در ادامه به شرح چهار جزء اصلی مدل مفهومی اوستروالدر می‌پردازیم.
محصول: شرکت در چه کسب و کاری فعال است و چه محصولات و پیشنهادهای ارزشی به بازار عرضه می‌کند. این جزء تمامی جنبه‌های مرتبط با پیشنهادهای سازمان را تحت پوشش قرار می‌دهد. این عنصر نه تنها کالاها و خدمات بلکه روشی که با آن شرکت خودش را از رقبا متمایز می‌کند را نیز در برمیگیرد.
مشتری: مشتریان هدف شرکت چه کسانی هستند و چگونه روابط محکمی با آن‌ها برقرار نماییم. از طریق به کار بردن شرکت‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌توان با تغییر دادن ارتباط فیزیکی مستقیم با مشتری مفاهیم مربوط به رابطه با مشتری را بهبود بخشید یا حتی تعریف دوباره‌ای از آن ارائه داد.
مدیریت زیر ساخت: شرکت چگونه عاملت های زیرساختی یا تدارکاتی را انجام می‌دهد و چگونه در قالب سازمانی شبکه‌ای عمل می‌کند. فناوری اطلاعات و ارتباطات،  به ویژه اینترنت تأثیر اساسی بر روشی که شرکت‌ها برای سازماندهی کردن فعالیت‌های داخلی و خارجی شرکت به کار می‌برند، دارند. تجزیه و تجزیه مجدد زنجیره ارزش صنعت، فعالیت‌های موجود و فعالیت‌های رقبای جدید. مدیریت زیرساخت موقعیت سیستم ارزش را نشان می‌دهد که برای تحویل ارائه های شرکت و ایجاد و حفظ رابطه مشتری لازم و ضروری می‌باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
جنبه‌های مالی: مدل درآمدی و ساختار هزینه مدل کسب و کار چیست؟ این یک عنصر کلیدی در مدل کسب و کار است.  بهترین کالاها و خدمات و بهترین سطح از ارتباط با مشتری تنها زمانی ارزشمند است که موفقیت‌های مالی بلندمدت برای شرکت فراهم کنند که مدل‌های درآمد و هزینه از عوامل تعیین کننده در این مورد می‌باشند(اوستروالدر و پیگنئور[۳۳]،۲۰۰۲).
با بررسی نظریات و مدل‌های موجود در زمینه‌ی مدل‌های کسب و کار و ارزیابی این که برای موضوع این تحقیق کدامیک از مدل‌های کسب و کار مناسب می‌باشند، به این نتیجه می‌رسیم که مدل کسب و کار استروالدر در عین سادگی تمامیِ جنبه‌های موفقیت یک بنگاه از طریق طراحی مدل کسب و کارش را در بر می‌گیرد. در نتیجه با مطالعه‌ی هر چه دقیق‌تر تحقیقاتِ این پژوهشگر به استخراج مدل کسب و کار باشگاه ورزشی بانوان از مدل استروالدر می‌پردازیم.
بخش سوم: پیشینه تحقیق
پیشینه تحقیقات خارجی انجام شده
هربرت و گایئدو[۳۴] در سال ۲۰۰۵ تحقیقی در زمینه‌ی مدل‌های کسب و کار جدید برای تحلیل ارزش در ساز مان های ورزشی انجام می‌دهند و در این تحقیق به معرفی ۳ مدل خلق ارزش که هر یک بر مبنای یک منطق خلق ارزش می‌باشند می‌پردازند. این ۳ مدل عبارتند از: زنجیره‌ی ارزش ، بنگاه ارزش و شبکه‌ی ارزش(پورتر[۳۵]،۱۹۸۵) و منطق‌های خلق ارزش که به توصیف راهی می‌پردازند که از طریق آن ارزش به وجود می‌آید؛ عبارتند از: آیا ارزش از طریق تبدیل داده‌ها به محصولات یا خدمات به دست می‌آیند؟[۳۶] یا از طریق حل مشکلات مشتریان[۳۷] و یا از طریق واسطه قرار دادن افراد[۳۸] که تحلیل درست خلق ارزش یک سازمان، بستگی به استفاده از یک مدل خلق ارزش مناسب دارد(وراتشک و شافیمیستر[۳۹]،۲۰۰۵).
گیسن و همکارانش در سال ۲۰۰۷ در مطالعه‌ای به بررسی نقاط قوت و ضعف برای نوآوری در مدل کسب و کار پرداخته‌اند و از آن به عنوان منابع کلیدی مزیت رقابتی در اقتصاد امروز اشاره کرده‌اند. آن‌ها بیان نمودند که سازمان‌ها از طریق بررسی ۳ دسته از سوالات می‌توانند یک نقشه‌ی راه برای نوآوری مدل کسب و کار موثر طراحی نمایند و پاسخ به این سوالات می‌تواند آن‌ها را در تعیین حوزه‌هایی که سازمانشان بر آن‌ها برتری دارد و همچنین حوزه‌هایی که می‌توانند بر تلاش‌هایشان در جهت پیاده سازی برنامه‌ی آینده‌ی نوآوری مدل کسب و کار تمرکز کنند، کمک کنند: ۱٫ شناخت مفهوم صنعت (چه مدل‌های جدیدی در صنعت شما در حال ظهورند؟ آیا پایه و اساس رقابت در حال تغییر است؟ مدل‌های کسب و کار جدید و تغییردهنده از کجا پدیدار می‌شوند؟ از درون صنعت شما یا از جانب رقبای جدید و سایر صنایع؟) ۲٫ تعریف موقعیت فعلی خودمان (میزان و درجه‌ی نوآوری شما چگونه به صنعت شما ارتباط دارد؟ آیا شما باعث تغییر در صنعت خود می‌شوید؟ یا تغییر صنعت بر شما تحمیل می‌شود؟) ۳٫ ارتقا قابلیت‌ها به منظور مدیریت نوآوری مدل کسب و کار (آیا یک راه سیستماتیک برای به تصویر کشیدن سناریوهای آینده‌ی صنعت و نتایج آن‌ها برای استراتژی نوآوری خود دارید؟ آیا قابلیت‌ها و دارایی‌های یکتای خود را شناخته و بهبود می‌دهید؟
سای و همکارانش در سال ۲۰۱۱ در مطالعه‌ای به پیشنهاد یک روش سیستماتیک جدید برای شناخت ساختار مدل کسب و کار یک شرکت پرداخته‌اند و بر این عقیده تاکید نموده‌اند که زمانی که یک شرکت ساختار مدل کسب و کار خود را شناخت؛ می‌تواند مدل کسب و کارش را به گونه‌ای طراحی کند تا برای مواجهه با چالش‌های آینده آمادگی لازم را داشته باشد، در این تحقیق پایه و اساس کشف ساختارمدل کسب و کار یک شرکت شناخت رابطه‌ی بین اجزا یا مؤلفه‌های مدل کسب و کار شرکت بیان گردیده است، به این منظور مدل کسب و کار شرکت گوگل که مدلی نوآورانه و متفاوت با مدل‌های سنتی است، برای نشان دادن این روش سیستماتیک برگزیده شد و یک ساختار مفهومی مدل کسب و کار ۳ لایه برای گوگل پیشنهاد گردید که این ۳ لایه عبارتند از: لایه زیر ساختار، لایه سطح شبکه ارزش و لایه‌ی خدمات.
سای و همکارانش در سال ۲۰۱۱ در تحقیق دیگری به بررسی راهی برای ارتباط بین مؤلفه‌های مدل کسب و کار پرداخته‌اند. چکیده‌ی این تحقیق که بر اساس بیش از ۳۰۰ مقاله و ۵ مطالعه‌ی موردی انجام گرفته است و متشکل از ۱۰ مؤلفه مدل کسب و کار می‌باشد و الگوی مناسبی برای تحقیقات آینده محسوب می‌شود، در جدول زیر مشاهده می‌شود:
جدول ‏۲-۶: مؤلفه‌های مدل کسب و کار(سای و سو،۲۰۱۱)

 

 

مؤلفه‌ها

 

تعریف

 

 

 

کسب ارزش

 

این مؤلفه به ارزشی پاسخ می‌دهد که نیازها و تقاضاهای مشتری را برآورده می کند.

 

 

 

پتانسیل رفاه

 

پتانسیل ارزش یک بنگاه عبارت است از درآمد من‌های هزینه

 

 

 

مکانیزم درآمد

 

درآمد (مدل درآمدی)
هزینه (هزینه بابت خلق ارزش برای مشتری)
سود

 

 

 

طراحی محصول/خدمت

 

خدمات یا محصولات قابل دسترسی یا غیر قابل دسترسیِ تهیه شده توسط بنگاه

 

 

 

طراحی سازمان

 

ترکیب بندی‌ای که یک بنگاه، به منظور سازگاری سازمانش با گسترش منابع و استراتژی هسته‌ای خود برمی گزیند.

 

 

 

توسعه منابع

 

فرایند و پایگاه‌های منابع ضروری برای یک بنگاه به منظور ارائه‌ ارزش به مشتری، پایگاه‌های منابع شامل دارایی‌های غیرقابل دسترس و صلاحیت‌های هسته‌ای

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...