کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Basistrading2 Relativevalue2 Futures2 PatrickByrne2 DotSama2 HODL2 What Is2 Orbs? Bots2 Blockchain2 HMTreasury2 Economics2 BCH LTC2


جستجو



آخرین مطالب

 



در کل می‌توان گفت که پذیرش اصول WTO با توجه به وضع موجود کشور هم می‌تواند بر اشتغال کشور تاثیر منفی داشته باشد و هم تاثیر مثبت. لذا مدیریت بازار کار است که می‌تواند برایند این دو را تعدیل کند و در صورت مدیریت صحیح بازار کار و همزمان تعدیل در سایر عوامل مؤثر می‌توان از اثرات منفی این فرایند بر اشتغال کاست و از پیامدهای مثبت آن سود جست.[۱۰]

 

    • نرخ تورم: یکی از ایراداتی که بر سیاست‌های آزادسازی و خصوصی‌سازی گرفته می‌شود افزایش تورم در کشور است. عده‌ای بر این باورند که چون اغلب محصولات تولیدی بخش عمومی با یارانه در اختیار مردم قرار می‌گیرند و یا به برخی از کالاهای اساسی نیز یارانه تعلق می‌گیرد، با آزادسازی قیمت‌ها دولت بالااجبار باید یارانه‌ها را حذف نماید و تعیین قیمت این کالاها را به مکانیسم بازار بسپارد که این امر منجر به افزایش قیمت این کالاها خواهد شد و یا از طریق آزادسازی نرخ ارز، قیمت کالاهای تولید داخل می‌شود که هر دو منجر به افزایش تورم خواهند شد. ولی باید توجه داشت که این موارد آثار کوتاه مدت این سیاست‌ها خواهند بود و در کوتاه‌مدت نیز این تورم برای رشد اقتصادی اجتناب‌ناپذیر است ولی در بلندمدت با افزایش ظرفیت‌های تولید و عقلانی شدن سیستم قیمت‌ها این شکل تورم نیز رفع خواهد شد. البته این بستگی به شرایط کشوری دارد که این سیاست‌ها در آنجا اعمال می‌شوند. اگر کشوری بتواند مشکلات اولیه تورم را تحمل نماید، می‌تواند در بلندمدت از مزایای این سیاست‌ها منتفع شود، ولی با توجه به شرایط خاص کشورمان، این اقدام برای کشور ما اگر به صورت یکجا و یکباره صورت گیرد، مشکل‌ساز می‌شود و باید به صورت تدریجی و مرحله‌ای به اجرا گذاشته شود.

 

    • فساد مالی و اداری: سیاست‌گذاری و مدیریت بخش‌های اقتصادی در کشور، غالبا در اختیار دولت است و تمرکزگرایی و انحصار ماهیتا موجب فساد می‌شود. تنها راه گریز از فسادهای مالی و اداری و… تمرکززدایی است. با این توصیف، مهم‌ترین تاثیری که آزادسازی و مقررات‌زدایی بر اقتصاد و اجتماع کشور ما خواهند گذاشت ایجاد رقابت در ارائه تولیدات و خدمات بهتر و قیمت‌های عقلانی‌تر است و رقابت برای قیمت و کیفیت کالاها و خدمات به طور خودکار می‌تواند جلوی فسادهای اداری و مالی را بگیرد. هدف از آزادسازی و مقررات‌زدایی مفهوم کلاسیک آن نیست که زمام تمام امور به دست بازار سپرده شود، بلکه باید به صورت مکانیسم بازار ولی با کنترل و نظارت اعمال گردد.

 

    • تاثیر بر تجارت خارجی: آزادسازی تجاری می‌تواند دست مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان کشور را در انتخاب بازار تولید و مصرف باز بگذارد. مثلا تولیدکنندگان داخلی با توجه به مزیت‌هایی که در بازارها می‌بینند در جاهایی از دنیا محصولات خودشان را عرضه خواهند کرد که بازار مناسب‌تری باشد و به قیمت مناسب‌تری کالای خود را بفروشند و از طرف دیگر مصرف‌کنندگان داخلی نیز با توجه به مطلوبیت‌ خویش و قیمت کالاها، در انتخاب کالاهای داخلی و خارجی آزاد خواهند بود و کالای داخلی با کیفیت پایین و قیمت بالا را بر کالاهای خارجی ترجیح نخواهند داد. در صنعت نفت نیز ایران جزء بزرگ‌ترین صادرکنندگان نفت است. با آزادسازی تجاری و رفع موانع راحت‌تر می‌تواند به همه نقاط جهان نفت صادر کند و امکان تحریم به شدت کاهش می‌یابد. این بعد مثبت قضیه است و در کنار آن باید به نکات دیگری هم توجه کرد؛ ‌در مورد آزادسازی تجاری، ما هم از طرف داخل و هم از طرف آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و ژاپن که گاهی با آمریکا در اتخاذ سیاست‌های تنبیه علیه ما متحد می‌شوند، دارای محدودیت هستیم.

 

    • افزایش فقر و توزیع ناعادلانه درآمد: فقر و توزیع ناعادلانه درآمدها، یکی از ویژگی‌های نامطلوب اقتصاد ما است. پدیده فقر تنها از منظر مسائل ارزشی و انسانی مورد توجه نیست. بلکه فقرزدایی به صورت یک مسئله فنی در فرایند رشد و توسعه کشورهای توسعه‌نیافته باید مورد توجه قرار گیرد و کشورهای توسعه‌نیافته برای حل مسائل توسعه خود، بیش از هر چیز نیازمند «سرمایه انسانی» توانا و کارآمد هستند. فقر، این سرمایه را به شدت تحلیل می‌برد و بدین ترتیب به صورت مانعی عمده بر سر مانعی عمده بر سر راه توسعه رخ می‌کند. همچنین فقر با وجود شکاف‌های فاحش طبقاتی در جامعه، همواره زمینه‌ساز آشوب‌های اجتماعی است. این آشوب‌ها ثبات نظام را که از لوازم توسعه در کشورهای جهان سوم است، به خطر می‌اندازند. در کشور ما آزادسازی تجاری، بدون توجه به رفع تنگناهای ساختاری در بخش تولید، حذف و یا کاهش یارانه‌ها بدون توجه به هدفمند کردن آن ها، تدوین یک نظام تامین اجتماعی فراگیر، تضعیف ارزش پول ملی بدون توجه به آ‌ثار تورمی آن، خصوصی‌سازی به صورت سلب مالکیت دولتی و عدم نظارت و همکاری با بخش خصوصی و… همگی در کوتاه‌مدت سبب فزایش فقر و توزیع ناعادلانه درآمدها در جامعه می‌شوند.

۲-۱۷ قانون انحصار تجارت خارجی

 

    • تجارت خارجی ایران در انحصار دولت است و حق صادر کردن و وارد کردن کلیه محصولات طبیعی و صنعتی و تعیین میزان و شرایط ورود و صدور آن ها به دولت واگذار می‌شود.

 

  • وارد کردن هر نوع محصولات طبیعی و یا صنعتی خارجی به ایران به استثنای مواردی که در این قانون پیش‌بینی شده است، مشروط به شرط حتمی صادر کردن محصولات ایران معین می‌گردد. به علاوه به دولت اجازه داده می‌شود در مواردی که مصالح اقتصادی مملکت اقتضا می‌کند اجازه ورود پاره‌ای از محصولات خارجی را به شرط صدور محصولات ایرانی بنماید.

۲-۱۸ قوانین و مقررات گمرک

 

    • وضعیت حقوقی تجارت خارجی در کشور

 

    • تنوع و تعدد نرخ‌های تعرفه و گروه‌ کالاهای مرتبط با آن ها

 

    • حمایت از صنایع با تخصیص ارزهای دولتی، رقابتی و …

 

    • حمایت از صادرات ‌بر اساس پیمان‌های ارزی و واردات مواد اولیه توسط صادرکنندگان

 

    • استمرار اخذ عوارض تحت عنوان حق ثبت سفارش کالا

 

    • جنبه‌های حمایتی و رویه‌های تجاری در قوانین جاری کشور

 

  • موانع موجود در قوانین بانکداری در ایران

۲-۱۹ اولویت‌ها و اهداف ایران در پیوستن به سازمان تجارت جهانی

 

با توجه به توصیه های نهادهای بین‌المللی و وضعیت و شرایط اقتصادی کشور، ضمن تأکید بر هماهنگی با سیاست‌های تجارت جهانی، در شرایط فعلی مضرات عملیاتی کردن توصیه های سازمان تجارت جهانی بیشتر از فواید آن خواهد بود. اما این امر نباید منجر به مسکوت ماندن موضوع شود بلکه باید در جهت رفع نقاط ضعف و تهدیدهای گفته شده و برطرف کردن مشکلات ساختاری در بخش سیاست­گذاری، تولید و … گام برداشت و همزمان به صورت تدریجی قدم در فرایند ادغام جهانی گذاشت. با توجه به آنچه گفته شد و با عنایت به پیامدهای منفی که اجرای سیاست‌های سازمان تجارت جهانی برای امنیت اقتصادی و ملی کشور در بردارد، برای کاهش این تهدیدات لازم است اولویت‌ها و اهداف زیر پیگیری شوند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-20] [ 07:14:00 ب.ظ ]




ب) نظریه های رفتاری

 

بر طبق مدل تبادل رفتار، تعارضات زناشویی تا حد زیادی پی آیند میزان تقویت و یا تنبیه اعمال شده از طرف زوجین نسبت به هم و هر رابطه تقویت و تنبیه که هر زوج از خودشان نشان می‌دهد در نظر گرفته می شود (بارکر، ترجمه دهقانی، ۱۳۸۰). در درمان زناشویی رفتاری که بر اساس ترکیبی زناشویی نظریه یادگیری اجتماعی و نظریه مبادله اجتماعی است ، فرض می شود که افراد با یک سری نیازها یا انتظارات برای تقویت کننده ها (فواید) وارد ازدواج می‌شوند که این انتظارات در سنین کودکی در آن ها شکل گرفته است، هنگام انتخاب همسر فرد سعی دارد رابطه ای ایجاد کند که حداکثر فایده و حداقل هزینه را در بر داشته باشد. هنگامی که فواید رابطه انتظارات را براورده نکنند یا نسبت هزینه به سود بالا باشد اختلاف رخ می‌دهد. در مراحل اولیه رابطه، تضادها معمولاً با پذیرش یا اجتناب پوشانده می‌شوند ولی اگر زوجین مهارت های ارتباطی خوب یا مهارت های حل اختلاف نداشته باشند، اختلاف بالا رفته و به صورت پیچیده در می‌آیند. بازیاد شدن تعداد دفعات اختلاف سازگاری زناشویی مختل شده و رضایت کمتری از رابطه خواهید داشت (داگلاسو داگلاس[۳۰]، ۱۹۹۵) .

 

ج) نظریه های شناختی

 

طبق نظریه منطقی – هیجانی الیس(۱۹۹۳)، آشفتگی یک زوج به طور مستقیم به اعمال طرف دیگر یا شکست های سخت زندگی مربوط نمی شود بلکه بیشتر به دلیل باور و عقیده ای است که این زوج ‌در مورد چنین اعمال و شکست هایی دارد. ایس مدعی است، تفکر غیر منطقی که ویژگی آن عبارت است از اغراق زیاد، انعطاف ناپذیری بی جا، غیر عقلانی و به ویژه مطلق گرایی در بسیاری موارد تواماً به نوروز فردی و اختلال ارتباطی می‌ انجامد. ‌بنابرین‏ باورهای غیر منطقی به اختلال های فردی منجر می شود و باعث ‌نارضایت‌مندی های بی اساس در حیطه زناشویی می‌گردد (الیس و همکاران، ترجمه صلاحی و یزدی، ۱۳۸۳).

 

آرون بک (۱۹۸۷) سردمدار شناخت درمانی معتقد است که مهم ترین علت تعارضات زناشویی، سوء تفاهم و خطاهای شناختی و افکار اتوماتیک است. به اعتقاد او تفاوت در نحوه نگرش افراد باعث بروز اختلافات و پیامدهای ناشی از آن می شود. هم چنین او معتقد است یکی از مهم ترین تعارضات زناشویی ، انتظارات متفاوت زن وشوهر از نقش یکدیگر در خانواده است. اغلب زوج ها درباره دخل و خرج خانواده، نگهداری فرزندان فعالیت های اجتماعی، گذراندن اوقات فراغت و تقسیم کار در خانواده باورهای متفاوتی دارند (بک، ترجمه،قراچه داغی، ۱۳۸۰).

 

د) نظریه های سیستمی

 

در نظریه ساختی، مینوچین[۳۱] (۱۹۷۴) معتقد است، خانواده وقتی معیوب می شود که قواعدش اجرا نشود. وقتی مرزها خیلی سفت و سخت یا نفوذپذیر می‌شوند، عملکرد خانواده به عنوان یک نظام مختل می شود. اگر سلسله مراتب خانواده رعایت نشود، یعنی والدین تصمیم گیران اصلی نباشند و کودکان بزرگتر بیش از کودکان کوچکتر مسئولیت نداشته باشند آشفتگی و مشکل پیش می‌آید. گاهی صف بندی های درون خانواده مخرب و به مثلث سازی منجر می‌شوند. در یک خانواده آشفته قدرت روشن و صریح نیست (شارف[۳۲]، ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۱). در نظریه تجربه نگر، ویتاکر[۳۳](۱۹۷۳) معتقد است که اختلال خانواده هم از جنبه ساختاری و هم از بعد فرایندی مورد توجه قرار می‌گیرد. از لحاظ ساختاری امکان دارد که مرزهای خانوادگی در هم ریخته یا نفوذ پذیر باعث عملکرد ناکارساز شود و خرده نظام ها، تبانی های مخرب انعطاف ناپذیری نقش هاو جدایی نسل ها از هم گردند. مشکلات مربوط به فرایند می‌توانند موجب فروپاشی امکان مذاکره و توافق امضا برای حل تعارض شوند و شاید باعث گردند تا صمیمیت، دلبستگی یا اعتماد از میان برود. در مجموع ویتاکر چنین فرض می‌کند که نشانه های اختلال یا تعارض هنگامی ظهور می‌کنند که فرآیندها و ساخت های مختل به مدت طولانی تداوم می‌یابند و مانع توان خانواده برای اجرای تکالیف زندگی می‌شوند (گلدنبرگ، ترجمه برواتی و همکاران، ۱۳۸۲).

 

ه) نظریه های بین نسلی

 

در نظریه بین نسلی، بوون[۳۴](۱۹۷۵) تصور می کرد در بسیاری از خانواد ه های مشکل دار غالباً اعضای خانواده فاقد هویت مستقل و مجزا هستند و بسیاری از مشکلات خانوادگی، بخاطر این روی می‌دهد که اعضای خانواده خود را از لحاظ روان شناختی از خانواده پدری مجزا ساخته اند (بارکر، ترجمه دهقانی، ۱۳۸۰). هر چه درجه عدم تفکیک یعنی فقدان مفهوم خویشتن یا برعکس، وجود یک هویت شخصی ضعیف یا نا استوار بیشتر باشد، امتزاج عاطفی بیشتری میان خویشتن با دیگران وجودخواهد داشت.ا فرادی که بیشتری امتزاج را بین افکار و احساساتشان دارند چون قادر به تفکیک افکار از احساسات نیستند،در تفکیک خویشتن از سایرین نیز مشکل دارند و سادگی در عواطف حاکم یا جاری خانواده حل می‌شوند و ضعیف ترین کارکرد را دارند هر چه امتزاج خانواده هسته ای بیشتر باشد احتمال اضطراب و بی ثباتی بیشتر خواهد بود و تمایل خانواده برای یافتن راه حل از طریق جنگ و نزاع، فاصله گیری، کارکرد مختلف یا ضعیف شده یکی از همسران یا احساس نگرانی کل خانواده راجع به یکی از فرزندان بیشتر خواهد شد. سه الگوی بیمارگون محتمل در خانواده ی هسته ای که محصول امتزاج شدید بین زوجین است عبارتند از: بیماری جسمی یا عاطفی در یکی از همسران، تعارض زناشویی آشکار، مزمن و حل نشده ای که در طی آن دوره هایی از فاصله گیری مفرط و صمیمیت عاطفی مفرط رخ می‌دهد، آشفتگی روانی در یکی از فرزندان و فرافکنی مشکل به آن ها هر چه سطح امتزاج زوجین بیشتر باشد، احتمال وقوع این الگو بیشتر خواهد بود (گلدنبرگ، ترجمه برواتی، ۱۳۸۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:26:00 ب.ظ ]




ب-عوامل محیطی استرس

 

استرس نزد مهندسان، مفهوم دیگری دارد. در مفهومی ، استرس را حاصل نیروهایی می دانند که چنانچه بر قطعه­ای یا دستگاهی وارد شود، می‌تواند آن را در هم شکند ‌بنابرین‏ وقتی فشار تراکم از میزان مقاومت شیء بیشتر است آن شیء متلاشی می شود. در سال (۱۹۳۰) برای اولین بار «آدلف میر» این مفهوم را گسترش داد و درباره استرس یا فشار وارد بر افراد انسان نیز صادق دانست. برخی ازروانشناسان چنین اظهار­نظر می‌کنند که پزشکان اطلاعات پزشکی مربوط به بیمار را در جدول­هایی وارد می‌کنند. اطلاعاتی مانند سابقه، بیماری‌های پیشین، شرایط زندگی فرد و اتفاق­هایی که برای او رخ می‌دهد، از جمله مرگ عزیزان تا تغییر شغل: منظور از تهیه چنین جدول­هایی مشخص کردن رویدادهایی است که ممکن است زمینه ساز بوده و فرد را در برابر بیماریهایی مستعد کرده باشد. .

 

بعد هولمز و راهه (۱۹۶۷) این مفهوم را باز هم تعمیم بیشتری دادند. این دو رویداد­های استرس­زای زندگی را رویدادهای برجسته و بی­سابقه ای می‌دانند که فرد با آن ها روبرو می شود و موجب دگرگونی مهمی در زندگی او می‌شوند. هر یک از این رویدادها در کل برابر است با شماری از آحاد تغییر زندگی. برخی از رویدادها آشکارا استرس ­زا هستند مانند طلاق (که نمره ۷۳ را رقم می زند) و مرگ عضو نزدیک خانواده. (ایوانزوهمکاران ، ۱۹۹۷ )

 

۲-۹ واکنش(پاسخ)به تجربیات استرس زا

 

پزشکان بیماران زیادی را با نشانه های هیجانی یا نشانه های دیگری می بینند که این نشانه ها واکنشی ‌در مقابل‌ تجربیات استرس زا است.گرچه چنین واکنش ها آنقدرشدید نیستند که به عنوان اختلالات روانی تشخیص داده شوند،اما آنقدر آشفته کننده هستند که مستلزم کمک کردن به فرد مبتلا باشند ‌و اگر به چنین افرادی کمک نشود ممکن است حالشان وخیم ترشده واختلالات روانی درآنها رشد کنند.‌بنابرین‏ درک واکنش های استرس زاوفراهم کردن درمان مناسب برای آن ها،مهم است.گلدر،گات ومی یر معتقدند سه مؤلفه در پاسخ به یک استرس وجود دارد:پاسخ هیجانی، پاسخ جسمانی وپاسخ روانی که دربرخورد با تجربه استرس راکاهش می‌دهند :

 

۲-۹-۱ پاسخ هیجانی

 

پاسخ هیجانی به دونوع اصلی تقسیم می‌شوند: پاسخ هیجانی در مقابل خطر،ترس است وپاسخ هیجانی در

 

مقابل حوادث تهدید آمیز،اضطراب است(کیس لیکا و همکاران،۱۹۷۹)

 

۲-۹-۲ پاسخ جسمانی

 

واکنش های جسمانی ‌در مقابل‌ هردونوع حادثه خطروترس برانگیختگی خودمختاراست،مثل طپش قلب،افزایش تنش عضلانی ‌و خشکی دهان،واکنش هیجانی درپاسخ به جدایی یا فقدان،افسردگی بوده و در واکنش بدنی ‌در مقابل‌ آن،خستگی وکاهش فعالیت جسمانی است(کیس لیکا و همکاران،۱۹۷۹)

 

فعالیت بخش های مختلف بدن ما بدون اینکه نیازی به تلاش آگاهانه ما داشته باشد با دستگاه عصبی اتونومیک اداره وتنظیم می شود.دستگاه عصبی اتونومیک شامل دومجموعه اعصاب با اعمالی متضاد یکدیگراست که اعصاب سمپاتیک(که درهنگام بروز استرس،جاندار رابرای واکنشی ازنوع گریختن آماده می‌کند) وپاراسمپاتیک(که پس ازتحریک،بدن را به وضعیت عادی بازمی گرداند)نامیده می شود(نوگارتن،۱۹۷۰)

 

۲-۹-۳ پاسخ روانی

 

مؤلفه سوم پاسخ به استرس،یک گروه مکانیزم های روانی است که برخورد با تجربیات استرس زا را کم کرده،‌بنابرین‏ گسترش واکنش را محدود می‌کند(گلدر ودیگران،ترجمه صادقی وسبحانیان،۱۳۸۱)

 

واکنش اشخاص درشرایط پراسترس وپرتنش بسیار گوناگون ‌و غیرقابل پیش‌بینی است،به طوری که پاسخ های رفتاری آن ها همانند چهره افرادی که در خیابان پررفت وآمد وشلوغ می بینی ویا طرح ونقش روی برگ ها بسیار متفاوت می‌باشد.شرایط و وضعیت مشابه ویکسان درافراد مختلف وحتی دریک شخص خاص،واکنش های گوناگونی ایجاد می‌کند که این امربه ذهنیت هرفرد بستگی دارد.نوع وچگونگی عکس العمل فرد،اغلب تعیین کننده میزان فشار روانی اوست.به طوری که به راحتی می توان برمیزان خشم وعصبانیت فردی که ناراحت است افزود(کنتراداوکرانتز،۱۹۸۸)

 

وراپیفر می‌گوید:ارتباط تنگا تنگ بدن وذهن بدین معنا است که علایم جسمانی استرس کارایی ذهنی وتعادل روانی شمارا تحت تاثیر قرارخواهد داد.شدت وضعف علایم ذهنی وعاطفی به شدت استرس بستگی دارد. تاثیراصلی استرس برذهن به گونه ای است که تا حد زیادی برداشت شخصی و دیدگاه خود نسبت به وقایع پیرامون را از دست می‌دهد.در حالی که مغزتان بی وقفه به فعالیت مشغول است وبه طور عمده افکار منفی می پروراند شما نیزمی کوشید،همگام آن افکار منفی پیش وبه تدریج تعادل ذهنیتان برهم خواهد خورد.معمولا عوارض روانی استرس همراه با آشفتگیهای ذهنی آن قدر ناخوشایند وناگوار است که شخص پس ‌از مدتی به جستجوی عاملی تسکین دهنده خواهد پرداخت.علائم هشدار دهنده عاطفی وروانی عبارتند از اضطراب،ترس های بیمارگونه،هجوم هراس وپشیمانی،توهم مورد تهدید وآزار واقع شدن،پرخاشگری،بدگمانی،احساس گناه،افسردگی ،تغییرخلق وخو،تحریک پذیری، دیدن کابوس های شبانه،احساس تنهاماندن،نگرانی بیش ازحد،کاهش شوخ طبعی ‌و گوشه گیری(گلدر ودیگران،ترجمه صادقی وسبحانیان،۱۳۸۱)

 

علاوه ‌بر موارد ذکرشده واکنش های رفتاری نیز دربرخی ازمنابع عنوان گردیده است.

 

۲-۱۰ رویدادهای زندگی

 

انسان ها برای آن که به روش بهنجاری به کار ‌و کوشش بپردازند،بایستی کمی فشار روانی احساس کنند.برانگیختگی هیجانی ملایم،آدمی رادر جریان کاری که بر عهده دارد هشیار نگه می‌دارد.هنگامی که مدت های درازی زندگی انسان ها به سکوت و آرامش همراه می شود،آنان احساس کسالت کرده درپی چیزهای هیجان انگیز می‌روند؛به مشاهده فیلم های پلیسی،بازی تنیس و یا مراوده با دیگران رو می‌کنند.فقدان تحریک عادی برای مدتی بیش از یک دوره کوتاه،می‌تواند هم بسیار ناراحت کننده باشد وهم اثرات ژرفی بر رفتار بگذارد.به نظر می‌رسد برای آن که دستگاه عصبی درست کار کند بایستی میزان معینی تحریک به آن وارد شود.اما در عین حال فشار روانی شدید یا طولانی دارای اثرات آسیب زای فیزیولوژیایی و روان شناختی است. (اتکینسون ، ترجمه براهنی ، ۱۹۸۲ ).

 

۲-۱۱ ام اس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:37:00 ب.ظ ]




خودسامانی:

افراد توانمند احساس خود سامانی می‌کنند. خودسامانی احساس فرد ‌در مورد حق انتخاب و پیش قدمی در تنظیم فعالیت ها بیانگر استقلال و استمرار فرآیندها است. مثال هایی در این زمینه شامل اتخاذ تصمیم ‌در مورد روش های انجام کار یا تعیین میزان تلاش در انجام فعالیت هاست (واعظی و سبزیکاران، ۳۸۹ ،۱۶۱)

 

خودسامانی اشاره به مسئولیت[۷۷] سببی برای کنش های افراد یا آزادی[۷۸] ادراک شده برای تعیین چگونگی انجام وظایف شغلی دارد (Chiang & Jang,2008,43). خودسامانی به سبب مشارکت دهی افراد در برنامه ها و مساعدت افراد در زمینه‌های مختلف، موجب می شود اهداف سازمانی، منابع انسانی به هم متصل و مرتبط شوند ( قلی زاده آذری و سعیدی، ۱۳۸۸، ۲۹)

 

  • مؤثر بودن:

مؤثر بودن، حدی[۷۹] است که افراد می بینند رفتارهایشان تاثیر در نقش کاریشان دارد (Chiang & Jang,2008,43). افراد توانمند بر این باورند که می‌توانند با تحت تاثیر قرار دادن محیطی که در آن کار می‌کنند یا نتایجی که حاصل می شود، تغییر ایجاد کنند. افراد توانمند اعتقاد ندارند که موانع محیط بیرونی فعالیت های آنان را کنترل می‌کنند، بلکه بر این باورند که موانع را می توان کنترل کرد در واقع آن ها احساس کنترل فعال دارند ( موغلی و همکاران، ۱۳۸۸، ۱۲۲)

 

اسپریتزر در تحقیق خود همان گونه که در نمودار نشان داده شده است مدلی را ارائه کرد که در آن به تبیین عوامل مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی و پیامدهای آن پرداخت . مدل توانمندسازی اسپریتزر در شکل (۳-۲) نشان داده شده است .

 

دسترسی به اطلاعات

 

فرهنگ سازمانی

 

مأموریت‌ و عملکرد سازمان

 

نظام پاداش

 

معنادار ی

 

شایستگی

 

خودسامانی

 

مؤثر بودن

 

اثر بخشی

 

کارایی

 

خلاقیت

 

ساختار

 

ابعاد

 

پیامدهای رفتاری

 

شکل (۳-۲): مدل توانمندسازی اسپریتزر ( بیگی نیا، ۱۳۸۸، ۱۳)

 

۲-۳- بخش سوم: پیشینه تحقیق

 

هر تحقیق و بررسی ضمن آنکه مبتنی بر مطالعات قبلی است، به نوبه خود می‌تواند مقدمه ای برای مطالعات بعدی باشد .هر اندازه میزان ارتباطات و پیوندهای ممکن یک تحقیق و بررسی با مطالعات قبلی و تئوری‌های موجود بیشتر باشد، اهمیت و سهم آن مطالعه در بسط دانش بشری بیشتر خواهد بود .به بیان دیگر تحقیق می باید شامل بررسی و پژوهش های مربوط به موضوع مورد مطالعه باشد .این بررسی جزء مهم و لازم فرایند پژوهش علمی را تشکیل می‌دهد .بررسی پیشینه های تحقیق نه تنها محقق را در راستای تعریف متغیرها، بلکه در تشخیص چگونگی ارتباطات موجود بین متغیرها نیز یاری می‌دهد .از این گذشته بررسی دقیق مطالعات عمده به لحاظ کمک به تغییر یافته های قبلی ،نشان دادن کاربردهای مفید، تنگناها و نقاط ضعف موجود در ارتباط با موضوع انتخابی از اهمیت ویژه ای برخوردار می‌باشد.

 

در زمینه رهبری تحول آفرین و توانمندسازی در محیط کار، هریک به طور جداگانه تحقیقات زیادی چه در داخل کشور و چه در خارج انجام شده است که در ذیل به آن اشاره خواهد شد .

 

۲-۳-۱- پیشینه داخلی

 

طبق بررسی های به عمل آمده از طریق رایانه، شبکه اطلاع رسانی و بررسی پایان نامه ها و گزارش تحقیقات در سطح کشور، به چند نمونه از تحقیقات انجام گرفته در مراکز آموزشی و اجرایی کشور که با موضوع و متغیرهای تحقیق حاضر همخوانی دارد، اشاره می‌گردد.

 

۲-۳-۱-۱- رهبری تحول آفرین

 

    1. جعفری (۱۳۸۴) در تحقیق خود با عنوان “بررسی ارتباط بین هوش عاطفی و رهبری تحول آفرین” به بررسی ارتباط هوش فرهنگی و رهبری تحول آفرین در بین ۳۳ نفر از مدیران یک شرکت تولیدی پرداخت. نتایج به دست آمده حاکی از وجود رابطه ای قوی میان دو متغیر هوش فرهنگی و رهبری تحول آفرین بود. هم چنین تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نیز نشان داد که از میان عناصر پنج گانه هوش عاطفی سه جزء همدلی، خودآگاهی و انگیزش قادر به توضیح ۷۸ درصد تغییرات در رهبری تحول آفرین هستند.

 

    1. آغاز (۱۳۸۵) در تحقیقی با عنوان “بررسی ارتباط رهبری تحول آفرین و فرهنگ سازمانی” ارتباط بین دو متغیر رهبری تحول آفرین و فرهنگ سازمانی را در بین ۱۲۰ نفر از کارکنان وزارت رفاه و تأمین اجتماعی مورد بررسی قرار داد. یافته های حاصل ازتحقیق نشان می‌دهد که رهبران وزارت رفاه وتامین اجتماعی خود را تحول آفرین قلمداد می‌کنند، اما پیروان، رهبرانشان را تحول آفرین نمی دانند و از لحاظ فرهنگی چه رهبران وچه پیروان انسجام و هویت پایینی را در وزارت خانه اعلام می دارند.

 

    1. مرادی (۱۳۸۸) در تحقیقی با عنوان “رابطه سبک های رهبری تحول آفرین _ تبادلی با عدالت سازمانی ” رابطه سبک های رهبری تحول آفرین _ تبادلی و عدالت سازمانی را دربین ۲۸۷ نفر از کارکنان سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار داد. نتایج حاکی از متوسط بودن میزان رهبری تحول آفرین مدیران و ادراک کارکنان از عدالت سازمانی در سازمان تربیت بدنی است. همچنین ضریب همبستگی نشان داد که سبک های رهبری تحول آفرین – تبادلی رابطه معنی داری با عدالت سازمانی دارند.

 

  1. سرخوش (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان ” بررسی تاثیر رهبری تحول آفرین بر فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی” تاثیر متغیر رهبری تحول آفرین را بر دو متغیر فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی در بین ۶۷ نفر از کارکنان یک سازمان دفاعی مورد بررسی قرار داد. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که رهبری تحول آفرین قادر است از راه ترویج فرهنگ های کارآفرینی و سلسله مراتبی بر روی تعهد سازمانی کارکنان سازمان مورد مطالعه اثر گذار باشد.

 

۲-۳-۱-۲- توانمندسازی در محیط کار

 

    1. رضا واعظی و اسماعیل سبزیکاران ( ۱۳۸۹) در تحقیق خود با عنوان”بررسی رابطه ساختار سازمانی و توانمندسازی کارکنان در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران– منطقه تهران” که موضوع اصلی این تحقیق بررسی ارتباط بین عوامل ساختار سازمانی ( پیچیدگی، رسمیت و تمرکز) و توانمندسازی روانشناختی (شایستگی، خود تعیین کنندگی، معنی داری، اثرگزاری) می‌باشد.

 

    1. رقیه ‌خانعلی زاده و دکتر اسدالله کردنائیچ (۱۳۸۹) با عنوان “رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی ( مورد مطالعه: دانشگاه تربیت مدرس) “که به بررسی رابطه یادگیری سازمانی (چشم انداز مشترک، فرهنگ سازمانی، اشتراک دانش، تفکر سیستمی، رهبری مشارکتی) و توانمندسازی روانشناختی (احساس شایستگی، احساس استقلال، احساس مؤثر بودن، احساس معنی داری) و تعیین موقعیت دانشگاه پرداخته است.

 

    1. موسوی (۱۳۸۸)،پایان نامه کارشناسی ارشد را با عنوان “بررسی رابطه بین معنویت در کار وتوانمند سازی کارکنان در شرکت ملی پخش فراورده های نفتی ایران”را دفاع کرد. وی در این تحقیق به بررسی رابطه بین معنویت در کار وتوانمندسازی کارکنان پرداخته است و در این تحقیق از مدل سه سطحی معنویت در کار آقایان میلیمان و همکارانشان استفاده کرده و درنهایت نتیجه تحقیقات آن ها رابطه معنا دار بین معنویت در کار وابعادش با توانمند سازی کار کنان را نشان داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:49:00 ب.ظ ]




هیجان معطوف به شناخت: [۳]یکی شدن احساسات و دانش هیجانی در تصمیم ­گیری و حل مشکلات (پالمر و استوف، ۲۰۰۱).

 

شناخت و ابراز هیجانی در درون خود:[۴] توانایی شناخت احساسات و حالات هیجانی خود، و توانایی ابراز احساسات خود با دیگران (پالمر و استوف، ۲۰۰۱).

 

مدیریت هیجانات: [۵] توانایی مدیریت کردن هیجانات مثبت و منفی در درون خود و دیگران (پالمر و استوف، ۲۰۰۱).

 

کنترل هیجانات:[۶]توانایی کنترل مؤثر حالات هیجانی قوی مثل عصبانیت، استرس، اضطراب و ناامیدی (عباس زادگان، ۱۳۸۴).

 

هوش غیر شناختی: توانایی درک خود و دیگران، ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش (بار – آن، ۱۹۹۷).

 

تعارض: «شرایطی که در آن، مسائل مورد توجه دو طرف، ناسازگار و ناهماهنگ به نظر برسد (عباس زادگان، ۱۳۸۴).

 

مدیریت تعارض: مدیریتی که بتواند در شرایطی که تعارض وجود دارد به بهترین شکل، سازمان را اداره کند و بین آن ها تعادل ایجاد نماید (مشبکی، ۱۳۸۰).

 

تعارض سازمانی: «تعارض منافع، ارزش‌ها و اهداف میان گروه ها درون هر سازمان است» (عباس زادگان، ۱۳۸۴).

 

تعارض نقش: وضعیتی که در آن از شخص انتظار می­رود و یا چند نقش را ایفا کند که یا با هم تضاد دارند یا در رقابت هستند» (عباس زادگان، ۱۳۸۴).

 

فصل دوم:

 

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

 

۲-۱- هوش:

 

هوش یکی از ‌جذاب‌ترین و جالب توجه­ترین فرآیندهای روانی است که جلوه­های آن در موجودات مختلف به میزان متفاوت مشاهده می­ شود. کلمه هوش تحت عنوان عقل و خرد[۷] از دیرباز در مباحث فلسفی و ادیان مختلف به کار رفته است اما مطالعه آن به شکل علمی از اوایل قرن بیستم آغاز شده است. وقتی روانشناسان شروع به نوشتن و تفکر ‌در مورد هوش کردند ابتدا بیشتر روی جنبه­ های شناختی آن مانند حافظه و حل مسئله متمرکز شده بودند. (استرنبرگ[۸] و همکاران، ۲۰۰۲، ص ۳۱۱)

 

 

یکی از قدیمی­ترین تعاریف توسط بینه و سیمون [۹](۱۹۱۶) به صورت زیر مطرح شده است:

 

«قضاوت و به عبارت دیگر عقل سلیم،[۱۰] شعور عملی، ابتکار، استعداد انطباق خود با موقعیت­های مختلف، به خوبی درک کردن، به خوبی استدلال کردن. این ها فعالیت‌های اساسی هوش به شمار می­روند (نقل از مارنات، ترجمه پاشا شریفی و ‌نیک‌ خو، ۱۳۷۹). یکی دیگر از تعاریفی که بیشتر مورد استفاده قرار گرفته تعریف مطرح شده توسط وکسلر[۱۱](۱۹۵۸) ‌می‌باشد. او هوش را یک مفهوم کلی تلقی می­کرد که شامل توانایی های فرد برای اقدام هدفمندانه، تفکر منطقی و برخورد مؤثر با محیط است. او تأکید داشت که هوش کلی را نمی­ توان با توانایی هوشمندانه معادل دانست، بلکه باید آن را به عنوان جلوه­های آشکار شخصیت تلقی نمود. لذا از نظر وکسلر هوش می ­تواند اجتماعی، عملی یا انتزاعی باشد اما نمی­ توان آن را مستقل از جنبه­ های غیر ذهنی [۱۲] مانند ابتکار، سایق، علایق یا نیاز به پیشرفت اندازه ­گیری کرد. (مارنات، ۱۳۷۹).

 

۲-۲- هیجان:

 

در فرهنگ لغت آکسفورد[۱۳] (۱۹۹۲) معنای لغوی هیجان این گونه آمده: هر تحریک یا اغتشاش در ذهن، احساس، عاطفه، هر حالت ذهنی قدرتمند یا تهییج شده. در اینجا هیجان برای اشاره به یک احساس، فکر، حالت، روانی و بیولوژیکی مختص آن و دامنه­ای از تمایلات شخصی برای عمل کردن به کار می­رود) پارسا، ۱۳۸۰ ضمیمه الف).

 

اکبر زاده (۱۳۸۳، ص ۶۴) هیجان را شامل ۴ جزء اصلی می­داند:

 

    1. جزء بیانی یا حرکتی که عبارت از توانایی بیان هیجان از طریق حالت­های صورت، حرکات بدن و تن صدا و محتوای آن.

 

    1. تشخیص و بازشناسی آگاهانه ما از هیجان‌ها، یا آنچه اغلب احساس می­کنیم. حالت­های احساسی نتیجه آگاهی ما از علائمی است که از سیستم اعصاب مرکزی می­آیاد (مثلاً ضربان قلب، تغییرات عصبی شیمیایی در بدن ما و …).

 

    1. جزء سوم هیجان عبارت است از تنظیم هیجان‌ها- انجام بعضی از اعمال مخصوص نتیجه

 

    1. مستقیم تجربه هیجانهااست به طور مثال خشم معمولاً با اعمال تندی مانند ضربه زدن و برخورد داشتن همراه است که این اعمال با افزایش سن در رشد و پختگی عصبی – شناختی بیشتر قابل کنترل است که البته نقش تفاوت­های فردی را نباید نادیده گرفت.

 

  1. آخرین جزء هیجان عبارت است از توانایی تشخیص هیجان­ها در دیگران، از طریق پردازش حالت­های چهره و بدن و تن صدا که این توانایی در زمان نوزادی و کودکی رشد می­یابد.

 

۲-۳- تاریخچه هوش هیجانی :

 

شاید دقیقتر بتوان گفت بحث مربوط به هوش هیجانی از ۲۰۰۰ سال قبل شروع شد. زمانی که افلاطون نوشت تمام یادگیریها یک مبنای هیجانی دارند (فریمن[۱۴]، ۲۰۰۳). از آن زمان دانشمندان و فیلسوفان روی این موضوع کار کرده ­اند تا اهمیت احساسات و هیجانات را اثبات یا رد کنند. گرچه در بخش عمده­ای از این تاریخچه ۲۰۰۰ساله گاهی عقیده رایج این بود که احساسات، مزاحم تصمیم ­گیری و تمرکز ما می­شوند، اما در سه دهه گذشته، تحقیقاتی نقطه مقابل این طرز فکر قرار ‌گرفته‌اند، از جمله ابراهام مزلو [۱۵] (۱۹۵۰) ‌در مورد اینکه افراد چگونه قادر به تقویت نیروهای ذهنی و جسمی – روانی و هیجانی خود هستند مطالبی ارائه کرد. کار او جرقه­ای بود به جنبش نیروهای بالقوه انسانی[۱۶]، که از زمان رنسانس بزرگترین تجلیل از انسان گرایی محسوب می­ شود. در دهه هفتاد و هشتاد تحقیقات جدیدی انجام شد که به وسیله آن ها هم هوش و هم هیجانات تعریف شدند (فرقدانی، ۱۳۸۳).

گرچه برخی به نادرست ادعا ‌می‌کنند که اولین کسانی بوده ­اند که موضوع هوش هیجانی را مطرح کرده ­اند ولی لازم است به فعالیت­های علمی چارلز داروین توجه نمائیم زیرا وی موضوع هوش هیجانی را برای اولین بار در ۱۸۳۷ مطرح کرد و در سال ۱۸۷۲ اولین اثر خود را در این زمینه منتشر نمود. وی سالها قبل از ظهور روش شناسی آماری [۱۷] و بدون بهره­ گیری از رایانه­های سریع امروزی اثبات کرد که ابراز عواطف در رفتار سازگارانه افراد نقش اساسی ایفا می­ کند و این یافته به عنوان یک اصل مهم هوش هیجانی تا به امروز مورد قبول صاحب نظران بوده است (سیاروچی و همکاران. ترجمه نوری و نصیری، ۱۳۸۳، ص ۲۳).

 

ریشه ­های قدیمی­تر اصطلاح هوشی هیجانی را ‌می‌توان در مفهوم هوش اجتماعی ثراندایک (۱۹۲۰) یافت که آن را به عنوان توانایی درک دیگران و رفتار عاقلانه در ارتباطات انسانی تعریف ‌کرده‌است (به نقل از فت و هاو، ۲۰۰۳).ریشه ­های جدیدتر این سازه در کار گاردنر (۱۹۸۳) بخصوص در مفاهیم هوش میان فردی و بین فردی او قرار دارد (فت و هاو، ۲۰۰۳). وی در ابتدا هفت نوع هوش را مطرح نمود که عبارتند از هوش کلامی، موسیقی، منطقی، جنبشی، فضایی، بین فردی و میان فردی.

 

وی بعداً ابعاد وجودی و طبیعت­گرا را نیز ‌به این طبقه ­بندی افزود. (فارنهایم و پتریدز،[۱۸] ۲۰۰۱، ص ۳۱۲). تعریف وی از هوش میان فردی چنین است: توانای درک و فهم دیگران و اینکه چه چیز آن ها را برمی­انگیزد، چگونه فعالیت ‌می‌کنند و چگونه در انجام امور با دیگران همکاری می­نمایند. وی هوش درون فردی را طراحی نموده و ساخت مدلی دقیق و حقیقی از خود و توانایی استفاده از آن برای انجام فعالیت­های مؤثر در زندگی معرفی می­ کند (گرین اسپین ۱۹۸۹، [۱۹] لیون ،[۲۰] ۱۹۹۶، به نقل از فارنهایم و پترایدز، ۲۰۰۱، ص۳۱۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:18:00 ب.ظ ]