|
|
تهیه بافر STE (Sodium Cloride , Tris. EDTA) مواد مورد نیاز: NaCL 1/0 مولار، Tris اسیدی ۰۵/۰ مولار ، EDTA 01/0 مولار، NaOH 01/0 مولار نحوه ساخت بافر: جهت ساخت ۵۰۰ میلیلیتر STE، ۹۲۲/۲ گرم NaCl 1/0 مولار، ۳ گرم تریس ۰۵/۰ مولار و ۸۶/۱ گرم EDTA 01/0 مولار را در ۴۵۰ میلیلیتر آب مقطر دوبار تقطیر حل نموده و pH را با بهره گرفتن از محلول آب و سود به ۸ رسانده و حجم نهائی به ۵۰۰ میلیلیتر افزایش داده میشود. تهیه SDS 20 درصد (سدیم دودسیل سولفات) مواد مورد استفاده: کریستال SDS، HCL و آب مقطر نحوه ساخت محلول: مقدار ۱۰۰ گرم کریستال SDS در ۴۵۰ میلیلیتر آب مقطر در دمای ۶۸ درجه سانتیگراد حل گردید. با افزودن HCL، pH را به ۲/۷ رسانده و سپس حجم محلول به ۵۰۰ میلیلیتر رسانده شد و در نهایت این محلول در دمای آزمایشگاه نگهداری گردید. بافر TAE (Tris, Acetic Acid, EDTA) مواد مورد استفاده: Na2EDTA ، Tris و اسید استیک گلاسیال طرز تهیه: مقدار ۴/۴۸ گرم تریس در ۵۰۰ میلیلیتر آب مقطر حل گردید، سپس ۲۰ میلیلیتر Na2EDTA نیم مولار و ۴۲/۱۱ میلیلیتر اسید استیک گلاسیال به بافر اضافه شد. حجم محلول با بهره گرفتن از آب مقطر به یک لیتر رسانده و در دمای اتاق نگهداری گردید. آمونیوم پر سولفات[۲۵] (A.P.S) مواد مورد استفاده: پودر آمونیوم پر سولفات ، آب مقطر. نحوه ساخت: یک گرم پودر APS را در ۱۰ میلی لیتر آب مقطر حل کرده و و در دمای ۴ درجه نگهداری می شود. TEMED این ماده به صورت محلول بوده و فوق العاده سمی است. TEMED دارای خاصیت کاتالیزوری جهت تسریع پلیمریزه شدن ژل آکریل است. بافر سنگین کننده (Loading Buffer) مواد مورد استفاده: برموفنل ۱%، زایلن سیالن ۱%، گلیسرول ۵۰% نحوه ساخت: مقدار ۲۵۰ گرم برموفنل بلو با ۲۵۰ گرم زایلن سیالین را در ۳۳ میلیلیتر تریس ۱۵۰ میلیمولار (۶/۷pH=) حل نموده و پس از آن مقدار ۶۰ میلی لیتر از ماده گلیسرول و مقدار ۷ میلیلیتر آب مقطر اضافه کرده و محلول فوق در دمای آزمایشگاه نگهداری گردید. تهیه آکریل آمید ۳۰ درصد مواد مورد استفاده: آکریل آمید ، متیلن بیس اکریل آمید، آب مقطر. طرز تهیه: ۴۹ گرم آکریل آمید به همراه یک گرم متیلین اکریل آمید (N , N methylen bis acrylomid) در ۷۰ میلیلیتر آب مقطر به ۱۰۰ سیسی رسانده و در دمای ۴ درجه نگهداری میشود. تهیه TBE X 10 (Tris, Boric Acid, EDTA) مواد مورد استفاده: تریس بازی، اسید بوریک، EDTA نیم مولار و آب مقطر. نحوه ساخت: برای تهیه یک لیتر بافر TBE 10X، ۱۰۸ گرم تریس بازی به همراه ۵۵ گرم اسید بوریک و ۴۰ میلیلیتر EDTA نیم مولار (pH=8) مخلوط نموده و حجم نهایی به وسیله آب مقطر دو بار تقطیر به یک لیتر رسانده می شود.
 فنل کالیبره فنل کالیبره با توجه به خطرات و مشکلاتی که برای آماده سازی آن وجود داشت، بصورت آماده از شرکت سیناکلون خریداری گردید.
۳-۳- نحوه استخراج DNA
در این مطالعه از روش فنل- کلروفرم (هیلیس و همکاران، ۱۹۹۶) جهت استخراج DNA استفاده شد. مواد مورد نیاز: فنل متعادل (pH=8)، کلروفرم، ایزوامیل الکل، بافر STE، اتانول مطلق ۷۰ درصد، پروتئیناز K، محلول SDS 20 درصد (سدیم دوسیل سولفات)، آب مقطر تزریقی و بافت مورد نظر. وسایل مورد نیاز: قیچی، میکروسانتریفیوژ، ترمومیکسر، شیکر، تیوپ، رک، نمونهبردارها و نوکهای نمونهبردار آنها با قابلیت نمونهبرداری ۱۰۰۰، ۱۰۰ و ۲۰ میکرولیتر، دستکش یکبار مصرف.
۴-۳- مراحل استخراج DNA
۱۰۰ تا ۵۰۰ میلیگرم بافت باله را در یک ویال ۵/۱ میلیلیتری استریل قرار داده شد. اضافه کردن ۵۰۰ میکرولیتر بافر STE به هر نمونه؛ اضافه کردن ۳۰ میکرولیتر بافر SDS و ۱۰ میکرولیتر پروتئیناز K به هر نمونه؛ فعالیت اپتیمم پروتئیناز K قلیائی و در دمای ۵۰-۶۰ درجه سانتیگراد میباشد. بدیم منظور تیوپها را در ترمومیکسر با دمای ۵۵ درجه سانتیگراد با تعداد دور rpm600 به مدت ۵ تا ۲۴ ساعت قرار گرفتند تا بافتها بطور کامل هموژن شوند و به صورت امولسیون غلیظ درآیند. ۴- سپس بهمنظور جداسازی پروتئین از بافت و حل نمودن چربیها به هر تیوب ۵۰۰ میکرولیتر فنل اشباء (۸=pH) اضافه شد. تیوبها چند بار با ورتکس مخلوط شده و بمدت ۳۰-۲۰ دقیقه شیکر شده و سپس با دور ۱۳۰۰۰ و بمدت ۱۰ دقیقه سانتریفوژ گردیدند. ۵- سپس فاز بالایی به آرامی توسط یک نمونه بردار با ظرفیت کم (۲۰ تا ۵۰ میکرو لیتر) با دقت جدا و در داخل تیوب جدیدی انتقال داده شد. برای حذف فنل باقی مانده به هر تیوپ جدید ۵۰۰ میکرو لیتر کلروفرم اضافه شد و سپس بمدت ۲۰ دقیقه شیکر شده و بدنبال آن سانتریفوژ۱۳۰۰۰ دور بمدت ۱۰ دقیقه انجام گردید. سپس مجددا فاز رویی جدا و به داخل تیوپ جدیدی انتقال یافت و به هر تیوپ جدید ۸۰۰ میکرولیتر اتانول مطلق سرد اضافه گردید. ۶- به هر نمونه ۴۰ میکرولیتر استات سدیم سه مولار اضافه شده و سپس به آرامی تیوبها را سرو ته نموده و بدنبال آن سانتریفوژ بادور گردش۱۳۰۰۰ دور بمدت ۱۵ دقیقه انجام گردید. بعد از اتمام سانتریفوژ بر کف تیوب رسوب سفیدرنگ DNA دیده شد. ۷- الکل و استات را دور ریخته و به هر تیوپ ۲۰۰ میکرولیتر الکل ۷۰% اضافه شد، سپس به مدت دو دقیقه عمل سانتریفیوژ با سرعت ۱۳۰۰۰ دور صورت گرفت. پس از آن الکل را خالی و اقدام به خشک نمودن تیوبها گردید. جهت تبخیر کامل الکل، تیوبهای حاوی DNA بمدت ۱۵ الی ۲۰ دقیقه در دمای ۵۰ درجه سانتیگراد در انکوباتور قرار داده شدند بطوری که در انتها تیوبها بوی الکل نمیدادند. ۸- بعد از خشک شدن کامل تیوب و رسوب DNA، مقدار ۱۰۰ میکرو لیتر آب مقطر استریل به هر یک از تیوبها اضافه گردید و به مدت ۳۰ دقیق در بنماری با دمای ۳۷ درجه سانتی گراد قرار گرفتند تا DNA استخراجی بطور کامل حل شود و قطعات RNA باقیمانده نیز هضم شوند. پس از این مدت تیوبهای حاویDNA در فریزر با دمای ۲۰- نگهداری گردیدند.
۵-۳- ارزیابی کیفیت و کمیت DNA استخراج شده
کیفیت DNA استخراجی با بهره گرفتن از ژل آگاروز یک درصد و کمیت آن نیز با بهره گرفتن از روش اسپکتروفتومتری بررسی گردید. ارزیابی کمیت DNA استخراج شده با بهره گرفتن از روش اسپکتروفتومتری تجهیزات مورد نیاز: دستگاه بیوفتومتر روش ارزیابی: برای تعیین کمیت DNA نمونهها پس از کالیبره کردن دستگاه اسپکتروفتومتر با آب مقطر، ۲۰ میکرولیتر DNA ژنومی به وسیله آب مقطر به حجم ۳۰۰ میکرولیتر رسانده شد، مقدار جذب نوری نمونهها در طول موج ۲۶۰ تا ۲۸۰ نانومتر و نسبت جذب در طول موج ۲۶۰ نانومتر به طول موج ۲۸۰ نانومتر به وسیله دستگاه اندازه گیری و ثبت گردید. غلظت DNA با بهره گرفتن از رابطه زیر محاسبه گردید: = ۵۰ × D × OD260 (ng / ml) غلظت DNA OD: میزان جذب نوری در طول موج ۲۶۰ نانومتر D: نسبت رقت چنانچه نسبت جذب ۲-۸/۱A1/A2 = باشد، مقدارDNA مناسب است و اگر این نسبت بیشتر از ۲ باشد، بیانگر این مطلب است که DNA استخراجی دارای ناخالصی RNA است و اگر نسبت جذب کمتر از ۸/۱ باشد، نشان دهنده ناخالصی بهعلت حضور فنل و پروتئین در DNA استخراجی است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[دوشنبه 1400-08-03] [ 11:52:00 ق.ظ ]
|
|
-
- - بند «ب» ماده ۲۱ گات: «مانع یک عضو از اتخاذ اقدامی گردد که به اعتقاد آن عضو برای حفظ منافع امنیتی اساسی آن ضرورت دارد و…» ↑

- - Peter Lindsay , “The Ambiguity of GATT Article XXI: Subtle Success or Rampant Failure “, Duke Law Journal ,۲۰۰۳ , ۱۲۸۵. ↑
- - الف ـ آمریکا، با توسل، تحریک و تشویق، تسلیح، تجهیز، تامین مخارج و اداره عملیات نظامی و شبه نظامی در داخل نیکاراگوئه و علیه این دولت تعهدات قراردادی صریح خود و به ویژه منشور ملل متحد (مواد ۲ و ۴) را که متضمن اصل عدم توسل به قوه قهریه در روابط بین الملی است و نیز مواد ۱۸ و ۲۰ منور سازمان دولتهای آمریکا را که مؤید اصول عدم مداخله و مصونیت سرزمینهاست، نقض کرده است. ب ـ دولت آمریکا از مقررات حقوق بینالملل عمومی و حقوقی عرفی تخلف کرده است و در نتیجه: ـ حاکمیت نیکاراگوئه را با حملات نظامی خود از طریق زمین و هوا و دریا و نیز با تجاوز به فضای دریائی و هوائی وی نقض کرده و در ارعاب و تهدید حکومت نیکاراگوئه کوشیده ـ قوه قهریه و تهدید به اعمال قوه قهریه ر علیه نیکاراگوئه به کار گرفته، ـ در امور داخای نیکاراگوئه مداخله نموده، ـ اصل کشترانی آزاد و آزادی تجارت را نقض کرده، ـ و سرانجام شهروندان نیکاراگوئه را کشته و مجروح کرده و بازداشت نموده است. ↑
- - Military and Paramilitary Activities in and against Nicaragua (Nicaragua v. United States of America), op.cit, para.116 and para. 282. ↑
- - Djibouti v France , JudgmentICJ. , 2008. ↑
- - ماجرای مرگ یا قتل یک قاضی فرانسوی در سال ۱۹۹۵ در جیبوتی، موجب شد تا در فرانسه و جیبوتی قضیه هایی برای رسیدگی به موضوع تشکیل شود و دولت جیبوتی از فرانسه درخواست کند تا در اجرای موافقت نامه ۱۹۸۶ کمک متقابل سوابق تحقیقات انجام شده در مورد موضوع را به جیبوتی ارسال نماید. در حالی که قضیه تشکیل شده در فرانسه، برخی مقامات جیبوتی را متهم به دست داشتن در قتل قاضی مزبور می کرد، دولت فرانسه به استناد ماده ۲ همان کنوانسیون که مقرر میکرد که هرگاه اجرای درخواست معاضدت قضایی مخالف حاکمیت، امنیت، نظم عمومی یا منافع ملی دولتی باشد که از او چنین درخواستی شده است، میتواند از معاضدت امتناع نماید»، از انجام نیابت قضایی مورد درخواست جیبوتی امتناع میکند. جیبوتی تصمیم میگیرد که از نقض معاهده به دیوان بینالمللی دادگستری شکایت کند و فرانسه نیز میپذیرد تا دیوان به این دعوی رسیدگی کند. ↑
- - Roger B. M. Cotterrell, The Sociology of Law, Butterworths , London, 1992, p.234. ↑
- -Eva Brems, “the Margin of Appreciation Doctrine in the case-Law of the Europen Court of Human Rights”, op.cit., pp.240-241. ↑
- - Jonathan I.Charney, “Judicial Deference in Foreign Relations”, The American Journal of International Law, 83, No. 4, Oct., 1989, p.810. ↑
- -Eyal Benvenisti, ,” Judicial Misgivings Regarding the Application of International Law: An Analxsis of Attitudes of National Courts”, European Journal of International Law, Vol. 4, 1993,p.160. ↑
- - دومینگ کارو، حقوق بینالملل در عمل، ترجمه مصطفی تقی زاده انصاری، تهران، نشر قومس، ۱۳۷۵، ص۵۱۲. ↑
- - Ireland v UK , op.cit., p. 92. ↑
- - H. Waldock, “The Effectiveness of the System Set Up by the European Convention of Human Rights”, Human Rights Law Journal, ۱, ۱۹۸۰ , p. 15. ↑
- - Helen Stacy, Human Rights for the 21st Century: Sovereignty, Civil Society, Culture, Stanford University Press , 2008, p.221. ↑
- -. متقاضی در این قضیه ناشر یک کتاب حاوی اطلاعات در مورد مسائل جنسی برای نوجوانان بود.انتشارات توسط مقامات انگلستان مصادره و ضبط گردید و هند سایت به پرداخت جریمه نقدی محکوم گردید. شاکی استدلال می نمود که این عمل به مثابه نقض آزادی بیان ( ماده ۱۰ کنوانسیون ) محسوب میگردد. ↑
- -Necessary in a democratic society’ ↑
- - Handyside v. United Kingdom, op.cit. , para.45. ↑
- - Yutaka Arai-Takahashi, op.cit,p. 9. ↑
- - Kratochvíl Jan, op.cit, p. 354. ↑
- -Prescribed by law/in accordance with law. ↑
- -The Johannesburge Principles on National Security,Freedom of Expression and Access to Information ,U.N. Doc. E/CN.4/1996/39.,Principle 1.1. ↑
- -Sunday Times v. United Kingdom,op.cit, para 49: “In the Court’s opinion, the following are two of the requirements that flow from the expression “prescribed by law". Firstly, the law must be adequately accessible… Secondly, a norm cannot be regarded as a “law” unless it is formulated with sufficient precision to enable the citizen to regulate his conduct: he must be able - if need be with appropriate advice - to foresee, to a degree that is reasonable in the circumstances, the consequences which a given action may entail…” ↑
- - Kruslin v. France, App. No. 11801/85, judgment of Apr. 24, 1990, para. 29:… the Court has always understood the term “law” in its “substantive” sense, not its “formal” one; it has included both enactments of lower rank than statutes… and unwritten law “ ↑
- - Yutaka Arai-Takahashi, op.cit., p. 10. ↑
- - Sunday Times v. United Kingdom,op.cit, para 49”:… the law must be adequately accessible: the citizen must be able to have an indication that is adequate in the circumstances of the legal rules applicable to a given case… “ ↑
- - Silver v. The United Kingdom, op.cit., para. 87. ↑
- - هگل به این نکته تصریح میکند و الزام آور بودن قانون را منوط به آگاه شدن همگان و نیز در دسترس بودن همگان می داند. جهت مطالعه بیشتر رجوع کنید به: محمد راسخ، پیشین، صص ۲۶۲-۲۶۳. ↑
- - فدریش فون هایک، قانون، قانونگذاری و آزادی، ترجمه مهشید معیری و موسی غنی نژاد، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰، صص ۳۹-۱۳۸. ↑
- -Silver et al. v. United Kingdom, op.cit. , para. 88. ↑
- - S.Foster , Human Rights and Civil Liberties, Longman, 2003, p. 44. ↑
- - Halford v. the United Kingdom, Judgment stasbourg 25 June 1997 , para. 50-51. ↑
- -Malone v. the United Kingdom, judgment of 2 August 1984, para 67:” … must be a measure of legal protection in domestic law against arbitrary interferences by public authorities with the rights safeguarded by paragraph 1 (art. 8-1). Especially where a power of the executive is exercised in secret, the risks of arbitrariness are evident… “ ↑
- -Limitation on use of restriction on rights. ↑
- -به عنوان مثال در کنوانسیون اروپائی حقوق بشر، امنیت ملی به عنوان هدفی برای تحدید آزادی دینی بیان نشده، به همین سبب، دولت نمیتواند با قیاس آزادی دینی به سایر آزادی ها، این محدودیت را در این آزادی نیز اِعمال نماید. ↑
- - مواد ۸(۲)، ۱۰(۲)، ۱۱(۲) ↑
- - مواد ۸(۲)، ۹(۲)، ماده ۱۱ (۲) ↑
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بازگرد از رَطب و یابِس، حق نَوَرد
روح را مِـنْ اَمْـرِرَبّـی مُهرکرد
(مثنوی۶/۲۸۸۷)
حَمْــدُ و بِسْـمِ الله مُنـدَرَج بیِـن
اُوْ ژَ بـاغ بـا هـزارگُـل چِین
۱) ترجمه بیت: حمدوستایش خدایی راست که پروردگارجهانیان است، اشاره به افتتاح آیات با سوره حمد داردکه خداوندپس از افتتاح کلام به نام خداوند، بلافاصله به حمدخویش میپردازد. (معنی دوم: سخن بانام خداشروع شده ودرباغ بلبلان هم به ستایش خداوند مشغولند). ۲) شرح مفاهیم بلاغی و دستوری: تلمیح به سوره الحمد شروع کلام وحی، باغ با گل: مراعات النظیر، هزار: ایهام تناسب دارد به ۱- هِزارعدد ۲- هَزاربلبل، هزار عدد است برای کثرت و بین باغ،گل وهَزار رابطه هست.
 ۳) شرح مفاهیم عرفانی: حمد: توصیف خدای سبحان است که خود را از توصیف واصفان وخودرا ازبندگانش منزه دانسته، بنده چگونه میتواندبدون حمدخداوندبه کمال برسد؛ زیرا بر جمال وکمال وافعال خداوند احاطه ندارد و خداوند عبادت را فقط محدود به انسان نکرده است، هرآنچه که مخلوق است ازانس تاجن همگی حمدخدایی را میکنند که تنها و واحد است. سوره یونس آیه ۱۰فرموده: (دَعْوَاهُمْ فِیهَا سُبْحَانَکَ اللَّهُمَّ وَتَحِیَّتهُمْ فِیهَا سَلاَمٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾.(ر. ک.طباطبایی،۱۳۷۱: ۳۵-۳۶) «حمد: مدح و شکر، ستایش و سپاس. حمد اگر در مقابل عمل بیحقیقتی ظاهرشود، آن را (چاپلوسی) ولی اگردرمقابل نعمت باشد، آن را (شکر) گویند».(معنییان،۳۱:۱۳۷۱)
حمدِعارف مرخدارا راست است
کـه گـواه حمـدِاوشدپا و دسـت
(مثنوی۴/۱۷۸۰) مندرج بین حمد و بسم الله در قرآن کریم در سورههای حمد، کهف، سبا، فاطر و تغابن به چشم میخورد.بدین معنی که درسورههای مذکوربلافاصله در ابتدای آیات پس از: (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ) به حمد خداوند اشاره شده است. میبدی نیز برآن است که: (الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ) در شش سورهی حمد، انعام، یونس، زمر، مؤمن و صافات آمده است. ازنبی مکرم اسلام نیزروایت شده است که «کُلُّ اَمْرِذِی بَالٍ لَمْ یَبْدَأفِیهِ بِالحَمْدِ أَقطَع» ابوبکروراق گفت: دوحرف است معنی آن بس است. یکی باء بسم الله است ودیگری لام الحمدلله.(ر. ک. میبدی،ج۱ص۱۱)، دراین بیت ملا بیان میدارد که لفظ بسم الله دربین تمام موجودات هستی سار و جاری است، اما حمدو ستایش ایزد متعال خواست بشراست وازبین بشرعارفان به این امربیشتر واقفند، بایدازطریق طی مراحل سیروسلوک مزهی آن را بهتروشیرینترچشید. قُمری با ترانه وبلبل باغزل خوانی زیبایی خداوند را ستایش میکنندوحمدخدای را به جای میآورند.مدح وستایش خداوند درابیات مولانا موج میزند که سرچشمهای برای عارف وارستهی قرن هشتم دلفان شده است.حمد: بین حمد با مدح فرق هست، هردوبرای ستایش به کارمیروند اما مدح حسن ثنا است، درمقابل قُبح وزشتی قراردارد وحمد شکربه معنی شناخت احسان است، شکرکه به معنی سپاسگذاری است وشناخت احسان نعمت است، مخصوص خداونداست. حمدستایش خاص خداوند است که خداوند درسورهی سبأ آیهی(۱۳) میفرماید: (اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا وَقَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ) این جامقام بزرگ شاکران رابیان میدارد، که شکرهمان حمدخداونداست. (ر.ک، رضانژاد، ۱۳۸۳: ۶۴۰-۶۴۱) «حَمد: به معنی ستایش ودرمعنی عرفانی اظهارکمال محبوب ازلی به صفات جمال ونعوت جلال برسبیل تعظیم وتجلیل».(سجادی،۳۲۹:۱۳۸۹)
بادُو، یَک خدا، یَکِی رَسُولَنْ
نُقْطِه ی تَحْتِ بَازُوجِ بَتوُلَنْ
۱) ترجمه بیت: با مشتمل بردو چیزاست یکی احدیت و واحدیت خداوندو دیگری رسول خدا پیامآور وحی است و حضرت علی علیه السلام همسرحضرت زهرا بعد از خدا و رسولش خال و مرکزهستی است و نقطهی زیرحرف(ب) است. ۲) نکات بلاغی: رَسُولَن با بَتُولن: کلمه قافیه است، (ل حرف اصلی یا روی و ن حرف وصل است، یک: تکراربرای تاکید، تلمیح: به حدیث معروف حضرت علی که میفرماید: «اَنَاالْنُقْطَه الّتی تَحتِ البَاءِ الْمَبسُوطیِ» و یا «اَنَا النُّقطه بَاء بِسمِ الله»، با: با حرف دوّم الفبا است ودرحروف ابجد برابرعدد ۲ است. ۳) شرح مفاهیم عرفانی: دراین بیت ملا اشارهای به جریان حروف تهجی دارد، که انبیاء الهی هرکدام به ازای مراتب موجودات آن را بیان کردهاند، حضرت عیسی تاحضرت علی بیان میدارند، که موجودات ازبای «بِسْمِ الله» وجودیافتهاند (ب) به دنبال (الف) وجودیافته است. (الف) به ازای ذات باری تعالی خود وجود یافته و (الف) اشاره به اوّلین چیزی که خداوندخلق کرده؛ یعنی عقل اشاره دارد، اصل چیزی که خداوندخلق کرده است عقل میباشد. (ر.ک، سلیمانی، ۱۳۹۰: ۸۷) «وقتی که حضرت عیسی را به معلم سپردندتا اوراعلم بیاموزد معلم به اوگفت: (الف، ب، ج). حضرت عیسی فرمود: (الف) نشانی خداونداست،(ب) به جهت خداوند و(ج) جمال خداوند، معلم گفت: اوجلوی من وازمن هم عالمتراست. درنتیجه حضرت عیسی علیه السلام راترک کرد، درنتیجه موجودات از(ب) بسم الله وجود یافتهاند که (ب) دنبالهی الف اســت که ذات خداونداست».(سلیمانی مرضیه،۱۳۹۰: ۸۷)
قَالَ مَولَانَا عَلیِ بنِ عُمران
اَنَا نُقْطِه ی مِنْ تَحْتِ بَا بِزَان
۱) ترجمه بیت: سروروآقای ما حضرت علی(ع) فرزندعمران فرمودند: مرانقطهی تحت با بِسْمِ الله بدان. ۲) نکات بلاغی ودستوری: کلمه عُمران با بزان: قافیه است، اقتباس: از حدیث «اَنَا النُّقطه بَاء بِسمِ الله»، مولانا: تمیزبرای علی، علی بن عمران: اضافی. ۳) شرح مفاهیم عرفانی: حضرت علی علیه السلام میفرماید: «اَنَا النُّقطه بَاء بِسمِ الله» بیان حضرت علی (ع) این است؛ که وسیلهی سنجش عابدازمعبوداست، بعداز مبدا (با) نقطه وحدت ذاتیه خداونداست، که این نشانه امتداد فیض بر کاینات است.(الف) که مصورگشته آن الف نفس رحمانی است ومنشا موجودات و حروف است و از تعلقات فیض وجوداست والف نسبت علیت راموجب تعلق وانصراف به معلول میگردد، از آن جایی که هرمعلولی علتی دارد که منشا فیض آن میباشد. نتیجه این بحث این خواهد بود که عابد از معبود شناخته شود:«بِالباءِ ظَهَرَ الْوُجودُ وَ بِهِ تَمَیَّزَ العابُدعنِ المَعبودِ» واشاره به سورهی ذاریات آیهی (۴۹) که می فرماید: (وَمِن کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ)، از هر چیزی دو گونه نر و ماده آفریدیم شاید شماپند بگیرید. باتوجه به این موارد صورت (با) همان الف است که درشکل خود خمیده ودگرگون شده است، درنتیجه حرف (با) هم نقطهی وحدت است و (با) برالف مقدم میشود، ودربدایت «بِسْمِ الله» مبدأ ظهور کلام وحی است. حدیث حضرت علی علیه السلام که فرموده: «اَنَا النُقطه تحت الْباء» که اشاره تمام و کمال دارد و حرف (با) کنایه از ظهور اعیان و اکوان است و مظهر الحاق وصف و وجوب و امکان است.(ر.ک، سلیمانی، ۱۳۹۰: ۷۸)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مالکیت صحیح نیست.[۴]
بند چهارم: منابع سیال و غیر سیال
منظور از منابع سیال، منابعی است که به دلیل خاصیت خاص فیزیکی خود متحرک و جاری بوده به این معنا که مظروف شکل ظرف را به خود می گیرد. نفت و گاز نیز از این دسته منابع هستند و همین خصیصه سیال یا متحرک بودن نفت و گاز نسبت به دیگر منابع طبیعی غیر متحرک، رژیم حقوقی حاکم بر آن را متفاوت و دشوار نموده است. حتی طبیعت مخازن نفت و گاز با آب و دیگر منابع به ظاهر مشابه، متفاوت است و نفت و گاز اگرچه از منابع طبیعی مهاجرند[۵] ولی در مواقعی که به اصطلاح در تله نفتی[۶] گیر می افتند، دیگر امکان جابجایی بسیار کمتری دارند تا اینکه منفذی از یک سوی مخزن پیدا شود و از آن ناحیه فرار کنند. معدود نویسندگان حقوقی، در بررسی رژیم حقوقی حاکم بر نفت و گاز و سایر معادن کانی، سیال بودن و مهاجرت کردن گاز را خصیصه معناداری نمی دانند.[۷]
گفتار دوم: ذخائر زیر زمینی نفت و گاز
بند اول: مفهوم و اهمیت
کلیه مواد هیدروکربنی که در مخازن نفتی وجود دارند، پترولیوم خوانده می شوند.[۸] این کلمه در فارسی معادل ندارد،[۹] ولی ترجمه تحت اللفظی آن از لاتین، به معنی سنگ نفت است که به مقادیر مختلف و اشکال گاز، مایع و جامد در داخل طبقات زمین وجود دارد. از نظر شیمیایی، دارای ترکیبی پیچیده از کربن، هیدروژن، گوگرد، اکسیژن و ازت است که عناصر نادر دیگری هم در ترکیب آن دخالت می کنند. سوختهای فسیلی شامل نفت و گاز در عمق سه تا چهار کیلومتری اعماق زمین و در خلل و فرج لایههای آن و با فشار چند صد اتمسفر بصورت ذخیره میباشند. گازهای طبیعی زیرزمینی یا به تنهایی و یا به همراه نفت تشکیل کانسار (معدن) میدهند. که در هر دو صورت از نظر اقتصادی بسیار گرانبها میباشد. درصورت همراه بودن با نفت گازها در داخل نفت حل میشوند، و عمدتاً نیز به همین صورت یافت میگردد و در این رابطه مولفههای فیزیکی مواد- حرارت و فشار مخزن تأثیرات مستقیم دارند و نهایتا درصورت رسیدن به درجه اشباع تجزیه شده و بلحاظ وزن مخصوص کمتر در قسمتهای فوقانی کانسار و بر روی نفت یا آب به شکل گنبدهای گازی (GAS DOME) قرار میگیرند. گاهآ در مخازن گازهای محلول در آب نیز مشاهده شده است. گاز متان در حرارت و فشار موجود در کانسارها متراکم نمیگردد، بنابراین همیشه بصورت گاز باقی مانده ولی در مخازنی که تحت فشار بالا هستند، بشکل محلول در نفت در میآید. سایر اجزای گاز طبیعی در مخازن نسبت به شرایط موجود در کانسار در فاز مایع یا فاز بخار یافت میشوند. گازهای محلول در نفت بمثابه انرژی و پتانسیل تولید مخزن بوده و حتی المقدور سعی میگردد به روش هایی از خروج آنها جلوگیری گردد ولی در هر حال بسیاری از گاز محلول در نفت در زمان استخراج همراه با نفت خارج میگردد. در ایران در سال های پیش از انقلاب در صد بالایی از آن از طریق مشعل سوزانده میشد و به هدر میرفت ولی در سال های بعد تا بحال بتدریج و با اجرای طرح هایی منجمله طرح آماک از آنها به عنوان تولیدات فرعی استحصالی از میادین نفت کشور به منظور تزریق به مخازن نفتی - تولید مواد خام شیمیایی و سوختی با ارزش استفاده میکنند.[۱۰]
 به طور کلى ذخایر گاز به سه دسته تقسیم مى شوند: - ذخایر اثبات شده (Proved Reserves) - ذخایر احتمالى (Probable Reserves) - ذخایر ممکن (Possible Reserves) ذخایر گازى جهان در ۲۵ سال گذشته روند افزایشى پایدارى داشته است. کشف میدان هاى عظیم مستقل گاز در روسیه مانند اورنگوگ، یامبروگ و همچنین میدان عظیم گازى پارس جنوبى در ایران مشترک با گنبد شمالى قطر، سبب افزایش ذخایر گازى جهان شده است. گسترش های مواد نفتی زیر زمین در مقاطع قائم و پهنه های جغرافیایی براساس اصول زمین شناسی ولی عمدتا از نظر ارزش اقتصادی آن ها طبقه بندی می گردند. این تقسیمات شامل مخزن گازی[۱۱]، میدان گازی[۱۲] و حوضه گازی[۱۳] می باشند. گاه به همه آن ها منبع یا منابع گاز می گویند ولی از آنجا که در این طبقه بندی ملاحظات زمین شناختی و حتی جغرافیایی مدنظر می باشد لذا در تعاریف موجود برحسب موارد استفاده و محیط های مختلف جغرافیایی، اختلاف نظر بین متخصصان ذیربط وجود دارد و تعاریف مورد بحث از استاندارد بین المللی واحدی برخوردار نیستند.[۱۴] از آن جا که در بررسی مسائل مرتبط با گاز و میادین مشترک با اصطلاحاتی برمی خوریم که باید تعریف شود و از سوی دیگر اصطلاحات مربوط گاز، لاجرم با کلمه نفت همراه بوده و همواره در تعریف آن ها واژه نفت را به عنوان معطوف الیه آن استعمال می نمایند؛ بنابراین در ادامه ارائه تعاریف مورد نیاز؛ اصطلاحات مورد نظر را با کلمه نفت همراه می نماییم که با اندکی مقایسه و استنباط گاز را نیز دربرمی گیرد.
بند دوم: مخزن گاز
مخزن نفت و گاز، ساده ترین شکل تجمع یک ذخیره گازی(نفتی) در زیر زمین و کوچکترین واحد از نظر اقتصادی است. از ویژگی های هر مخزن، فشار هیدروستاتیک[۱۵] موجود در ان است که به فشار مخزن معروف است و در تمام نقاط آن یکسان و به یک اندازه بوده و بخش های نفت یا گاز در آن تحت یک میزان فشار قرار دارند. اندازه و سطح مخازن ممکن است از چندصد متر مربع تا چندین کیلومتر مربع متفاوت باشد و محتوای یک مخزن ممکن است گاز یا نفت و گاز و یا عمدتا نفت باشد. واژه مخازن عمدتا برای آن دسته از مخازن به کار می رود که بطور قراردادی بیش از ۵۰ میلیون متر مکعب گاز ذخیره داشته باشند.
بند سوم: میدان گازی
وقتی چند مخزن در وضعیت مشترک و خاص زمین شناسی، اعم از ساختمانی یا چینه شناسی قرار گرفته باشند، چنین مجموعه یا گروه مخازن را میدان گازی می گویند. میزان تولید یا ذخیره گازی در مناطقی نظیر خاورمیانه، از بسیاری از میدان ها و حتی حوضه های نفتی دنیا، بیشتر است.
بند چهارم: حوضه گازی
منطقه یا محدوده جغرافیایی که در آن میدان ها و مخازن گازی متعددی وجود دارد که همه آن ها در یک مجموعه زمین شناسی مربوط به شرایط محیطی و رسوبی معین و مستقل گرد آمده اند، حوضه گازی نامیده می شود، مانند حوضه زاگرس در غرب ایران و منطقه خلیج فارس، حوضه قفقاز در آذربایجان و حوضه میدکانتینتال در آمریکا.[۱۶] بند پنجم: منطقه، بلوک، ناحیه[۱۷] منطقه معمولا می تواند مرکب از چند ناحیه باشد و هر ناحیه نیز ممکن است به چندین بلوک عملیاتی تقسیم و برای عملیات مختلف اکتشاف یا بهره برداری واگذار شود. این اصطلاحات معمولا تنها ارزش قراردادی دارد و عمدتا برای نشان دادن مساحت اراضی یا محدوده سطحی است که عملیات اکتشافی و بهره برداری در آن انجام می گیرد. بند ششم: ذخیره[۱۸] محتوای هیدروکربن موجود در مخزن را ذخیره می گویند. معمولا این ذخیره به طور درجا[۱۹] یا به لحاظ ضریب بازیافت محاسبه می شود. در قراردادهای نفتی یک بخش به سیستم اندازه گیری اختصاص می یابد[۲۰] که در نوع خود مهم است.
بند هفتم: ارزیابی ذخایر مخزن
ارزیابی ذخایر مخزن یک اقدام فنّی است و از دو جهت دارای اهمیت است: یکی اینکه قبل از استخراج و تکمیل عملیات اکتشاف باید معلوم شود و اساسا با توجه به میزان ذخایر مخزن است که انجام عملیات از نظر اقتصادی توجیه پیدا کرده و اقدام به سرمایه گذاری و استخراج و بهره برداری می شود. دیگر اینکه در مواردی که مرزهای بین دو کشور به دقت تعیین شده است، چنانچه دو دولت بخواهند به طور مشترک یا جداگانه ولی با توافق از مخزن بهره برداری کنند، معمولا هریک نسبت به حجمی از مخزن که در طرف خط مرزی او قرار دارد نسبت به ذخایر حق و نسبت به مخازن تکلیف دارد.
گفتار سوم: انواع و اقسام میادین مشترک
پدیده اشتراک در مخازن گاز ممکن است در حالت های زیر دیده شود: ۱- در محل تلاقی مرزهای خشکی دودولت یا بیشتر ۲- در محل تلاقی مرزهای دریایی دو دولت یا بیشتر ۳- در محل تلاقی مرزهای دریایی یک دولت و موقعیت بین المللی اعماق دریا در تمامی موارد بالا، ممکن است مرز بین دو دولت به دقت تحدید حدود شده و قلمروی کشورها بدون هر گونه ادعایی نسبت به هم استقرار یافته باشد که در این صورت امکان رسیدن به راه حلی توافقی بین دولت های شریک در مخزن سهل تر است اما اگر مرزها تحدید حدود نشده باشند، هر دولت ممکن است نسبت به اینکه مخزن در قلمرو سرزمینی او واقع است، ادعا داشته باشد که نوعاً دستیابی به توافق میان دو طرف را دشوارتر از وضعیت پیشین می کند.
گفتار چهارم: روش های بهره برداری اشتراکی
بهره برداری از میادین مشترک گاز بدلیل خاصیت و ماهیت آنها از شیوه های خاصی تبعیت می کند اما این میادین بدلیل اشتراک بین دو یا چند دولت همواره مورد توجه بیشتری می باشند. در این میان، این دولت ها هستند که روش اکتشاف و بهره برداری از مخازن را مشخص می کنند اما در این زمینه می توان چند الگو را به صورت کلی بیان داشت.
بند اول: یک کاسه سازی یا آحادسازی
آحادسازی عبارت است از انجام عملیات مشترک و هماهنگ اکتشاف و استخراج در یک مخزن نفت و گاز توسط مالکان حقوق در قطعات مجزا که زیر آن ها چنین مخزن یا مخازن مشترکی قرار دارد. آحادسازی اقدامی در جهت بهره برداری کم هزینه و بهینه از مخزن مشترکی است که بین دو دولت یا اشخاصی که در این مخازن حقوق معدنی دارند که دولت ها گاه به صورت اختیاری مبادرت به انعقاد موافقت نامه آحادسازی می نمایند و گاه در پاره ای از موارد مجبور به آن می گردند.[۲۱] در واقع اهمیت انعقاد این موافقت نامه در مواقعی است که مخزن در تقاطع مرز دو کشور یا قطعات متعلق به دو یا بیش از دو شخص یافت شود یا احتمال یافت شدن باشد. در صورتی که این موافقت نامه بین دو دولت باشد، آن را موافقت نامه آحادسازی بین المللی می نامند.
بند دوم: توسعه اشتراکی مخازن گاز مشترک[۲۲]
“همکاری بین دولت ها در خصوص اکتشاف و بهره برداری از برخی از مخازن، میادین یا توده غیر جاندار که در تقاطع مرز دو کشور گسترده شده اند یا در منطقه ای با ادعاهای تداخل مرزی قرار داند.”[۲۳] این تعریف ارائه شده از اصطلاح مذکور می رساند که در مواقعی که مخازن مشترکی مکشوفه یا مخازن با احتمال کشف، در مناطق مرزی قرار دارد که دو دولت نسبت به آن اختلاف دارند و از این طریق بهره برداری از منابع هیدروکربنی موجود در منطقه را تا قبل دستیابی به توافق در تحدید حدود، از طریق موافقت نامه توسعه مشترک انجام می دهند.
مبحث دوم: سابقه و اهمیت موضوع
موضوع میادین مشترک به دلیل درگیر شدن دو یا چند کشور و مرتبط بودن موضوع با منافع اقتصادی و سیاسی آنها از همان ابتدای مطرح شدن بهره بردارداری از میادین نفت وگاز مطرح شد اما با مطرح شدن این موضوع در محدوده مرزهای کشورها و درگیر شدن همزمان منابع و منافع کشورها، نگاهی جدید تر به این موضوع صورت گرفت. این نگاه نه تنها در نظام حقوقی داخلی کشورها بلکه در عرصه بین الملل هم مطرح شد. در اینجا سعی می شود سابقه توجه به این موضوع و بویژه در نظام های داخلی مورد توجه قرار گیرد.
گفتار اول: اهمیت موضوع
اهمیت منابع طبیعی و به ویژه منابع طبیعی مشترک بر هیچ کس پوشیده نیست. انسان نیز در طول تاریخ حیات خود و با آشنای روزافزون با منابع طبیعی که در اختیار او قرار دارد به فکر استفاده درست و بهینه از آنها بوده است. در راه تسلط بر این منابع چه بسیار جنگ ها و دشمنی ها که درگرفت و چه بسیار انسان ها که جان باختند و در هر دوره گروهی بودند که در یک منطقه بر این منابع تسلط می یافتند و آن را عامل برتری خود می ساختند. این روند همچنان ادامه داشت تا کم کم انسان به فکر استفاده بهینه از این منابع افتاد و دانست که بسیاری از این منابع طبیعی محدود بوده و استفاده بی رویه از آنها تهدیدی جدی علیه آن ها محسوب می شود. این اهمیت منابع طبیعی را بیش از پیش کرد به ویژه در مواردی که این منبع یا منابع طبیعی بین دو یا چند دولت مشترک باشد و چون هر کدام در جهت منافع خود خواهان بهره برداری بیشتر هستند این ممکن است هم به منبع و هم به دولت شریک خسارت وارد نماید بنابراین ضرورت تعیین روشی برای بهره برداری درست و بهینه که منافع شرکا را در نظر داشته باشد باید مد نظر قرار گیرد و بررسی شود. یکی از منابع طبیعی با ارزش روزافزون منابع مربوط به انرژی و بالاخص گاز هستند. امروزه انرژی به عنوان یکی از مهمترین پارامترهای حاکم بر معادلات بین المللی و منطقه ای، نقش تأثیرگذاری در ارتباطات بین دولت ها ایفا می کند. نیاز دولت ها به انواع مختلف انرژی به خصوص منابع نفت و گاز جهت نیل به اهداف توسعه ای و ایجاد نوعی برتری اقتصادی، نظامی و در نتیجه سیاسی سبب شده است که مسائل مربوط به این نیاز، محور بسیاری از تعاملات و نیز منازعات بین المللی در یک قرن اخیر قرار گیرد. در این میان کشورهای مختلف کوشیده اند تا با حداکثرسازی سهم خود از برداشت منابع هیدروکربوری، اهداف ملی توسعه خود را تسریع بخشند. این سیاست در مورد منابع هیدروکربوری داخلی به دلیل اینکه با یک نگاه ملی در رابطه با برداشت صیانتی و حداکثری از مخازن نفت وگاز همراه می شود، عواید فراوانی را به همراه دارد، اما در مورد منابع مشترک به دلیل ورود عوامل دیگر بحث تا اندازه ای متفاوت است. از سوی دیگر حاکمیت دولت ها در حقوق بین الملل به رغم وجود برخی دیدگاه های بحث برانگیز، اصطلاح شناخته شده ای است و عمری به بلندای عمر دولت دارد. یکی از جلوه های این حاکمیت، صلاحیت انحصاری دولتها در بهره برداری از منابع طبیعی واقع در قلمرو آنها اعم از خشکی، دریایی و فضای بالای کشور و به تبع آن بازداشتن دولتهای دیگر از استفاده از آن منابع بدون رضایت دولت اخیر است. از جمله مهم ترین منابع تحت حا کمیت دولت ها، مخازن نفت و گاز (انرژی) می باشد. موضوع بهره برداری از میادین مشترک گاز از مسائل و موضوعاتی است که در سال های اخیر مورد توجه کشورها قرار گرفته است و این بدان دلیل است که کشورها به ارزش روزافزون منابع هیدروکربنی پی برده و با توجه به این که دیگر استخراج از مخازن نزدیک به سطح زمین نمی تواند پاسخ گوی نیازهای جامعه جهانی و حتی نیازهای خود این کشورها باشد. این کشورها برای بهره برداری از مخازنی که در عمق زمین یا دریا قراردارند هزینه های بسیاری را متحمل می شوند، بنابراین موضوع استخراج از میادین مشترک بیش از پیش در کانون توجه کشورها قرار گرفته است و امروزه به یکی از موارد اختلاف میان کشورهای حاضر در حوزه این میادین تبدیل گشته است، چرا که هر دولتی تلاش دارد تا به بهترین شیوه ممکن از این منابع تجدیدناپذیر بهره برداری کرده و عواید حاصل از آن را برای توسعه و بهبود زندگی شهروندان خود به کار گیرد این واقعیت باعث شده است برخی مسائل اختلافی در مورد میدان های مشترک که در مرز بین دو یا بیش از دو کشور قرار می گیرد و پیش تر، کمتر مورد توجه بودند، از اهمیت زیادتری برخوردار شوند و بخشی از حقوق بین الملل نفت و گاز را به خود اختصاص دهند.
گفتار دوم: سابقه توجه به منابع طبیعی مشترک
حال با درک اهمیت بررسی مسائل مربوط به منابع طبیعی و بالاخص منابع مشترک، بررسی سابقه چگونگی برخورد با این مهم لازم به نظر می رسد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱۵۲/۲
۶۷۹/۹۵
۲۶/۴
۷۹۸/۹۱
Error
۲
۰۴۴/۰
۰۲۲/۰
_
_
۸۶۴/۳
۳-۵- نرم افزار Qualitek نرم افزارهای مختلفی مانند Mini Tab، Stat ease، Windrobust وQualitek در طراحی آزمایشها استفاده میشوند. با توجه به محدودیتهای نرمافزار Mini Tab در برخی از قسمتهای روش تاگوچی، از جمله بررسی همزمان چندین پاسخ با ویژگیهای مختلف، علیرغم متداول بودن استفاده از این نرمافزار در طراحی آزمایشها، در این تحقیق از نرم افزار Qualitek نسخه ۴ استفاده شده است. این نرم افزار به صورت تخصصی برای روش تاگوچی طراحی شده است.
 فصل چهارم نتایج و بحث ۴-۱- مقدمه در این فصل، نتایج به دست آمده از بررسیهای تجربی انجام شده، مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. با توجه به دو طراحی آزمایش انجام شده با روش تاگوچی برای بررسی تاثیر پارامترهای الکتریکی و غیرالکتریکی بر مشخصات خروجی فرایند ماشینکاری تخلیه الکتریکی نیمه خشک، در ابتدای فصل سطوح این پارامترها و نحوه انتخاب آنها بیان میشود، سپس به تحلیل نتایج به دست آمده از این دو طراحی آزمایش و بررسی تاثیر پارامترهای ورودی بر مشخصات خروجی این فرایند پرداخته میشود و مقادیر بهینه نرخ برادهبرداری، نرخ سایش ابزار و زبری سطح تعیین میگردد. آنالیز واریانس نیز برای به دستآوردن درصد تاثیر هر یک از پارامترهای ورودی بر مشخصات خروجی فرایند ماشینکاری تخلیه الکتریکی نیمه خشک بکار گرفته میشود. در ادامه، به بررسی تاثیر جنس ابزار بر مشخصات خروجی فرایند ماشینکاری تخلیه الکتریکی نیمه خشک پرداخته شده و سپس فرآیندهای ماشینکاری تخلیه الکتریکی معمولی، خشک و نیمه خشک با یکدیگر مقایسه میشود و در نهایت تاثیر اعمال میدان مغناطیسی بر عملکرد فرایند ماشینکاری تخلیه الکتریکی نیمه خشک بررسی میشود. ۴-۲- تحلیل نتایج مرحله اول آزمایشها ۴-۲-۱- نرخ برادهبرداری ۴-۲-۱-۱- بررسی تاثیر پارامترهای ورودی موثر بر نرخ برادهبرداری شکل (۴-۱- الف)، نمودار اثر اصلی[۵۸] مربوط به نرخ برادهبرداری در فرایند ماشینکاری تخلیه الکتریکی نیمه خشک است و نرخ برادهبرداری را بر اساس سرعت دورانی ابزار در فرایند ماشینکاری تخلیه الکتریکی نیمه خشک نشان میدهد. با توجه به این شکل، نرخ برادهبرداری با افزایش سرعت دورانی ابزار تا ۲۰۰ دور بر دقیقه، افزایش مییابد ولی با افزایش بیشتر سرعت دورانی ابزار، نرخ برادهبرداری کاهش مییابد. در سرعتهای دورانی پایین، برادهها نمیتوانند بهراحتی از فاصله گپ ماشینکاری به بیرون دفع شوند، بنابراین با افزایش سرعت دورانی ابزار تا ۲۰۰ دور بر دقیقه، به دلیل بهبود دفع برادهها از گپ ماشینکاری و یکنواختشدن جرقهزنی، نرخ برادهبرداری افزایش مییابد. همچنین با افزایش سرعت دورانی ابزار تا ۲۰۰ دور بر دقیقه، نیروی گریز از مرکزی[۵۹] که مطابق معادله (۴-۱) محاسبه میشود، بر قطرات مذاب اعمال میشود که این نیرو موجب دفع بهتر قطرات مذاب از گپ ماشینکاری شده و منجر به افزایش نرخ برادهبرداری میشود. ولی افزایش بیشتر سرعت دورانی ابزار، نرخ برادهبرداری را کاهش میدهد، چون در سرعت های دورانی ابزار خیلی بالا (بیشتر از ۲۰۰ دور بر دقیقه)، اغتشاش در گپ ماشینکاری افزایش یافته و موجب گسترش کانال پلاسما میشود و بنابراین نرخ برادهبرداری کاهش مییابد. = (۴-۱) در رابطه بالا، md جرم قطرات مذاب و N سرعت دورانی ابزار میباشد. تاثیر نرخ جریان آب بر روی نرخ برادهبرداری در فرایند ماشینکاری تخلیه الکتریکی نیمه خشک، در شکل (۴-۱- ب) نشان داده شده است. بازده این فرایند با افزایش نرخ جریان آب بهبود مییابد، چون با افزایش نرخ جریان آب، دفع برادهها از گپ ماشینکاری بهبود یافته و در نتیجه نرخ برادهبرداری افزایش مییابد. تاثیر فشار گاز بر نرخ برادهبرداری در فرایند ماشینکاری تخلیه الکتریکی نیمه خشک، در شکل (۴-۱- ج)، نشان داده شده است. مطابق این شکل، نرخ برادهبرداری با افزایش فشار گاز تا bar5/1، افزایش مییابد، ولی با افزایش بیشتر فشار گاز ورودی، نرخ برادهبرداری کاهش مییابد. افزایش فشار گاز تا bar5/1، دفع برادهها از گپ ماشینکاری را بهبود میدهد که به نرخ برادهبرداری بیشتر منجر میشود. افزایش بیشتر فشار گاز، انتقال جرقه بین ابزار و قطعهکار را محدود میکند، بطوریکه تعداد جرقههای کمتری در عمل ماشینکاری شرکت میکنند، همچنین در این شرایط، اغتشاش ایجاد شده در گپ ماشینکاری افزایش یافته و موجب گسترش کانال پلاسما شده و نرخ برادهبرداری کاهش مییابد. مطابق شکل (۴-۱- د)، نرخ برادهبرداری با افزایش انرژی تخلیه افزایش مییابد. در سطوح انرژی تخلیه پایین، مکانیزمهای برداشت ماده از قطعهکار مانند ذوب و تبخیر ضعیف هستند. همچنین در سطوح انرژی تخلیه پایین، با توجه به کوچک بودن نیروی ضربهای به دست آمده از انفجار دیالکتریک، دفع برادههای تولید شده از گپ ماشینکاری بطور موثر انجام نمیگیرد. در این شرایط، حالت تخلیه در گپ ماشینکاری ناپایدار میشود و بازده ماشینکاری کاهش مییابد. در سطوح انرژی تخلیه بالا، مکانیزمهای برادهبرداری بهبود مییابند و همچنین نیروی ضربهای بزرگتری از انفجار دیالکتریک به دست میآید که دفع برادهها از گپ ماشینکاری را بهبود داده و نرخ برادهبرداری را بیشتر میکند. مربوط به نرخ برادهبرداری در فرایند ماشینکاری تخلیه الکتریکی نیمه خشک در مرحله اول آزمایشها. اثر اصلی شکل ۴-۱- نمودارهای ۴-۲-۱-۲- آنالیز واریانس مربوط به نرخ برادهبرداری و تعیین مقادیر بهینه نرخ برادهبرداری آنالیز واریانس مربوط به نرخ برادهبرداری در جدول (۴-۱) آمده است و درجه اهمیت هر کدام از فاکتورهای ورودی را در تاثیرگذاری بر مشخصه های خروجی فرایند ماشینکاری تخلیه الکتریکی نیمه خشک (نرخ برادهبرداری، نرخ سایش ابزار و زبری سطح)، مشخص میکند. جدول ۴-۱- آنالیز واریانس برای نرخ برادهبرداری در مرحله اول آزمایشها.
Percent
Pure sum
F ratio
Variance
Sum of squares
DOF
فاکتور
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|