاب منبع غذا برای زنبور تماشاگر بر پایه ی یکی از روش­های انتخاب، مثل روش انتخاب چرخ رولت، و با توجه به احتمال مذکور انجام می­گیرد. منبع غذای جدید در همسایگی مکان منبع غذای انتخاب شده با بهره گرفتن از رابطه (۳-۴) ایجاد می­ شود. برازش آن محاسبه می شود و سپس مطابق فاز زنبورهای به کار گرفته شده یک انتخاب رقابتی بین  و  صورت می­گیرد.
(۳-۵)
فاز زنبورهای دیده­بان:
بعد از اینکه همه تماشاگرها در منابع توزیع شدند، منابع بررسی می­شوند که آیا بایستی ترک شوند یا نه. اگر تعداد تکرار­هایی که یک منبع نمی‌تواند بهتر شود بزرگتر از حد از قبل تعیین شده باشد، آن منبع ترک می­ شود. حد تعداد تکرارها برای ترک یک منبع توسط پارامتر از پیش تعریف شده limit تعیین می­ شود. زنبور به کار گرفته شده وابسته به یک منبع ترک شده، یک دیده بان می­ شود و در محدوده مساله با بهره گرفتن از رابطه (۳-۵) جستجوی تصادفی انجام می­دهد.
فصل چهارم
الگوریتم یادگیری Q فازی پیشنهادی

الگوریتم یادگیری Q فازی پیشنهادی

مقدمه
در این فصل ابتدا فیزیک و امکانات ربات کپرا، که در آزمایش­های شبیه­سازی شده به کار گرفته شده است، توصیف می­ شود. سپس، الگوریتم یادگیری Q فازی پیشنهادی توضیح داده می­ شود. در آخر بیان می­ شود چگونه پارامترهای کلیدی مجموعه فازی و عامل فراموشی یادگیری Qتوسط الگوریتم کلونی زنبور مصنوعی بهینه شدند.
ربات کپرا
کپرا ربات کوچکی به شکل تقریباً دایروی به قطر ۵۵ میلی­متر، ارتفاع ۳۰ میلی­متر و وزن ۷۰ گرم می­باشد [۴۲]. آزمایش الگوریتم پیشنهادی روی یک ربات کوچک، که می ­تواند به طور نقطه­ای مدل شود، باعث می­ شود الگوریتم ناوبری مستقل از مدل دقیق ربات پیاده­سازی شود. این امر، منجر به پیاده­سازی و آزمایش آسان و بدون تغییر الگوریتم پیشنهادی روی سایر ربات­ها می­ شود [۴۷]. کپرا هشت حسگر مادون­قرمز دارد که هر هرکدام از یک جفت فرستنده و گیرنده تشکیل شده ­اند. این حسگرها (S0, S1,…, S7) در اطراف بدنه ربات تقریبا به شکل دایره قرار گرفته اند (شکل(۴-۱)). این حسگرهای مادون­قرمز فاصله را درمحدوده کوتاه ۱ تا ۵ سانتی­متر اندازه می­گیرند.

شکل(۴-۱): ربات کپرا [۳۲]

داده ­های حسگرها مقادیری صحیح در محدوده بسته ۰ تا ۱۰۲۳ می­باشند. مقدار ۱۰۲۳ در خروجی حسگر بیانگر این است که مانع بسیار به ربات نزدیک است و مقدار ۰ بدین معنی است که هیچ سیگنال مادون­قرمزی توسط حسگرهای ربات (گیرنده مادون­قرمز) دریافت نمی­ شود [۴۸]. شش حسگر جلویی ربات در سه گروه دوتایی به عنوان ورودی­های واحد تصمیم‌گیری در نظر گرفته می‌شوند. مقدار هریک از این گروه حسگرها بیشترین مقدار خروجی دو حسگر در یک گروه است.

نام تجاری حسگر­های مادون­قرمز ۲ ـ۹۰۰ SFH و کارخانه سازنده آنها SIEMENS می­باشد. خروجی حسگرها حاصل از اندازه ­گیری اختلاف نور بازتاب شده از موانع و نور محیط می­باشد. هر اندازه ­گیری جدید در هر
ms 5/2 انجام می­ شود. در طی ms 20، حسگر­ها به طور متوالی هر ms 5/2 خوانده می­شوند. مقدار گزارش شده در هر زمان، نتیجه آخرین اندازه ­گیری ایجاد شده است. خروجی هر اندازه ­گیری یک مقدار آنالوگ است که با یک مبدلbit A/D 10 تبدیل می­ شود. اندازه ­گیری فاصله تا موانع با بهره گرفتن از نور بازتاب شده به دو عامل اصلی بستگی دارد: قابلیت باز تاب موانع (رنگ، نور، سطح و …) و نور محیط. شکل(۴‑) میزان دریافت نور بازتاب شده را، از موانع مختلف، توسط گیرنده­های مادون­قرمز ربات کپرا نشان می­دهد.

شکل(۴‑۲): میزان دریافت نور بازتاب شده از موانع مختلف توسط گیرنده­های مادون­قرمز ربات کپرا [۴۸]

کپرا برای حرکت، دارای دو چرخ و دو گوی تفلونی می‌باشد. هر چرخی با یک موتور DC به حرکت در‌می ­آید که به یک کاهنده دور ۲۵:۱ متصل است. یک رمزگذار افزایشی در محور موتور قرار داده شده است و ۲۴ پالس در طی هر گردش موتور ایجاد می­ کند، که رزولوشنی برابر با ۶۰۰ پالس طی هر گردش چرخ، که معادل ۱۲ پالس به ازای هر میلی‌متر از مسافت ربات است، ایجاد می­ کند. پردانده اصلی ربات کپرا، کنترل مستقیم روی ذخیره انرژی موتور دارد و می ­تواند پالس­ها را از رمزگذار افزایشی بخواند. یک وقفه معمولی، شمارنده مکان چرخ را به روز­رسانی می­ کند. هر دو موتور DC می­توانند با یک کنترل­ کننده­ PID در یک وقفه معمولی پردازشگر اصلی کنترل شوند. هر ترم از این کنترل­ کننده (تناسبی، انتگرال، مشتق) مربوط به یک ثابت است، برای تناسبی، برای انتگرال، برای مشتق.
کنترل­ کننده موتور در دو حالت کنترلی می ­تواند به کار گرفته شود: حالت کنترل­ سرعت و حالت کنترل مکان. حالت کنترلی فعال مطابق با نوع فرمان دریافتی تنظیم می­ شود. اگر کنترل­ کننده، فرمان کنترل سرعت را دریافت کند، به حالت کنترل سرعت سوئیچ می­ شود. اگر کنترل­ کننده، فرمان کنترل مکان را دریافت کند، حالت کنترل خود به خود به حالت کنترل مکان سوئیچ می­ شود. پارامتر­های مختلف کنترل ( ، ، ) می­توانند برای هر دو حالت کنترل تنظیم شوند. در حالت ر سرعت ورودی، مقادیر سرعت چرخ­ها است و موتور را برای نگه‌داشتن چرخ­ها در این سرعت کنترل می­ شود. اصلاح سرعت، در سریع­ترین زمان ممکن اتفاق می­افتد. در این حالت، هیچ محدودیتی در شتاب گرفتن در نظر گرفته نشده است. در حالت ر مکان ورودی، مکان نهایی چرخ­ها، شتاب و سرعت بیشینه می­باشد. با بهره گرفتن از این مقادیر، کنترل­ کننده به چرخ­ها شتاب می­دهد تا زمانی که بیشینه سرعت حاصل شود و از سرعت به منظور رسیدن به مکان نهایی کاسته می­ شود.
در این پژوهش، از حالت کنترل سرعت استفاده شده است. بیشترین مقادیر سرعت های خطی و زاویه­ای ربات به ترتیب mm/s 40 و rd/s 58/1 می­باشند [۳۲]. ربات کپرا به صورت دیفرانسیلی حرکت می­ کند، بنابراین، کنترل­ کننده بایستی سرعت‌های زاویه­ای را برای چرخ­های راست و چپ تولید نماید: ɷ(سرعت زاویه چرخ راست) و ɷL (سرعت زاویه چرخ چپ). از آنجاییکه ذهن راننده­های انسانی بیشتر با سرعت خطی (S) و زاویه فرمان یا چرخش (φ) استدلال می­ کند، خروجی­های قوانین فازی سرعت خطی و زاویه چرخش در نظر گرفته شده ­اند. فرامین کنترلی با معادلات ساده‌ی هندسی (۴-۱) و (۴-۲)، تناظری میان جفت­های (S,φ) و (ɷLR) برقرار می­ کنند [۴۹] که در آنها r شعاع چرخ‌ها می­باشد:
(۴-۱)
(۴-۲)
یادگیری Q فازی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[دوشنبه 1400-08-03] [ 11:33:00 ق.ظ ]




«در این موقعیت، وکیل باید حافظ منافع اطراف قرارداد باشد و خود را امانت‌دار همه آنان بداند. مواد قرارداد تنظیم شده را با بیانی ساده که برای افراد عادی قابل فهم و درک باشد، به آنان تفهیم نماید و همه آثار و تبعات قانونی تعهدات متقابل طرفین قرارداد را توضیح دهد. قصور وکیل از انجام این مهم ممکن است قرینه بر عدم صداقت وی تلقی گردد. به همین دلیل بند ۲-۲ از «model rule» ایالات متحده آمریکا، برای حصول اطمینان از رعایت اصل صداقت در تنظیم قراردادها توسط وکیل، احراز سه شرط را ضروری دانسته است:
پایان نامه - مقاله

 

    1. وکیل باید صراحتاً امتیازاتی را که با تنظیم یک قرارداد معین، هر یک از طرفین کسب می‌نمایند و نیز تعهدات متقابلی که برای آنان از قرارداد ناشی می‌شود، برای ایشان توضیح دهد، به گونه‌ای که طرفین قرارداد بر اساس توضیحات وکیل، با آگاهی کامل بتوانند در مورد رد یا پذیرش چهارچوب قرارداد پیشنهادی وکیل، اتخاذ تصمیم نمایند.

 

    1. وکیل باید شخصاً از توازن و تعادل امتیازات طرفین قرارداد اطمینان حاصل نماید و چنانچه در پاره‌ای موارد رعایت این توازن به جهتی از جهات امکان‌پذیر نباشد، دلیل توجیهی آن را در قراردادها منعکس نماید. بنابراین، هرگونه عدم توازن قراردادی در اسنادی که وکیل تنظیم می کند، موجب می‌گردد که صداقت وی در تنظیم آنها مورد سوءظن واقع شود.

 

    1. وکیل می‌بایست از اعتماد طرفین قرارداد و تفویض این اختیار از سوی آنان به‌خود، در تنظیم قرارداد اطمینان حاصل نماید. این نکته را به آنان تذکر دهد که تکلیف مربوط به وفاداری وکیل به موکل و نیز الزام قانونی وی به حفظ اسرار آنان در چنین مواردی قابل اعمال نیست. چنانچه قرارداد مزبور، منجر به بروز اختلاف میان طرفین شود، وی می‌تواند حسب مورد به نفع یکی از آنان شهادت دهد و یا مطالبی را به عنوان اسرار طرفین و مرتبط با قرارداد تنظیمی بوده است، به دستور مقامات قضایی افشاء نماید. چنین وکیلی طبق بند©2-2 از «Model code»حق قبول وکالت یکی از طرفین قرارداد را ندارد».

 

 

ج) تعهد وکیل به رعایت صداقت در وکالت دعاوی

تعهد وکیل به صداقت در پذیرش وکالت اشخاص، چهره‌های متفاوتی به خود می‌گیرد که می‌توان آنها را به شرح زیر خلاصه نمود:

 

    1. شاید از لحاظ تقسیم‌بندی، تعهد وکیل به رعایت صداقت در وکالت دعاوی فراگیرترین تعهد وی در مورد راست‌گویی در برابر موکل باشد؛ چراکه این تعهد، یعنی صداقت در انجام وکالت شامل تمامی زیرشاخه‌های آن یعنی صداقت در تنظیم اسناد، ‌در موقعیت مشاوره، ‌در مرحله دفاع در زمان مراجعه طرف مقابل دعوا به وی و دیگر موارد می‌شود و به همین علت بسیار مدنظر موکلین قرار می‌گیرد. شاید بسیاری از افراد جامعه زمانی که صحبت از تعهد وکیل به راست‌گویی و صداقت وی می‌شود همین گزینه را مدنظر قرار می‌دهند. به نظر نگارنده آنچه که در بحث رعایت صداقت وکیل جلوه‌گری می کند آن است که چنانچه وی در رابطه با موضوعی که به او مراجعه شده دارای تخصص و تجربه کافی نمی‌باشد، می‌بایست آن را صادقانه با موکل خود مطرح نماید؛ چراکه عدم بیان آن نسبت به موکل و در نتیجه تعقیب و دفاع از پرونده‌ای که وی تخصصی در آن ندارد، در واقع پرونده موکل آزمونی برای کسب تجربه وکیل می‌شود و‌ مسئولیت بسیار سنگینی را برای وکیل در پی خواهد داشت. البته متأسفانه در عمل شاهد آن هستیم که در بسیاری از دعاوی در ایران وضع به همین صورت است و پرونده‌های افراد جامعه همچون موش آزمایشگاهی در اختیار برخی از وکلاء قرار می‌گیرد و جان، مال و آبروی برخی افراد جامعه بایچه دست برخی وکلاء می‌شود. مقتضی است مراجع نظارتی بر کار وکلاء نسبت به این موارد حساسیت بیشتری نشان دهند.

 

    1. همان‌گونه که درباره پزشکان، آگاه بودن پزشک از عواقب و خطرات احتمالی ناشی از عمل جراحی، یک وظیفه شغلی برای پزشک به شمار می‌رود، چنانچه با وجود تکلیف قانونی مندرج در ماده ۴۵ قانون وکالت، عدم موفقیت در پیشرفت دعوا توسط وکیل برای موکل روشن نشود، این اقدام از باب غرور، منشأ مسئولیت وکیل در برابر موکل خواهد بود؛ زیرا در هر مورد که بر اثر جهل، زیانی متوجه کسی گردد و عامل این جهل، تدلیس دیگری باشد، مغرورکننده، ضامن خسارات وارده به مغرور است. هرچند مسئولیت چنین وکیلی را با قاعده تسبیب نیز می‌توان توجیه نمود.

 

در رویه دادگاه‌های آمریکا، در صورتی که ثابت شود وکیل با علم به نادرست بودن اظهارنظر حقوقی خود، موکل خود را تحریک به طرح دعوا یا شکایت نموده است، عمل ارتکابی او را کلاهبرداری می‌دانند و در ایالت تگزاس چنین وکیلی را مشمول قانون تقلب در کسب می‌دانند.

 

    1. در حقوق آمریکا، وکلا مدیون وظایف مطلقه صداقت در رازداری موکلین خود می‌باشند، ولی هنگامی که تضاد منافع پیش می‌آید مشکلاتی حاصل می‌شود. این‌گونه‌ تضادها زمانی پدیدار می‌گردند که وکلاء، موکلین جداگانه‌ای با تضاد منافع داشته باشند. این وضعیت طبق معمول آن‌گاه نمود پیدا می‌کند که یک وکیل نمایندگی کارفرما و کارمند را بر عهده داشته باشد.

 

    1. «قصور وکیل در افشاء واقعیت‌ها و حقایق مربوط به جریان دعوا و حتی اعلام میزان واقعی هزینه‌های دادرسی، از مصادیق تخلف وکیل از التزام وی به صداقت با موکل به شمار می‌آید. بنابراین، چنانچه وکیل در جریان دعوا،‌ اطلاعات غیرواقعی از مراحل پیشرفت آن تصیمات قضایی که نشان دهنده سیر آن است، به موکل ارائه دهد، در برابر موکل خود صداقت نداشته است؛ زیرا موکل ممکن است پس از آغاز دعوا بخواهد با توجه به جهت‌گیری‌های دادگاه در قبول و یا رد دعوای وی، از طریق مذاکره و سازش، موضوع را به طریق دیگری حل و فصل نماید. اطلاعات نادرست وکیل، قطعاً در اتخاذ تصمیم وی تأثیر خواهد گذاشت. به همین دلیل یکی از دادگاه‌های آمریکا، قصور وکیل در دادن اطلاعات لازم به موکل در جریان دعوایی که موجب متزلزل ساختن وی در تصمیم‌گیری خود نسبت به حل مسئله‌ای از طریق مذاکره گردید، تخلف دانسته و وی را مسئول جبران خسارات وارده شناخته است».

 

«در مواردی که وکیل، طرف مشاوره شخصی قرار می‌گیرد که طرف دیگر دعوا از مراجعین دائمی دفتر وکالت وی است و احتمال دارد در صورت بروز اختلاف، وکالت چنین دعوایی را از سوی او بپذیرد، باید این موضوع را صادقانه به کسی که راجع به دعوای احتمالی با او مشاوره می کند، تذکر دهد. حتی در مواردی که وکیل با حق توکیل غیر، انجام امور موضوع وکالت را به وکیل دیگری تفویض می کند، باید از عدم تعارض منافع میان موکلین سابق آن وکیل و موکلی که او به وی معرفی می کند، اطمینان پیدا کند».
«مسئله مربوط به تعارض منافع، به اندازه‌ای مهم است که می‌توان احکام آن را به مواردی که یک وکیل، حسب درخواست طرفین دعوا، اقدام به تنظیم قرارداد سازش میان آنان می کند، تسری داد؛ زیرا در چنین مواردی، وکیل مزبور قطعاً به دلیل ارتباط وکالتی که با یکی از آنان دارد، با بهره گرفتن از مهارت‌های حقوقی خود، سعی در تضمین هرچه بیشتر حقوق موکل خود خواهد نمود، درحالی‌که طرف دیگر دعوا، در نقش جدیدی که وکیل در تنظیم قرارداد ایفاء می کند، یکی از مراجعین دفتر حقوقی او به شمار خواهد آمد و چنین وکیلی در موقعیت جدید، وظیفه حفظ حقوق او را نیز دارد. چون در بسیاری از موارد، تأمین حقوق کامل طرفین، توسط وکیل در حد بسیار دشواری است، به ناچار، مورد را باید مشمول اصل مربوط به تعارض منافع دانست».
«طبق یک دکترین حقوقی نوین در آمریکا، ممنوعیت ناشی از اصل تعارض منافع را به موردی که یک شخص بخواهد وکالت خریدار و فروشنده را هم زمان در معاملات اموال غیرمنقول داشته باشد، تسری می‌دهند. باید اذعان داشت در مواردی که هیچ نوع رابطه وکالت میان وکیل و مراجعه‌کنندگان دفتر حقوقی وجود نداشته و آنان بی‌آنکه دعوایی مطرح باشد، وکیل مزبور را تنها برای تنظیم قرارداد دو یا چند جانبه انتخاب می‌نمایند، فرض وجود تعارض منافع منتفی خواهد بود. در چنین حالتی، وکیل متعهد به رعایت تعهد مربوط به اصل صداقت و حفظ منافع طرفین خواهد بود».
«اصل«عدم تعارض منافع» در رویه دادگاه‌های آمریکا، بیشتر از کشورهای دیگر مورد توجه قرار می‌گیرد و دلیل آن، گستردگی خدمات حقوقی در این کشور و ارتباط وکلا با طیف گسترده‌ای از افراد و شرکت‌ها و همچنین بروز تعارض منافع میان آنان در بهره‌گیری از خدمات حقوقی وکلاست. به همین جهت، توجه و وسواس دادگاه‌های آمریکایی نسبت به این موضوع، در پاره‌ای موارد منجر به صدور آراء جالب توجهی شده ‌است. مثلاً طبق یکی از آراء صادره، دادگاه اقدام وکیلی که موکل خود را بدون قصد کلاهبرداری، ترغیب به انجام معاملات قطعی و اجاره‌ای با شرکتی که خود در آن ذی‌نفع بوده است، نمود، ولی ذی‌نفع بودن خود را در این معاملات افشاء نکرده بوده است، از مصادیق«تعارض منافع» تشخیص داده است».
«حتی به موجب یکی دیگر از رویه‌های پیشین دادگاه‌های آمریکا، وکیل از تنظیم وصیت‌نامه برای اشخاصی که شخص وکیل را موصی‌له قرار داده باشند، منع شده است و توجیه ابتدایی این ممنوعیت را، احتمال تحت تأثیر قرارگرفتن موصی از ناحیه وکیل می‌دانند».

بند دوم- التزام وکیل به صداقت در برابر دستگاه قضایی

در بخشی از سوگند نامه موضوع ماده ۳۹ آیین‌نامه استقلال کانون وکلا، مربوط به تعهد وکیل دادگستری مبنی بر احترام گذاشتن به قوانین و نظامات و تلاش در جهت اجرای عدالت و احقاق حق است. به ویژه در سوگندی که به اسم جلاله یاد می کند، آمده است: «برخلاف شرافت قضاوت و وکالت، اقدام و اظهاری ننموده، راستی و درستی را رویه خود قرار داده و مدافع حق باشم».
به عقیده برخی از حقوق‌دانان، مضمون این سوگند،‌ که التزام وکیل را در برابر دستگاه قضایی کشور خاطرنشان می‌سازد، تعهدات او را به مراتب بیش از تعهدات در برابر موکل را یادآوری می کند. همان‌گونه که می‌دانیم بسیاری بر این باورند که وکلاء صرف‌نظر از آنکه در جهت حقوق موکلین خود پا به عرصه می‌گذارند، ولیکن از سویی بازوان و ابزارهایی هستند در دست قضات در جهت کمک به عدالت. هنگامی‌که یک وکیل در پرونده ورود پیدا می‌کند، افزون بر آنکه مدافع حقوق موکل خویش است، به اجرای عدالت و پی‌گیری درست و قانونی و عادلانه پرونده نیز یاری می‌رساند؛ چراکه وی افزون بر تعهدات در برابر موکل خویش، در برابر نظام قضایی کشور نیز مسئول است. چه بسا مسئولیت و تعهدات او در این زمینه بسیار مهم‌تر باشد. در عمل دیده شده که بسیاری از وکلای شریف در حین رسیدگی به پرونده و در زمانی‌که به این یقین رسیدند که موکل آنها ذی‌حق نیست، از ادامه کار منصرف شده و اقدام به استعفاء نمودند؛ این چیزی نیست جز کمک به اجرای ‌عدالت در دستگاه قضایی.
«در حقوق آمریکا نیز همانند حقوق سایر کشورها همان‌گونه که مشروعیت اعمال هر حقی، مشروط به سوءاستفاده نکردن از آن حق است، چنانچه حق مراجعه به دادگاه و مراجع قضایی که به افراد جامعه برای حفظ حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی آنها اعطا شده است،‌ مورد سوءاستفاده واقع شود و یا مقررات و تشریفات دادرسی که برای کشف حقیقت و وصول به واقع پیش‌بینی شده است، تبدیل به وسیله‌ای برای طولانی نمودن دادرسی و اتلاف وقت طرف دعوا شود، هر شخص زیان‌دیده می‌تواند از باب سوءاستفاده از حق، خسارات وارده به خود را جبران نماید.
این نظریه هم‌اکنون ابعاد گسترده‌تری یافته است و درباره دعاوی واهی که ممکن است وکیل طرح نماید و یا تشریفات دادرسی را مورد سوءاستفاده قرار دهد، به دکترین«سوءاستفاده از نظام قضایی کشور» تعبیر می‌شود. نتیجه این تحول این است که افزون بر طرف دعوا، دولت به نمایندگی از اجتماع در برابر این قبیل اقدامات اضرارآمیز وکیل که باعث اتلاف نیروی انسانی و عوامل و امکاناتی که برای احقاق حق در جامعه تجهیز شده است می‌گردد، بتواند واکنش نشان دهد و مطالبه خسارت نماید.
در این دکترین، نظام دادرسی هر جامعه به یک مؤسسه عمومی ارائه دهنده خدمات قضایی تشبیه گردیده است که همه افراد جامعه حق بهره‌گیری از آن را دارند و هیچ‌کس حق ندارد استفاده نامتعارف از آن بنماید. بنابراین، همان‌گونه که استفاده غیرمتعارف از اموال عمومی، جرم بوده و منشأ مسئولیت مدنی مرتکب می‌گردد. هر اقدامی که موجب اتلاف نیروی انسانی عوامل این مجموعه و سوءاستفاده از آن گردد، ضمان‌آور خواهد بود و مدیریت جامعه به عنوان حافظ منافع عمومی، می‌تواند مطالبه خسارت از عامل ورود زیان بنماید. به همین جهت، در پاره‌ای نظام‌های حقوقی ازجمله حقوق آمریکا، بخشی از وظایف مربوط به نظارت در حفظ سلامت دستگاه قضایی جامعه را به عهده وکلای دادگستری گذاشته‌اند».
«طبق قاعده ۱-۸ «Model Rule» آمریکا، وکلا موظفند که، هر نوع سوءجریان دادرسی را که مربوط به اقدامات طرف مقابل باشد، به دادگاه تذکر دهند و به موجب یکی از آراء دادگاه‌های آن کشور، وکلا ملزم گردیده‌اند، هر نوع سوءجریان قضایی را که حتی مربوط به قضات رسیدگی‌کننده یا وکلای طرف مقابل دعوای خود باشد، اعلام نمایند. قضات نیز به نوبه خود مکلف به اعلام تخلفات وکلا به مراجع ذی‌ربط هستند».

گفتار سوم – حفظ اسرار موکل

رازداری در همه جوامع، یک ارزش اخلاقی به شمار می‌آید و سهل‌انگاری در حفظ اسرار مربوط به دیگران، مانند تضییع مال مورد امانت، یک ضد ارزش است، لیکن جز در مورد پاره‌ای مشاغل که صاحبان آنها به مقتضای شغلی، از اسرار مردم آگاه می‌شوند، در دیگر موارد، ارتکاب این عمل غیر اخلاقی، با ابزار قانونی تضمین نگردیده است.
در حقوق آمریکا نیز همانند نظام حقوقی ایران، رازداری از جمله اصول اخلاقی و قانونی است. در حقوق آمریکا یک وکیل ممکن است اطلاعات مربوط به موکلش را افشاء کند. قواعد رازداری به امور قضایی و یا دیگر جریانات محدود نمی‌شود، اما در تمام زمینه‌های پذیرش وکالت موکل، تقریباً کاربرد دارد. علاوه بر این رازداری در مورد کلیه اطلاعات مربوط به وکالت، از هر منبعی که اطلاعات گردآوری شده باشد، به کار گرفته می‌شود. رازداری صرفاً به روابط موکل محدود نمی‌شود. قواعد رازداری فراتر از روابط میان موکل و وکیل می‌باشد.
مبحث مسئولیت‌‌های وکیل درباره عدم افشای اطلاعات محرمانه موکل ضرورتاً بر جنبه‌های منفی تأکید می‌ورزد. رضایت صریح موکل، وکیل را مجاز می‌دارد اطلاعات موکل را حتی اگر افشای آن در ظاهر به نفع وی نباشد، افشاء کند. رضایت بایستی مقدم بر مباحثات کامل با موکل باشد. بحث بایستی به مقدار کافی حقیقت را کشف کند، اما با عنایت به استفاده خلاف از اطلاعات موکل، در مجموعه قوانین به استثنای «Model Rules» تمایز جدی وجود دارد. ماده قانونیDR 4-101(B)(2) بیان می‌دارد یک وکیل نبایستی اطلاعات محرمانه موکلش را به زیان او به کار گیرد.
افزون بر این، طبق ماده ۳۰ قانون وکالت ایران مصوب ۱۳۱۵، وکیل موظف است اسراری را که به واسطه وکالت از طرف موکل، از آن آگاه شده است و همچنین اسرار مربوط به حیثیات و شرافت و اعتبارات موکل را حفظ نماید. در بند ۲ ماده ۸۱ آیین‌نامه استقلال کانون وکلا، اجرای این وظیفه قانونی، با مجازات انتظامی درجه ۵ تضمین گردیده است.
آنچه درباره حفظ اسرار موکل از سوی وکیل مسلم است، افزون بر آنکه افشاء این اسرار چه به صورت عمد و چه غیرعمد به نوعی یک عمل ضداخلاقی به شمار می‌آید، تضمین‌ها و ضمانت اجراهای قانونی در این خصوص است. قانون‌گذار‏ ایران در این مورد صراحتاً به آن اشاره دارد و محکومیت‌های نسبتاً سنگینی برای آن در نظر گرفته است. برخی از حقوق‌دانان بر این باورند وکیل علاوه بر مسئولیت حفظ اسرار موکل خود، مسئول حفظ اسرار اشخاص دیگری را که در ارتباط با موضوع دعوای موکل یا طرف مشورت وی نیز می‌باشد را داراست.
به بیان دیگر، وکیل نسبت به کلیه اسراری که به مناسب شغلی از آن آگاه می‌شود، خواه مربوط به موکلین و یا اشخاص دیگر، امین بوده و افشاء آنها به غیر از موارد قانونی و خاص،‌ موجب مسئولیت جزایی و مدنی وی می‌گردد. البته باید در نظر داشت مسئولیت انتظامی ذکر شده در قانون وکالت مربوط به اسرار موکل می‌باشد و نه اشخاص دیگر، ولی ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی عباراتی فراگیر‌تر داشته و عام می‌باشد و صرفاً به موکلین مستقیم یک وکیل محدود نمی‌گردد و شامل کلیه افرادی که اسرار آنان از سوی وکیل افشاء می‌گردد، تسری می‌یابد؛ حال این اشخاص موکل وکیل باشند و یا اینکه عقد وکالت مستقیمی فی‌مابین آنها نباشد.

بند اول – اسرار وکالت

تعهد وکیل به حفظ اسرار حرفه‌ای، از نوع تعهد به نتیجه است و مسئولیت وی نسبت به آن مطلق بوده و نیاز به اثبات ارتکاب تقصیر او نیست. به همین دلیل، در افشاء اسرار حرفه‌ای، عمد، شرط تحقق بزه نبوده و سهل‌انگاری در اشخاص طرف مشاوره نیز، موجب مسئولیت جزایی وکیل خواهد بود. در نتیجه، با توجه به اینکه مسئولیت حفظ اسرار موکلین مستقیماً متوجه وکیل است، چنانچه در اثر سهل‌انگاری وی، کارکنان دفتری او نیز اسرار مربوط به آنان را افشاء نمایند، وی با افشاءکننده اصلی مسئولیت مشترک خواهد داشت. درباره کارآموزان وکالت نیز می‌توان این مسئولیت مشترک را پذیرفت؛ زیرا این قبیل افراد از یک سو طبق ماده ۸۸ آیین‌نامه لایحه استقلال کانون وکلا، مشمول مقررات انتظامی وکلا بوده، از سوی دیگر، اطلاق ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی نیز آنان را شامل می‌گردد.
در حقوق آمریکا(Model Rule) تضمین‌های عملی بیشتری برای حفظ اسرار اشخاص توسط وکلا پیش‌بینی گردیده است. از جمله اینکه چنانچه دو یا چند وکیل حتی فقط دفترکار مشترک داشته باشند، نمی‌توانند وکالت اطراف دعوای واحد را بپذیرند؛ زیرا فرض تهیه‌کنندگان مرام‌نامه اخلاق حرفه‌ای وکلا این است که در چنین مواردی، امکان افشاء اسرار طرفین دعوا توسط وکلای آنان وجود دارد.
متأسفانه در کشور ایران به مقوله حفظ اسرار موکل کمتر توجه شده و معمولاً وکلا در برخی مکان‌ها و اجتماعات به راحتی اقدام به افشاء اسرار موکلین خود نموده و از این حیث، خود را مکلف به حفظ آن نمی‌دانند. حتی دیده شده که برخی وکلاء به جهت آنکه در حرفه خود جذابیت بیشتری را ایفاء نمایند، به بیان کلیه جزییات پرونده مطروحه در نزد اشخاص ثالث می‌نمایند. صرف‌نظر از آنکه این یک عمل بسیار غیراخلاقی و ناپسند می‌باشد.
در احادیث و روایات نیز نه به عنوان یک وکیل بلکه به عنوان یک انسان به شدت این عمل نهی شده است. بیان این موضوعات از سوی وکیل زیان‌های معنوی و بعضاً‌ مادی غیرقابل جبرانی را در پی خواهد داشت. شاید بتوان گفت یکی از دلایل جدی تلقی نشدن این موضوع از سوی وکلاء، محصور ماندن خسارات معنوی در نظام قضایی ایران و علاقه نشان ندادن محاکم در محکومیت این قبیل اعمال باشد. بررسی متون حقوقی مربوط به کشورهای اروپایی و غربی بیانگر آن است که این نوع از دعاوی(خسارات معنوی) حجم گسترده‌ای از پرونده‌های محاکم آنان را تشکیل می‌دهد، ولی در ایران،‌ دادگاه‌ها معمولاً به بهانه عدم اثبات آنها از سوی خواهان،‌ اقدام به رد این‌گونه دعاوی می‌کنند.

الف) سرّ وکالت

قانون ایران تعریفی از سر ارائه نداده است، ولیکن یکی از اساتید حقوق ایران در تعریف سر حرفه‌ای چنین می‌نویسد: «سر، عبارت است از امری که نوعاً داعی بر اخفاء آن داشته باشند. بنابراین، اگر افرادی به ندرت میل به اخفاء امری نداشته باشند و در اظهار آن اقدام کنند، ضرری به ماهیت سری بودن آن امر ندارد، یعنی سری بودن آن را نفی نمی‌کند».
مشکل هنگامی حادث می‌گردد که مصادیق گوناگون سر، رخ نماید؛ بدین صورت که بعضی از گفته‌های موکل را بعضی‌ها سّر به شمار آورند و بعضی دیگر آن را از اسرار نمی‌دانند. به عنوان مثال، اگر خواهان فسخ نکاح، مرد و موجبات آن، قَرَن یا افضاء زن باشد، یقیناً افشاء آن از سوی وکیل، موجب هتک خوانده دعوا(زن) را فراهم می‌آورد، ولیکن موارد بسیار فراوانی وجود دارد که تمیز میان سرّ و عدم سرّ بودن آن بسیار مشکل خواهد بود.
در مواد ۳۰ قانون وکالت و بند ۲ ماده ۸۱ آیین‌نامه لایحه استقلال کانون وکلای دادگستری، به طور تمثیلی به عبارت«اسرار مربوط به امر وکالت یا شرافت و حیثیت و اعتبار موکل..». اشاره نموده است و از موارد و مصادیق بیشتر آن خودداری کرده است.

ب) چه کسی امین به شمار می‌آید

افزون بر مواد ۳۰ قانون وکالت و بند ۲ ماده ۸۱ آیین‌نامه لایحه استقلال کانون وکلا که به صراحت، به امر افشاء سرّ توسط وکیل اشاره داشته است، در ماده ۶۴۸ قانون مجازات اسلامی از عبارت«… کلیه کسانی که به مناسبت شغل یا حرفه، خود محرم اسرار می‌شوند..» می‌توان به راحتی برداشت نمود که وکلا هم به مناسبت شغل خود محرم اسرار موکلان خود هستند. به نظر می‌رسد، صرفاً مشمول وکلای مدافع دادگستری نباشد، بلکه وکلای غیر‌رسمی را نیز در بر بگیرد. همچنین منشی وکیل و عضو تحریری دفتر وکالت نیز اگر از اسرار موکل آگاه شوند، مشمول حکم واقع می‌گردند.

بند دوم – موارد عدم تکلیف به حفظ اسرار موکل

بزه افشاء سر از جرایم خصوصی و مربوط به حقوق فردی است. بنابراین، چنانچه موکل موافقت خود را با افشاء آن اعلام داشته و یا احتمال افشاء اسرار موکل، توسط وکیل به وی تذکر داده شده باشد، وظیفه رازداری او ساقط می‌گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 11:32:00 ق.ظ ]




- تجارت خارجی در دو برنامه گذشته، دفتر بررسی‌های اقتصادی، مجلس و پژوهش، سال ششم، شماره بیست و هشتم، مهر و آبان ۱۳۷۸، ص ۲۱۰٫ ↑
- ایسنا، ۱۴ اسفند ۱۳۸۱، اخبار اقتصادی ↑
- محمدعلی ضیایی، تحلیل نظریات دوجانبه ایران و آمریکای لاتین، سیاست خارجی، سال بیست دوم، شماره ۲، تابستان۱۳۸۷، ص ۴۸۹٫ ↑
- روزنامه همشهری، چهاشنبه۲۱ شهریور۱۳۷۵، شماره ۱۰۶۶، ص ۱٫ ↑
- روزنامه همشهری، چهارشنبه، ۲۱شهریور۱۳۷۵، شماره ۱۰۶۶، ص ۱٫ ↑
- روزنامه همشهری، ۱۷ شهریور ۱۳۷۵، شماره ۱۰۶۲، ص ۱٫ ↑
- روزنامه همشهری، شنبه ۹تیر ۱۳۷۵، شماره ۱۰۰۵، ص ۳٫ ↑
- روزنامه همشهری، سه شنبه، ۳۱ شهریور۱۳۷۵، شماره ۱۰۷۴، ص ۱٫ ↑
همان، ص ۲۴٫ ↑
- الهه کولایی، نیروهای پاسدار صلح روسیه و، بیم و امیدها، مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال پنجم، دوره دوم، شماره ۱۵، پائیز۱۳۷۵، ص ۲۲۴٫ ↑
- میلانی، پیشین، ص ۱۹۳٫ ↑
- Third Russin Kilo Submarine Headed to Iran, Defence Daily, 9,June 1997, P. 17. ↑
- احتشامی، پیشین، ص۱۶۱ ↑
- احتشامی، پیشین، صص ۱۱۲- ۱۲۵ ↑
- سخاوت رضازاده، ریشه‌های همگرایی و واگرایی در مناسبات جمهوری اسلامی ایران و روسیه، مطالعات آسیای مرکزی وقفقاز، سال چهاردهم دوره چهارم، شماره۵۲، زمستان، ۱۳۸۴، ص ۶۱٫ ↑
همان، ص ۶۲٫ ↑
- رابرت فریدمن، روابط ایران و روسیه در دهه ۹۰، سیاست خارجی، سال شانزدهم، شماره ۲، تابستان ۱۳۸۱، ص ۳۸۵٫ ↑
همان، ص ۳۸۸٫ ↑
همان، ص ۳۹۲٫ ↑
- روزنامه، همشهری، دوشنبه ۸ مرداد ۱۳۷۵، شماره ۱۰۲۹، ص ۳٫ ↑
-Kaveh Afrasiabi and Abbas Maleky, Iran’s Foreign Policy After 11 September, http://www.asnisitute. org/bjwa/archiv/9. 2/iran/Afrasiabi. Pdf. ↑
- Hooman Peimani, Regional Security and the futher of Centeral Asia the Competition of Iran Turkey and Russia, London, Praeger, 1998, p. 44. ↑
- Oliveir Roy, The Iranian Foreign Policy Toward Centeral Asia, pp. 1-15, HYPERLINK “http://www.eursiant.org/resource/reginal/royoniran.html” http://www. eursiant. org/resource/reginal/royoniran. html. ↑
- فردریک اس استار، نیازهای امنیتی آسیای مرکزی و راهکارهای تازه برآوردن آن، ترجمه: بهمن برزگر، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، سال شانزدهم، شماره نهم و دهم، خرداد و تیر ۱۳۸۱، ص ۱۲۰٫ ↑
- محمد رضا امیری، تهدید بنیادگرایی اسلامی و نقش آن در آسیای مرکزی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، بهمن ماه ۱۳۸۷، ص ۵٫ ↑
- Mehmet, Algoz, The Great Game: Iran’s Foreign in Centeral Asia Impos Soviet Era, http://bilgesam. org/en/indixphp?option=com-content&view=article&id=117:the-new-great ↑
- مرتضی بهروزفر، ایران تحریم‌های آمریکا و بازار انرژی، مطالعات خاورمیانه، ۱۳۸۳، سال یازدهم، شماره ۳۹-۴۰، ص ۶ ↑
- کیهان برزگر، تعاملات سیاسی ایران ـ عربستان پس از ۱۱سپتامبر، راهبرد، شماره ۲۷، ۱۳۸۲ ص ۱۹۵٫ ↑
- ‌اسدالله اطهری، ایران و ترکیه بازخوانی روابط دو کشور پس از جنگ سرد، راهبرد، ۱۳۸۲، شماره ۲۷، ص ۲۶۴٫ ↑
- سیدجلال‌الدین دهقانی فیروزآبادی، گفتمان‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در آسیای میانه و قفقاز، مطالعات روسیه و آسیای مرکزی و قفقاز، سال اول، شماره دوم، زمستان ۱۳۸۵، ص ۱۲۹٫ ↑
- روزنامه همشهری، دوشنبه ۴ تیر ۱۳۷۵، شماره ۱۰۰۱، ص ۳٫ ↑
- Algoz, Op. cit., P. 108 ↑
- کاوه افراسیابی، دریای خزر حقوق بین الملل و سیاست ایران، راهبرد، شماره ۲۷، بهار ۱۳۸۲، ص ۱۷۲ ↑
- بهرام امیراحمدیان، ایران و قفقاز و جایگاه ژئوپلیتیک ایران دردوره پس از جنگ سرد، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، سال سیزدهم، شماره سوم و چهارم، آذر ودی ۱۳۷۷٫ ↑
- همان ↑
- الهه کولایی، ریشه‌های اقتصادی ـ سیاسی بحران دریاچه آرال، مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال سوم، دوره دوم، شماره ۸، زمستان ۱۳۷۳، ص ۱۷۷٫ ↑
- روزنامه همشهری شنبه ۶ تیر ۱۳۷۵، شماره ۱۰۰۳، ص ۴٫ ↑
- احتشامی، پیشین، ص ۱۲۴ ↑
- مهرداد چشمه‌اعلایی، جمهوری اسلامی ایران و تحولات حوزه قفقاز،مطالعات آسیای آسیای مرکزی و قفقاز، سال چهادهم، دوره چهارم، شماره ۵۲، زمستان ۱۳۸۴، ص ۱۵۹٫ ↑
- روزنامه همشهری، ۱۷ شهریور۱۳۷۵، شماره ۱۰۶۲، ص ۳٫ ↑
- کاریانی ماریکا، توافق‌های دوجانبه، رهیافت سیاسی جدید برای بهره‌برداری نفتی در دریای خزر، مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال چهاردهم، دوره چهارم، شماره ۵۲، زمستان، ۱۳۸۴، ص ۱۹۶٫ ↑
پایان نامه - مقاله - پروژه
- عباس ملکی، ۱۱سپتامبر و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران،مطالعات راهبردی، سال ششم، شماره سوم، پائیز ۱۳۸۲، ص ۶۳٫ ↑
- الهه کولایی، روسیه و آسیای مرکزی، امکانات و محدودیت‌ها در بهره برداری از منابع منطقه، مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره ۲۹، بهار ۱۳۷۹، ص ۲۲٫ ↑
- واعظی و ملکی، پیشین، ص ۲٫ ↑
- Emund, Hrzig, Regionalism, Iran and Centeral Asia, Middle Eastrn Studis University of Manchster, http://www. interscience. widly. com /journal/118753947/abstract, pp. 1-20 ↑
- اطهری، پیشین، ص۲۶۶ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 11:32:00 ق.ظ ]




دیدگاه های گرایش به بیماری سوء مصرف مواد

اولین دیدگاه مطرح در روانشناسی که بر عوامل شخصیتی در وقوع وابستگی تاکید نمود، رویکرد روان تحلیل گری بوده است. بر اساس این رویکرد، اعتیاد به عنوان یک اختلال در ردیف سایر اختلالات تلقی می شود. شخصیت هر فرد از ساختار سه گانه نهاد، خود و فراخود و سطوح سه گانه هوشیاری (هشیاری، نیمه هوشیاری و ناهشیار) تشکیل شده است. هر انسانی از بدو تولد مراحل رشد روانی - جنسی معینی را تا دوران بلوغ سپری می نماید. چنانچه عبور از هر مرحله با موفقیت سپری نشود، فرد در آن مرحله تثبیت شده، در صورت مواجهه با عوامل فشارزا و ناکامی ها در بزرگسالی به رفتار مراحل قبلی رشد بازگشت می کند. مهم ترین نظریات مطرح در این بین، می توان به محرومیت دهانی یا تثبیت شدگی در مرحله رشد دهانی، رشد نایافتگی شخصیتی و ناتوانی در غلبه بر بحران های رشدی و کسب هویت، حالت دفاعی سرخوش آور، خودشیفتگی و معتادان و فراخود تنبیه گر، اشاره نمود. در دیدگاه های مربوط به یادگیری، در باب اعتیاد سه نظریه بر اساس شرطی سازی کلاسیک، شرطی سازی کنش گر و یادگیری اجتماعی وجود دارد (سعیدی، ۱۳۹۱).
در شرطی سازی کلاسیک یادگیری حاصل تداعی و پیوند میان محرک ها و پاسخ ها است. شرطی سازی کلاسیک، هنگامی که اثرات بدنی مواد با محرک های شرطی مانند نشانه های محیطی در اثر تکرار و مجاورت تداعی می شود به وقوع می پیوندند. بدین ترتیب فرد وابسته به مواد در حین مصرف مواد فرا می گیرد که اثرات بدنی مواد مخدر را با محیط اطراف تداعی کرده، به زودی نشانه های محیطی به عنوان محرک شرطی قادر است، تمایل و حالاتی را در بدن فرد به عنوان پاسخ های شرطی ایجاد نماید. در شرطی سازی کنشگر یادگیری حاصل پیامدهای منفی و مثبت رفتار قلمداد می شود. مصرف مواد مخدر بعد از انجام یک رفتار خاص، حکم تقویت کننده ای را به خود می گیرد که منجر به افزایش و تکرار آن رفتار می شود. همین طور رفتارها و اشیا مرتبط با مصرف مواد مخدر در اثر همراهی مکرر و با تقویت کننده اولیه (مواد مخدر) به تقویت کننده ثانویه تبدیل می شود (افشار، ۱۳۹۳).
در یادگیری مشاهده ای بوسیله مشاهده دیگران و توجه به پیامدهایی که از انجام رفتار مشخصی عاید آنان می شود، به وقوع می پیوندد. طبق این دیدگاه، وابستگی به مواد مخدر، الگویی از رفتار اکتسابی است که غالبا از طریق الگوبرداری پدید آمده و بوسیله پیامدهای متنوع مربوط به مواد تقویت می شود. در دیدگاه شناختی بر نقش باورها و عقاید در اعتیاد تاکید می گردد. این دیدگاه بر در فرض اساسی استوار است. یکی، اساسی ترین دلیل فرد خصوصا نوجوان برای مصرف مواد مخدر، انتظارات و برداشت های او دربار مواد است. و دومی، سایر عوامل نظیر صفات شخصیتی نوجوانان یا ارتباط با همسالانی که ماده مخدر مصرف می نمایند، بر شناخت ها، ارزیابی ها و تصمیم گیری های نوجوانان درباره مواد مخدر تاثیر می گذارند. در این بین به عواملی هم چون نقش باورها و انتظارات، مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله، شیوه های مقابله، منبع کنترل و کارآمدی شخصی می توان اشاره نمود (باوی، ۱۳۸۸).
پایان نامه - مقاله - پروژه
عوامل زیستی درگیر در سبب شناسی اعتیاد و سوء مصرف مواد
مطالعات چندی به عوامل فیزیولوژیکی به ارث رسیده، در ارتباط با عملکرد نظام عصبی در ارتباط با آسیب پذیری فزاینده در برابر رشد سوء مصرف مواد و الکل اشاره نموده اند. اگر چه سهم نسبی این عوامل ارثی ویژه در افزایش خطر هنوز کاملاً مشخص نیست، ولی شاخص های عصبی و فیزیولوژیکی بالقوه ای در مورد این آسیب پذیری پیشنهاد شده که شامل تفاوت در تلوتلو خوردن بدنی، احساسات ذهنی مسمومیت و پاسخ فیزیولوژیکی فزاینده، به اتانول یا مواد فعال دیگر در مواد مختلف می شود. عملکرد عصبی – فیزیولوژیکی نیز به عنوان یک عامل خطر مورد بررسی قرار گرفته است. جنبه هایی از عملکرد عصبی – فیزیولوژیک توارث پذیری هستند و چنین گفته می شود که نقایص شناختی معین، میان کودکان افراد الکلیک ممکن است در خطر ابتلا به الکلیسم و دیگر اختلال های سوء مصرف مواد نقش داشته باشد (هسلبروک، هیلبروک واپشتاین[۶۵]،۱۹۹۹، به نقل از فردوسی،۱۳۹۰).
محققان چندی پی برده اند که احتمال نظام عصبی مرکزی نظیر عملکرد شناختی مختلف و اختلال الکتروفیزیولوژیکی در میان افراد تحت تاثیر اختلال های سوء مصرف مواد قرار می گیرد. اختلال عملکرد مغزی همراه با ناهنجاری های ساختاری نیز در میان افراد الکلیک مزمن گزارش شده است. حوزه های عملکرد شناختی مختل شامل حافظه، فراخنای توجه، مهارت های بینایی و فضایی، تفکر انتزاعی و استدلال کلامی است. بین علایم شدید وابستگی به الکل و عملکرد ضعیف شناختی در آزمون ها در میان افراد الکلیک، رابطه مستقیم را گزارش نموده اند. اختلالات الکتروآنتالوگرافیک و پتانسیل وابسته به رویداد در میان افراد الکلیک در مقایسه با افراد غیر الکلیک نیز گزارش شده است. مطالعات اخیر شواهدی بدست داده اند که بر مبنای آن بنظر می رسد که عوامل الکتروفیزیولوژیک که از طریق الکتروآنتالوگرافی و پتانسیل وابسته به رویداد اندازه گیری می شود، ممکن است در آسیب پذیری در برابر وابستگی به الکل و مواد، مستقل از مصرف مزمن مواد الکل سهم داشته باشند. علیرغم اینکه این یافته ها مشارکت احتمالی عوامل عصبی – فیزیولژیکی و الکتروفیزیولوژیک را در رشد وابستگی به الکل و مواد دیگری نشان می دهد، ولی رابطه میان اندازه گیری های الکتروفیزیولوژیکی و عصبی- فیزیولوژیکی در مورد علمکرد شناختی افراد، چندان روشن نیست (بختیار،۱۳۹۳).
تعیین و جداسازی سهم مستقل عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی در رشد ابتلا به الکلیسم و اعتیاد به دیگر داروها، کار دشواری است، یکی از دلایل اصلی اولیه این دشواری این است که نه تنها افراد وابسته به الکل بلکه معتادان به دیگر مواد نیز دارای یک نیمرخ بالینی واحد و یکسان نیستند. در مجموع باید گفت یکی از محدودیتهای دیدگاه زیستی – فیزیولوژیکی درباره اعتیاد و سوء مصرف مواد بطور کلی این است که در این دیدگاه تاکید اندکی بر تاثیر متغیرهای روانی – اجتماعی و بویژه نقش عناصر شناختی و یادگیری و شخصیتی بعنوان مبانی سبب شناسی اعتیاد و سوء مصرف مواد شده است. به همین دلیل این دیدگاه و یافته ها، به ویژه دیدگاه های آکادمیک این حوزه، سهم و مشارکت اندکی در مداخله های مهارت بنیاد که براصول یادگیری برای افزایش توان مقابله متکی است، داشته اند (ناصری،۱۳۸۹).
نظریات و تحقیقات مربوط به عوامل اجتماعی و فرهنگی
تصمیم به مصرف یا عدم مصرف یک یا بیش از یک ماده، در بافت و زمینه اجتماعی و فرهنگی که فرد در آن عضویت دارد بوقوع می پیوندد. در هر فرهنگ و اجتماعی دارای نگرشها و احساساتی است که نحوه برخورد با مواد تغییر دهنده هشیاری را تعیین می کند. این باورها و نگرش های اجتماعی و فرهنگی سپس چهارچوبی برای تصمیم گیری فرد برای مصرف مواد، و استانداردی که از آن طریق مصرف مواد مورد داوری و ارزیابی قرار می گیرد را تعیین می کند. قواعد اجتماعی و فرهنگی تعیین کننده سه عامل هستند:
کدامیک از مواد یا داروها را بصورت مجاز و کدامیک را بصورت غیر مجاز می توان یا نمی توان مصرف کرد؛
چه مقدار از مصرف توسط جامعه هر فرهنگ پذیرفته شده تلقی می شود؛
چه مجازاتها یا عواقبی را چنانچه این قواعد زیر پا گذاشته شود، می توان استفاده کرد (سعیدی، ۱۳۹۱).
گروه اجتماعی همچنین برای اعضاء خود همچنین اطلاعات لازم را درباره اثرات مواد گوناگون و اینکه چرا استفاده از مواد مطلوب یا نامطلوب است فراهم می کند. در مجموع برای هر فرد، عوامل اثر گذار اجتماعی و فرهنگی بعنوان تعیین کننده های با اهمیت الگوهای مصرف و سوء مصرف مواد، عمل می کنند. بنابراین به زعم محققان، زمانی که یک جامعه مفروض در نظر و قاعده بخشی به سبک مصرف مواد، زمانی که مواد را می توان مصرف کرد و یا مکانی که این مواد را می توان مصرف کرد با شکست مواجه می‌شود، سوء مصرف موارد اعتیاد به یک مشکل و مسئله تبدیل می شود. مشکل سوء مصرف و اعتیاد در بسیاری از جوامع کنونی محصولی ناتوانی جوامع در نظم بخشی و قاعده مند کردن مصرف مواد قابل قبول است و نه در ناتوانی آن در حفظ هر گونه مصرف مواد. فرهنگ های ایتالیایی و آمریکایی نمونه بارز نیروی قواعد اجتماعی به اداره و کنترل مصرف مواد است. در این فرهنگ، نوشیدن مجاز صرفاً به مراسم مذهبی یا میهمانی های خانوادگی محدود می شود. نوشیدن افراطی و فزاینده قویاً بازداری می شود، رفتار نوشیدن متناسب با قواعد در مراسم خانوادگی یا عبادی مراعات می شود. بنابراین اتفاقی نیست که در این گروه فرهنگی، نرخ ابتلا به الکلیسم نسبتاً پایین است. علیرغم اینکه این ادعا در برخی از فرهنگ ها و جوامع مصداق دارد ولی باید به یک نکته توجه جدی داشت که در هر فرهنگ قواعد و اصولی در مورد پذیرش یا عدم پذیرش مصرف مواد وجود دارد. در هر جامعه ای گروه های فرعی زیادی ممکن است وجود داشته باشند که استانداردهای اجتماعی و فرهنگی جامعه و والدین خود را تا حد نسبتاً محدودی می پذیرند. ولی در مجموع عناصر اجتماعی و فرهنگی از طریق مکانیسم های متعددی مصرف و سوء مصرف داروها و مواد را تحت تاثیر قرار می دهند (باوی، ۱۳۸۸).
دیدگاه های روان تحلیل گری
بسیاری از محققان عقیده دارند که رد پای سوء‌مصرف را می‌توان در شخصیت گذشته فرد یا در برخی از اشکال نقص روانی در درون فرد ردیابی نمود. در واقع بسیاری از محققان بر این عقیده‌اند که الگوهای شخصیتی وجود دارد که مصرف مواد بعدی را می‌توان از آن طریق پیش بینی کرد. روان تحلیل‌گران از مهمترین گروهی هستند که این عقاید و نظرات ترویج نموده‌اند. برای یک درمانگر پیرو روان تحلیل گری، اعتیاد نمود رفتاری یک عدم توازن روانی است که از ناکامی، محرومیت و رنج روانی نشأت می‌گیرد. این تعریف با آنچه کارن هورنای عقیده دارد همسان است. کارن هورنای[۶۶] (۱۹۶۴) از زمره روان تحلیلگرانی است که سوء‌مصرف مواد را بعنوان انعکاسی از رنج روانی می‌نگرد. به زعم هورنای، افرادی که رو به سو‌ء مصرف مواد می آورند، در تلاشند تا تجربه اضطراب خود را از طریق مصرف و سوء‌مصرف این مواد تخریب و تخدیر کنند (لاهوری،۱۳۸۶).
شواهدی وجود دارد که براساس آن پیشنهاد شده که افرادی که مواد مختلف مواد سوء‌مصرف قرار می‌دهند از ضربات روانی مهمی در زندگی خود رنج می برند. برآوردهای مربوط به زنان معتاد که یا مورد غفلت و بی توجهی قرار گرفته‌اند یا مورد سوء‌استفاده جنسی واقع شده‌اند از ۴۰ تا ۷۰ درصد در نوسان است. شواهد بالینی نیز قویاً مطرح می‌سازد سوء استفاده جنسی یا بدنی توسط والدین و یا افراد با اهمیت دیگر می‌تواند موجب آسیب‌های روانی و هیجانی عمیق به کودکان شود. در زندگی بزرگسالی، این کودکان مورد آزار و اذیت واقع شده ممکن است به مصرف مواد و داروها برای مقابله با رنج روانی ناشی از سوء‌استفاده جنسی، روانی، و هیجانی شدن بروند. بهرحال، وقتی که مردم بصورت یک عمل اجباری، صرفاً یکی از روش های گریختن از تجربه شرم را مورد استفاده قرار می‌دهند، آن ها به چنین نظام کنترلی به سادگی وابسته و معتاد می‌شوند. علاوه بر این، کنترل رنج روانی از طریق هرشکلی از رفتار اجباری صرفاً‌ برای یک دوره زمانی کوتاه مؤثر واقع می‌شود. اگر چه رفتارهای اجباری ممکن است بطور موقتی به ما کمک کند تا از احساسات یا مشکلات رنج آور اجتناب کنیم، ولی در واقع این رفتارها توان متوقف ساختن همیشگی مشکلات یا احساسات و هیجان های رنج آور را ندارند. سرانجام اینکه چنین افرادی با مشکل اینکه چگونه باید با این رنج هر باردوباره مقابله کند، مواجه می‌شود (قنواتی،۱۳۹۲).
دیدگاه رفتاری درمورد اعتیاد و سوء مصرف مواد
اهداف اصلی رفتارگرایی توضیح شرایط یادگیری انسان و دیگر جانداران و توسعه فن‌آوری تغییر رفتار است. در مجموع پیروان رفتارگرایی عقیده دارند که تمامی و یا اغلب رفتارهای انسان نه تنها رفتارهای سازگارانه، بلکه رفتارهای ناسازگارانه (مثل اعتیاد و سؤمصرف مواد) آموختنی هستند. روانشناسان رفتارگرا، تا اندازه زیادی خود را به مطالعه رفتارآشکار، یعنی رفتارهایی که قابل مشاهده و اندازه گیری هستند، محدود نموده‌اند. اسکینر[۶۷] (۱۹۷۵) عقیده دارد که استفاده از سازه های ذهن گرایانه، فهم بشر را از اعتیاد و دیگر رفتارهای مشکل‌آفرین، دچار وقفه نموده است. همچنین وی متذکر گشته که افراد معتاد شدن را انتخاب نمی‌کنند، بلکه آنها از طریق جامعه‌ای که از اجرای تکنولوژی علمی رفتار وحشت دارد، به اجبار تن به ارتکاب چنین رفتاری داده‌اند. به عبارتی کلی تر، افراد مواد و الکل را سؤمصرف می‌کنند، چون برای دیگر رفتارهای سازنده و مفید مورد تقویت قرار نگرفته‌اند (سعیدی،۱۳۹۱).
دیدگاه و نظریات شناختی و شناختی ـ اجتماعی
در شرایطی بسیاری از افراد مصرف و سؤمصرف مواد را فوراً لذت بخش و مطبوع نمی‌یابند. گاهی مواقع یک مصرف کننده باید آموزش لازم را در هنگام مصرف تفریحی و گاهگاهی کسب کند تا از آن طریق هم بتواند تأثیرات مواد را تشخیص دهد و هم بتواند این تأثیرات بعنوان لذت بخشی و مطبوع تفسیرکند. برای مثال، مصرف کننده‌ای که برای اولین بار ماری جوانا یا حشیش مصرف می‌کند، باید اغلب توسط همقطاران خود در مورد اینکه چگونه آن را مصرف کند و چگونه تأثیرات آن را بازشناسی نماید، آموزش ببیند. شاید حتی چنین افرادی نیاز داشته باشند که به آنها گفته شود چرا مسمومیت ناشی از ماری جوانا، این چنین مطبوع و لذت بخش است. فرایند مشابهی نیز از بعد اجتماعی و شناختی در مصرف کنندگان هروئین نیز دیده می‌شود. مصرف کنندگان هروئین مبتدی اغلب بوسیله مصرف کنندگان مجرب آموزش می‌بینند تا در انتظار چه تأثیراتی باشند و اینکه چرا این احساسات ناشی از هروئین، این چنین لذت بخش است. یک فرایند یادگیری شناختی و اجتماعی نیز درمورد الکل بوقوع می‌پیوندد. این تجربه‌ای کمیاب برای کسانی که اولین بار است اقدام به مصرف الکل می‌کنند نیست که در اثر شرکت در یک میهمانی شبانه، نوشیدن الکل او، آنچنان او را دچار ناخوشی می‌کند که دیگر هرگز دوباره به سراغ نوشیدن الکل نمی‌رود. با این حال مشروب خواران با تجربه تربه فرد مبتدی کمک می‌کنند تا چگونگی نوشیدن و چگونه لذت بردن از اثرات الکل را هم در بعد شناختی و هم در بعد اجتماعی فرا بگیرد. چنین بازخوردهایی اغلب جنبه غیررسمی دارد و از طریق منابع متعددی اعمال می‌شود: دوستان و رفیقان همراه، مقالات روزنامه ها، تبلیغات، برنامه های تلویزیونی، گفتگو با دوستان و همکاران و مشاهده دیگرانی که مشروب خواری می‌کنند، از عوامل اصلی این حوزه هستند. نتیجه این فرایند یادگیری شناختی ـ اجتماعی این است که مشروب خواران مبتدی فرا می‌گیرند چگونه مشروب بنوشند و چگونه از این تجربه لذت ببرند (رستگار،۱۳۸۷).
بطور کلی در باب دیدگاه های اعتیاد باید گفت، اولین دیدگاه مطرح در روانشناسی که بر عوامل شخصیتی در وقوع وابستگی تاکید نمود، رویکرد روان تحلیل گری بوده است. بر اساس این رویکرد، اعتیاد به عنوان یک اختلال در ردیف سایر اختلالات تلقی می شود. شخصیت هر فرد از ساختار سه گانه نهاد، خود و فراخود و سطوح سه گانه هوشیاری (هشیاری، نیمه هوشیاری و ناهشیار) تشکیل شده است. هر انسانی از بدو تولد مراحل رشد روانی - جنسی معینی را تا دوران بلوغ سپری می نماید. چنانچه عبور از هر مرحله با موفقیت سپری نشود، فرد در آن مرحله تثبیت شده، در صورت مواجهه با عوامل فشارزا و ناکامی ها در بزرگسالی به رفتار مراحل قبلی رشد بازگشت می کند. مهم ترین نظریات مطرح در این بین، می توان به محرومیت دهانی یا تثبیت شدگی در مرحله رشد دهانی، رشد نایافتگی شخصیتی و ناتوانی در غلبه بر بحران های رشدی و کسب هویت، حالت دفاعی سرخوش آور، خودشیفتگی و معتادان و فراخود تنبیه گر، اشاره نمود. در دیدگاه های مربوط به یادگیری، در باب اعتیاد سه نظریه بر اساس شرطی سازی کلاسیک، شرطی سازی کنش گر و یادگیری اجتماعی وجود دارد (باوی، ۱۳۸۸).
در شرطی سازی کلاسیک یادگیری حاصل تداعی و پیوند میان محرک ها و پاسخ ها است. شرطی سازی کلاسیک، هنگامی که اثرات بدنی مواد با محرک های شرطی مانند نشانه های محیطی در اثر تکرار و مجاورت تداعی می شود به وقوع می پیوندند. بدین ترتیب فرد وابسته به مواد در حین مصرف مواد فرا می گیرد که اثرات بدنی مواد مخدر را با محیط اطراف تداعی کرده، به زودی نشانه های محیطی به عنوان محرک شرطی قادر است، تمایل و حالاتی را در بدن فرد به عنوان پاسخ های شرطی ایجاد نماید. در شرطی سازی کنشگر یادگیری حاصل پیامدهای منفی و مثبت رفتار قلمداد می شود. مصرف مواد مخدر بعد از انجام یک رفتار خاص، حکم تقویت کننده ای را به خود می گیرد که منجر به افزایش و تکرار آن رفتار می شود. همین طور رفتارها و اشیا مرتبط با مصرف مواد مخدر در اثر همراهی مکرر و با تقویت کننده اولیه (مواد مخدر) به تقویت کننده ثانویه تبدیل می شود. در یادگیری مشاهده ای بوسیله مشاهده دیگران و توجه به پیامدهایی که از انجام رفتار مشخصی عاید آنان می شود، به وقوع می پیوندد. طبق این دیدگاه، وابستگی به مواد مخدر، الگویی از رفتار اکتسابی است که غالبا از طریق الگوبرداری پدید آمده و بوسیله پیامدهای متنوع مربوط به مواد تقویت می شود. در دیدگاه شناختی بر نقش باورها و عقاید در اعتیاد تاکید می گردد. این دیدگاه بر در فرض اساسی استوار است (افشار، ۱۳۹۳).
یکی، اساسی ترین دلیل فرد خصوصا نوجوان برای مصرف مواد مخدر، انتظارات و برداشت های او دربار مواد است. و دومی، سایر عوامل نظیر صفات شخصیتی نوجوانان یا ارتباط با همسالانی که ماده مخدر مصرف می نمایند، بر شناخت ها، ارزیابی ها و تصمیم گیری های نوجوانان درباره مواد مخدر تاثیر می گذارند. در این بین به عواملی هم چون نقش باورها و انتظارات، مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله، شیوه های مقابله، منبع کنترل و کارآمدی شخصی می توان اشاره نمود (باوی، ۱۳۸۸).

بازنگری پژوهش ها

الف) پژوهشهای انجام شده در داخل کشور
صالح پور، غلامی و مرادی (۱۳۹۳) به بررسی رابطه استرس وسوسه مصرف مواد با انعطاف پذیری کنشی در بین معتادین مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد پرداختند. تحقیق بر روی یک نمونه ۱۵۰ نفری از معتادین مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که بین استرس و وسوسه مصرف با انعطاف پذیری کنشی رابطه غیرمستقیم و چندگانه ایی وجود دارد و استرس بصورت منفی بهترین پیش بین انعطاف پذیری کنشی در بین سوء مصرف کنندگان بود.
نادی (۱۳۹۲) در طی پژوهشی بر روی معتادین و افراد سالم به مقایسه سطح استرس ادراک شده و انعطاف پذیری کنشی پرداخت و بیان نمود که بین سطح استرس ادراک شده و انعطاف پذیری کنشی معتادین با افراد سالم تفاوت وجود دارد و معتادین سطح استرس ادراک شده بالاتری و انعطاف پذیری کنشی کمتری نسبت به افراد سالم دارند.
ذلکی (۱۳۹۲) به اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر در پیشگیری از عود و وسوسه در معتادان به مواد مخدر پرداخت. یافته ها های حاصل از پژوهش نشان داد که رویکرد گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر پس از ۱۲ جلسه بر روی گروه آزمایش، حاکی از تفاوت بین پیشگیری از عود و وسوسه در معتادین گروه آزمایش و کنترل است و گروه آزمایش وسوسه کمتری در سوء مصرف را نشان می دهند.
حیدری (۱۳۹۲) در پژوهشی بر روی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد به بررسی پیش بینی نشخوار ذهنی بر باورهای فراشناختی پرداختند. نتایج نشان داد که باور مثبت درباره نگرانی، کنترل ناپذیری، اطمینان شناختی کم، نیاز به کنترل افکار و وقوف شناختی با نشخوار ذهنی رابطه مثبتی دارند و قادر به پیش بینی نشخوار ذهنی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد هست.
رسولی (۱۳۹۲) در پژوهشی به رابطه باورهای فراشناخت با وسوسه مصرف مواد و احساس گناه افراد مبتلا به سوء مصرف مواد در یک نمونه ۱۵۰ نفری پرداخت. نتایج نشان داد که باورهای فراشناخت با وسوسه مصرف مواد و احساس گناه رابطه مثبتی دارد. مولفه های باورهای فراشناختی غیر قابل کنترل بودن و نشخوار ذهنی می توانند احساس گناه و وسوسه را پیش بینی نماید و نشخوار ذهنی بهترین پیش بین احساس گناه و وسوسه افراد مبتلا به سوءمصر مواد بود.
مرادی و همکاران (۱۳۹۲) در پژوهشی دیگر با عنوان تاثیر گروه درمانی مراحل تغییر انگیزش بر میزان استرس، اضطراب و احساس گناه افراد وابسته به مواد، نشان داد که گروه درمانی تغییر انگیزش پس از اجرای ۱۲ جلسه بر روی گروه آزمایش سبب کاهش میزان استرس، اضطراب و احساس گناه افراد وابسته به مواد می گردد و رویکرد درمانی مراحل تغییر رویکرد درمانی اثربخشی است.
سعیدی (۱۳۹۱) در طی پژوهشی بر روی معتادین بیان نمود که بین انعطاف پذیری کنشی معتادین با افراد عادی تفاوت وجود دارد و معتادین انعطاف پذیری کنشی پایین تر نسبت به افراد عادی دارند.
خلف بیگی (۱۳۹۱) به گروه درمانی بر ادراک استرس و اضطراب افراد مبتلا به سوء مصرف مواد را در یک نمونه ۳۰ نفری مورد بررسی قرار داد که نتایج این بررسی نشان داد، گروه درمانی باعث کاهش ادراک استرس و اضطراب افراد مبتلا به سوء مصرف مواد می گردد.
سجادی (۱۳۹۱) در پژوهشی به بررسی رابطه باورهای فراشناختی با تحریفات شناختی در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد پرداخت. نتایج تحلیل داده‌ها نشان داد که بین باورهای فراشناختی با تحریف های شناختی همه یا هیچ، تعمیم اغراق آمیز، فیلتر ذهنی، بی توجهی به امر مثبت، نتیجه گیری شتاب زده، استدلال احساسی، درشت بینی و ریز بینی، تحریف باید و بهتر، بر چسب زدن و شخصی سازی رابطه معناداری وجود دارد.
ریاضی (۱۳۹۱) در پژوهشی بر روی ۳۰ نفر به بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر مراحل تغییر بر تاب آوری و استرس بیماران وابسته به مواد افیونی پرداخت و نتایج نشان داد که، درمان مبتنی بر مراحل تغییر پس از ۱۲ جلسه فشرده بروی افراد گروه آزمایش سبب کاهش استرس و افزایش تاب آوری بیماران وابسته به مواد افیونی شد و در نتیجه می توان گفت درمان مبتنی بر مراحل تغییر بر افزایش تاب آوری و کاهش میزان استرس بیماران وابسته به مواد افیونی اثربخش است.
حسنی (۱۳۹۱) در پژوهشی به رابطه باورهای فراشناختی با سلامت روان در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد در یک نمونه ۲۰۰ نفری پرداخت و نتایج تحقیق نشان داد که بین باور مثبت درباره نگرانی، کنترل ناپذیری، اطمینان شناختی کم، نیاز به کنترل افکار و وقوف شناختی مصرف مواد با سلامت روان رابطه منفی معناداری وجود دارد و باور مثبت درباره نگرانی، کنترل ناپذیری، اطمینان شناختی کم، نیاز به کنترل افکار و وقوف شناختی میزان پایین سلامت روان را پیش بینی می کنند.
ابراهیمی، زنجانی و بختیاری (۱۳۹۰) در پژوهشی دیگر به اثربخشی درمان مبتنی بر مراحل تغییر بر باورهای غیرمنطقی و اضطراب در یک نمونه ۳۰ نفری از مبتلایان به وابستگی به مواد پرداختند و نشان دادند که درمان مبتنی بر مراحل تغییر در گروه آزمایش پس از اجرای ۱۴ جلسه سبب کاهش باورهای غیرمنطقی و اضطراب در افراد وابسته به مواد افیونی می گردد و بر بهبود مشکلات اضطرابی این افراد اثربخش است.
اسکندری (۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان بررسی مقایسه انعطاف پذیری کنشی و ناگویی هیجانی در افراد وابسته به مواد روانگردان و افراد عادی در یک نمونه ۱۵۰ نفری، نشان داد که بین انعطاف پذیری کنشی و ناگویی هیجانی در افراد وابسته به مواد روانگردان و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد و افراد وابسته به مواد روانگردان به نسبت افراد عادی انعطاف پذیری کنشی پایین تر و ناگویی هیجانی بیشتری دارند.
علیمرادی و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان مقایسه تاب آوری و استرس ادراک شده بین دو گروه افراد وابسته به مواد مخدر و بهنجار، نشان دادند که بین دو گروه در تاب آوری و استرس ادراک شده تفاوت معناداری وجود دارد و افراد وابسته به مواد مخدر تاب آوری کمتر و استرس ادراک شده بالایی دارند.
فرزین راد (۱۳۹۰) در تحقیقی به اثربخشی درمان مبتنی بر مراحل تغییر به شیوه گروهی بر نگرش های ناکارآمد و وسوسه مصرف مواد افراد وابسته به سوء مصرف مواد تحت نظر بهزیستی در شهرستان بهبهان پرداخت. نمونه تحقیق شامل ۳۰ نفر بود. یافته‌ها نشان داد که درمان مبتنی بر مراحل تغییر به شیوه گروهی پس از ۲۰ جلسه به میزان چشمگیری نگرش های ناکارآمد و میزان وسوسه مصرف مواد را کاهش می دهد و نتایج بعد از یک دوره پیگیری یک ماهه پایدار بود.
فارسی نژاد (۱۳۹۰) در پژوهشی دریافت که تحریفات شناختی همه یا هیچ، تعمیم اغراق آمیز، فیلتر ذهنی، بی توجهی به امر مثبت، نتیجه گیری شتاب زده، استدلال احساسی، درشت بینی و ریز بینی، تحریف باید و بهتر، بر چسب زدن و شخصی سازی با باور مثبت درباره نگرانی، کنترل ناپذیری، اطمینان شناختی کم، نیاز به کنترل افکار و وقوف شناختی بیماران وایسته به سوءمصر مواد رابطه مثبتی معناداری دارد.
بیگدلی (۱۳۹۰) در بررسی رابطه استرس و تاب آوری با وسوسه مصرف مواد افراد مبتلا به سوء مصرف مواد شهر اهواز به این نتیجه رسید که استرس با وسوسه مصرف مواد رابطه معناداری دارد و استرس بصورت مثبتی قادر است میزان مصرف مجدد و وسوسه افراد مبتلا به سومصرف مواد را پیش بینی کند و بین تاب آوری با وسوسه مصرف مواد افراد مبتلا به سوء مصرف مواد رابطه منفی معناداری دارد و تاب آوری پایین میزان مصرف مجدد و وسوسه بالای افراد مبتلا به سومصرف مواد را پیش بینی کند.
فهدی (۱۳۹۰، به نقل از سعیدی،۱۳۹۱) در طی مطالعه ایی بیان نمود که افراد مبتلا به سوء مصرف مواد در مقایسه با افراد سالم تاب آوری و انعطاف پذیری متفاوتی دارند و در این افراد انعطاف پذیری کنشی پایین تر از افراد عادی می باشد.
مرادی، حیدری نیا، بابایی و جهانگیری (۱۳۸۸) به بررسی تاثیرآموزش مبتنی بر مدل مراحل تغییر در پیشگیری از مصرف مواد مخدر در کارگران پتروشیمی پرداختند. پس از مداخله آموزشی، میانگین امتیازات آگاهی، نگرش، خودکارآمدی، مهارت های مقابله در برابر سوء مصرف مواد، توازن تصمیم گیری، فرایندهای تغییر و رفتارهای پیشگیری بطور معنی داری افزایش یافت، در حالی که این تغییرات در گروه شاهد معنی دار نبود.
ایرانپور (۱۳۸۸) در پژوهشی به بررسی میزان اختلالات روانی در افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به دو مرکز تهران پرداختند. نتایج بیانگر وجود علائم روانپزشکی و اختلال توام به میزان نسبتاً زیاد در آزمودنی ها بود. افرادی با سنین پائین تر بیشترین فراوانی و افرادی با تحصیلات بالاتر فراوانی کمتری را در اختلالات نشان می دادند.
ناظمی (۱۳۸۸) در پژوهشی در بین ۲۰۰ معتاد در شهر تهران بیان نمود که افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به انجمن گروه های گمنام به نسبت افراد بهنجار از اختلالات روانی و احساس گناه بیشتری برخوردارند و همچنین میزان انعطاف پذیری پایینی دارند.
در پژوهشی که محمدپور (۱۳۸۸) با عنوان بررسی رابطه باورهای فراشناختی با وسوسه مصرف مواد در بین افراد وابسته به مواد روان گردان شهر اهواز انجام داد مشخص گردید که، بین باورهای فراشناختی با وسوسه رابطه منفی معناداری وجود دارد و این باورها میزان بالای وسوسه مصرف را پیش بینی می کند.
گلستانی (۱۳۸۷) به اثربخشی گروه درمانی مبتنبی بر مراحل تغییر در پیشگیری از عود در معتادان به مواد مخدر پرداخت. یافته ها های حاصل از پژوهش نشان داد که رویکرد گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر مفید در پیشیگیری از عود می باشد و یک روش درمانی موثر تلقی می شود.
براتی (۱۳۸۶) در پژوهشی تحت عنوان مقایسه اختلالات روانی و استرس افراد وابسته به مواد مخدر و عادی، بیان داشت بین دو گروه از لحاظ کلیه اختلالات روانی و استرس تفاوت معنی داری وجود دارد و افراد وابسته به مواد مخدر از اختلالات روانی و استرس بالاتری را دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 11:31:00 ق.ظ ]




مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند

 

 

 

من درباره نکات مثبت این شرکت با دیگران صحبت خواهم کرد.

 

مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند

 

مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند

 

مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند

 

مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند

 

مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند

 

 

 

اولین انتخاب من این شرکت کارگزاری است.

 

مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند

 

مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند

 

مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند

 

مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند

 

مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند

 

 

 

خواهشمند است هر گونه نظر تکمیلی خود را مرقوم فرمائید:
جدول(پ-۲): پرسشنامه کارکنان
کارمند محترم
پرسشنامه حاضر مربوط به پایان نامه دانشجویی با عنوان “بررسی اثر کیفیت خدمات داخلی بر وفاداری مشتریان با بهره گرفتن از مدل زنجیره سود خدمات” است. پاسخ­های دقیق شما باعث افزایش کیفیت این پژوهش و سهولت انجام آن توسط پژوهش­گر خواهد شد. فلذا خواهشمندیم با همکاری صمیمانه خود از طریق پاسخگویی به سوالات این پرسشنامه، ما را در تحقق اهداف تحقیق یاری فرمائید. در ضمن نظرات شما به غیر از کدگذاری و تحلیل­های آماری برای اهداف دیگر قابل استفاده نخواهد بود. در پایان از عنایت، دقت­نظر و بردباری شما در تکمیل این پرسشنامه کمال تشکر را داریم.
نادر فاضل نوجه­ده
جنسیت …………… وضعیت تأهل …………… سن ……………
سطح تحصیلات دیپلم و زیردیپلم فوق­دیپلم لیسانس فوق­لیسانس دکترا
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
سابقه خدمت کم­تر از ۳ سال ۳ الی ۷ سال ۷ الی ۱۲ سال ۱۲ الی ۲۰ سال بیش از ۲۰ سال
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
درآمد ماهیانه کم­تر از ۱میلیون ۱ تا ۵/۱میلیون ۵/۱ تا ۲میلیون ۲ نا ۵/۲میلیون بیش از ۵/۲میلیون
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند
مدیران شرکت پیشنهادهای خوبی برای رفع نیازهای ما ارائه می­ دهند

 

 

لطفاً نظر خود را با انتخاب یکی از گزینه­ های مقابل اعلام فرمائید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 11:31:00 ق.ظ ]