کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



جستجو



آخرین مطالب

 



در لبنان نیز عربستان سعودی تلاش زیادی کرد تا با حمایت از سعد حریری و جریان المستقبل ترتیبات سیاسی درون این کشور را به نفع خود تغییر دهد؛ اما تا به امروز نتوانسته است در این راستا موفق شود و دولتی که در این کشور سرکار است، دولتی است که مورد پذیرش سعودی‌ها نیست، بنابراین در لبنان نیز عربستان در صدد تغییر در توازن قدرت داخلی است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
با ترور رفیق حریری، بعضی سران لبنان، غرب و کشورهای عربی انگشت اتهام را به سوی سوریه، ایران و گروه مقاومت حزب‌الله نشانه‌گیری نمودند. عربستان که تا این زمان نقش سوریه در لبنان را به عنوان مداخله در حوزه‌های حیاتی خویش ارزیابی می‌نمود، نقش خود را در همراهی با کشورهای غربی ایفا نمود و با فشارهای بین‌المللی و قطعنامه‌ی 1559سازمان ملل، سوریه مجبور به ترک لبنان پس از نزدیک به 2 دهه گردید. عربستان سعودی در صحنه‌ی سیاسی لبنان به ویژه زمانی اهمیت یافت که تلاش کرد به عنوان میانجی و طرف ثالث در انعقاد توافق‌نامه‌ی 1989 طائف مؤثر واقع گردد که آتش جنگ داخلی لبنان را فرو نشاند. پس از عقد توافق‌نامه‌ی طائف، عربستان سعودی در بازسازی لبنان نقش مهمی را ایفا کرد. رفیق حریری میلیاردر لبنانی طرف‌دار آل‌سعود در سال 1992م. پس از توافق‌نامه‌ی طائف به نخست‌وزیری لبنان رسید که این مسئله به افزایش نفوذ عربستان در داخل لبنان و حضور پررنگ سعودی‌ها در روند بازسازی اقتصادی لبنان منجر گردید؛ بنابراین اهمیت لبنان برای عربستان و حساسیت‌هایی که این کشور نسبت به مداخله‌های سوریه در لبنان دارد، از این زاویه معنا می‌یابد. (کرمی ، 24اسفند1391)
5-4-2-4 موقعیت کنونی عربستان در لبنان
ریاض پس از حوادث 7 می 2008 و پس از آن که عبدالعزیز خوجه، سفیر وقت عربستان در لبنان مجبور به خروجش از این کشور توسط یک کشتی عربستانی شد، پای خود را از تحولات جاری در لبنان بیرون کشید و به عنوان کشوری حاشیه نشین در تحولات لبنان مطرح شد. پس از آن که نجیب میقاتی، به عنوان نامزد حزب الله و جریان 8 مارس ریاست دولت جانشین حریری را بر عهده گرفت، انزوای عربستان در لبنان باز هم افزایش یافت تا آن جا که فعالیت سفارت خانه این کشور در بیروت به حداقل رسید و سعد حریری، مرد مورد اعتماد عربستانی ها نیز از لبنان خارج شد و به فرانسه رفت. البته وی بسیاری از ماه های سال را نیز در عربستان می گذراند تا به نوعی این پیام را از جانب ریاض بدهد که آل سعود عرصه سیاسی لبنان را به حال خود رها کرده اند. حتی سفرهای نجیب میقاتی، نخست وزیر سابق و میشل سلیمان، رئیس جمهوری به عربستان نیز کارساز نمی شدند و عربستانی ها تمایلی برای بازگشت به لبنان از خود نشان نمی دادند.
اکنون با انتخاب تمام سلام که با توصیه عربستانی ها و پافشاری آنها ریاست دولت جدید لبنان را بر عهده گرفته است، پیش بینی می شود که روابط عربستان و لبنان بهبود یابد و با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات حساس نمایندگان مجلس لبنان نقش سیاسی عربستان در عرصه سیاسی این کشور مجددا پررنگ شود. یکی از مقام های 14 مارس که نخواست نامی از او برده شود در این باره می گوید: «انتخاب تمام سلام به معنای آشتی عربستان با لبنانی ها است. اکنون ریاض قصد دارد با نیرویی جدید وارد عربستان شود و می خواهد نقشی مهم در کارزار سیاسی به ویژه انتخاباتی عربستان ایفا کند. روابط ریاض و بیروت زاییده یک سال و دو سال اخیر نیست بلکه سابقه ای دیرینه دارد و تاریخی حداقل 60 و 70 ساله را پشت سر می گذراند.»
گفته می شود بازگشت دوباره عربستان به عرصه سیاسی لبنان که به احتمال بسیار منجر به بازگشت سفیر این کشور در بیروت نیز خواهد شد، ماحصل سناریویی طراحی شده توسط ملک عبدالله، پادشاه عربستان، امیر سلمان بن عبدالعزیز، ولیعهد و بندر بن سلطان، رئیس سازمان امنیت این کشور بوده است. به گفته منابع آگاه هدف از برنامه ریزی های جدید عربستان این است که رویارویی طایفه تازه ای در لبنان صورت نگیرد و در عین حال خود نیز با مشکلات طایفه ای تازه ای در این کشور دست به گریبان نشود. به ویژه که سوریه، بزرگترین همسایه لبنان حال و روز خوبی ندارد و درگیری های طایفه ای در آن روز به روز به اوج خود بیشتر نزدیک می شوند. گفته می شود این سیاست دقیقا مطابق همان رویه ای است که در مصر با مشارکت دادن قبطی های مسیحی و در عراق با مشارکت دادن کردها حاصل شده است. عربستان خوب می داند که ترکیب طایفه ای لبنان در حکومت که مسیحیان و سنی ها و شیعیان پایه های اصلی آن را تشکیل می دهند به هیچ وجه قابل تزلزل نیست و نمی توان طرحی مغایر با آن طراحی کرد. برای همین سلام تمام را برای نخست وزیری جدید لبنان معرفی کرد چرا که او چهره ای تکنوکرات و میانه رو است که حمایت همه جریان ها از جمله حزب الله و جریان 8 مارس را به دنبال خود دارد.(روزنامه لبنانی الدیار ،19فروردین1392)
از سوی دیگربگفته منابع دبکا (پایگاه خبری رزیم صهیونیستی ) اولویت اول ریاض، تثبیت وضعیت لبنان از طریق راه حلی مشترک با طرف ایرانی است. پس از آن، سعودی ها به دنبال توافق با ایران در خصوص نتیجه بحران سوریه خواهند بود.
این گزارش تصریح می کند که حکام سعودی به این نتیجه رسیده اند که ائتلاف ایران – حزب الله – دولت سوریه در حال پیشروی در سوریه است و بهتر است که آنها به فکر منافع خود در لبنان و جناح «سعد الحریری» باشند؛ نتیجه ای که غربی ها و اسرائیلی ها هنوز به آن نرسیده اند. سعودی ها بر این باورند که اگر در ادامه این روند حزب الله قدرت را در بیروت در دست گیرد، وضعیت اقلیت سنی در لبنان به خطر خواهد افتاد.(کرمی، 24اردیبهشت1392)
5-2-4 گفتار پنجم ، سوریه
1-5-2-4 نقش ایران در سوریه
روابط تهران با دمشق به لحاظ تاریخی بر پایه‌ی سلایق مشترک استراتژیک استوار است، که شامل کاستن از قدرت آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه می‌شود. هر دو کشور نیز به منظور ایجاد توازن در روابط با کشورهای عرب متخاصم، روی یکدیگر تکیه می‌کنند. رابطه‌ی بین ایران و سوریه فاقد ابعاد ایدئولوژیک و دینی است. رژیم سکولار سوریه توسط افراد علوی اداره می‌شود، که به نوعی به مذهب شیعه مربوط می‌شوند که اکثریت مردم ایران تابع آن هستند. با این وجود، جمهوری اسلامی ایران، تنها حکومت دینی در دنیا، نزدیکی دینی کمی به حکومت اسد احساس می‌کند. ایران، سوریه را بیشتر به عنوان یک دروازه‌ی استراتژیک به دنیای عرب، یک سنگر علیه قدرت آمریکا و اسرائیل و مهم‌تر از همه راه ارتباط با حزب الله لبنان می‌بیند.
سوریه هم چنین به عنوان یک سپر در برابر بی ثباتی داخلی ایران عمل می‌کند. این ارتباط بین ایران و سوریه بیشتر بر پایه‌ی موقعیت ژئوپلتیک آن‌ها استوار است تا دین و مذهب. ایران مدت‌هاست که به سوریه به عنوان یک وزنه‌ی تعادل در برابر آمریکا، اسرائیل و کشورهای رقیب عربی نگاه می‌کند. جنگ ایران و عراق، موجب نزدیکی بیشتر ایران و سوریه شد. این علوی‌ها به عنوان یک شاخه‌ای از مذهب شیعه محسوب می‌شوند، اما اهمیت نقش مذهب در روابط بین ایران و سوریه نباید بیش از حد بزرگ نمایی شود. اگر چه برخی از روحانیون شیعه، مانند مؤسس معنوی حزب الله لبنان، امام موسی صدر، علوی‌ها را به عنوان شیعیان حقیقی می‌شناختند، اما سنت‌های پیچیده‌ی علوی‌ها، مانند نداشتن یک روحانیت واحد و یا داشتن عقاید التقاطی، آن‌ها را تا حدود زیادی از شیعیان ایران و عراق متمایز می‌کند.
2-5-2-4 سیر روابط ایران و سوریه از انقلاب اسلامی تا کنون
سیاست جمهوری اسلامی ایران مبنی برصدور انقلاب به کشورهای عرب، سبب شد که کشورهای مهم عربی مانند عربستان سعودی و مصر نیز در جنگ ایران وعراق از صدام حمایت کردند. سوریه در آن زمان تحت حکومت پدر بشار اسد، حافظ اسد، بود و تنها کشور منطقه محسوب می‌شد که در جنگ به صورت فعال از ایران حمایت می‌کرد. حافظ اسد، حزب بعث عراق را خطری برای منافع سوریه به شمار می‌آورد. جنگ ایران و عراق، انرژی عراق را تحلیل برد و آن‌ها را از تمرکز بر سوریه بازداشت.
کمی بعد از آن، جمهوری اسلامی، به عنوان یک عامل پرنفوذ در لبنان ظاهر شد، کشوری که حیاط خلوت سوریه محسوب می‌شد. محرومیت تاریخی شیعیان این کشور از حقوق شهروندی خود، و شور و شوق انقلابی نو ظهور ایران، به حکومت تهران اجازه داد تا از طریق ایجاد حزب الله لبنان، تأثیرات مهمی بگذارد. حافظ اسد، بر خلاف پسرش، بشار اسد، در پذیرش کامل نقش ایران در لبنان کاملاً مطمئن نبود، اما ایران و حزب الله را به عنوان دو وزنه‌ی مناسب برای ایستادگی در برابر دشمن اصلی سوریه، یعنی اسرائیل می‌دید. حمایت سوریه از ایران در طول جنگ با عراق، با تسهیل قدرت ایران و حزب الله در سوریه توسط حکومت این کشور دو برابر شد، و با وجود تفاوت‌های قومی و دینی زیادی که بین ایران و سوریه وجود داشت، این دو کشور بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شدند ، تا جایی که حافظ اسد در طول دوران پر سر و صدای حکومت خود، رابطه‌ی خود با ایران را بیشتر تقویت کرد. یکی از علل اصلی این اقدام می‌تواند، آسیب پذیری های حکومت او بوده باشد. علوی‌ها حدود ۱۲ درصد از جمعیت سوریه را تشکیل می‌دهند، که بر یک اکثریت سنی مذهب حاکم هستند. سرکوب مخالفان حکومت اسد را تضعیف کرد و اتکای او را به حکومت ایران به عنوان حامی بیشتر کرد. علاوه بر این، ایران و حزب الله از منافع سوریه در برابر خطرات خارجی نیز دفاع می‌کردند. حمله‌ی آمریکا در سال ۲۰۰۳ به عراق به عنوان یک خطر بالقوه برای سوریه محسوب می‌شد، چرا که سوریه خود را به عنوان یک هدف احتمالی برای تغییر رژیم به دست آمریکا می‌دید.
دمشق، جنگ سال ۲۰۰۶ بین اسرائیل و حزب الله را یک پیروزی به حساب می‌آورد. برای اولین بار از سال ۱۹۷۳، یک نیروی مسلح عربی توانسته بود در برابر حملات اسرائیل مقاومت کند و در عین حال تلفات مهمی نیز بر جای بگذارد. حزب الله تا حد زیادی روی سلاح‌ها و تاکتیک‌های نظامی ایران متکی بود، که این اهمیت ایران را در چشم کادر رهبری سوریه بیشتر کرد. (پایگاه خبری پارسینه ، 6بهمن91)
3-5-2-4 نظری اجمالی به دو دیدگاه در مورد دلایل وقوع آشوب در سوریه
در گفتگویی با” عنوان ایران چگونه به تحولات سوریه می نگرد؟” که توسط نشریه برهان با حضور دکتر سید جواد صالحی پژوهشگر ارشد پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه و دکتر هادی آجیلی عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طبا طبایی صورت پذیرفته ،در مورد دلایل نا آرامیهای سوریه این نظرات مطرح شد.
دکتر صالحی در مورد سیاستهای اتخاذ شده از سوی بشار اسد معتقد است که : با روی کار آمدن بشار اسد، دو موضوع مطرح بود. ثبات و اصلاحات در زمینه‌ی ثبات، گروه‌های محافظه‌کاری مثل حزب بعث و امنیتی‌ها پیشرو بودند و در زمینه‌ی اصلاحات جوانانی فعالیت می‌کردند که توقعات و انتظارات فزاینده‌ای داشتند. بشار اسد در انتخاب یکی از این دو الگو، نهایتاً تسلیم فشار محافظه‌کاران و امنیتی‌ها شد و نتوانست اصلاحاتی را که تحت عنوان” بهار دمشق"به وجود آمده و در قالب نهادهای مدنی بروز یافته بود ادامه دهد و به نتیجه برساند. بنابراین سرکوب مطالبات و برخورد امنیتی با آن‌ها، زمینه‌ای را فراهم کرد تا کشورهای مداخله‌گر منطقه‌ای و بین‌المللی دست به کار شوند و آتش‌بیار معرکه‌ی سوریه گردند. هر کدام از این کشورها با ایده‌ها و خواسته‌های خودشان در سوریه فعالیت می‌کردند؛ عربستان با ذهنیت سلفی‌گری، ترکیه با ادعای رهبری مترقی جهان اسلام و مصر نوین با اندیشه‌ی تکمیل حلقه‌ی اخوان‌المسلمین شمال آفریقا تا ترکیه . با وجود جمهوری اسلامی ایران، به عنوان کشوری پیشرو و در واقع رهبر جهان اسلام، این کشورها فاقد فضای لازم برای فعالیت شدند. بر هم خوردن نظم در سوریه، کشورهای مختلف را با این سؤال مواجه ساخت که برای آینده‌ی سوریه چه باید کرد. جمهوری اسلامی با توجه به نقش و جایگاه درخشانی که در خط مقاومت و به ویژه فلسطین ایفا می‌کند، مدافع بقای آقای بشار اسد بود، اما این موضوع به هیچ وجه به معنای نادیده گرفتن حقوق مردم و پاسخ‌گویی به توقعات فزاینده‌ی جوانان و به ویژه زنان نبود.
در حال حاضر سوریه عرصه‌ی مبارزه‌ی ‌نیروهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای است که یکی از این نیروها جمهوری اسلامی است. طبیعتاً جمهوری اسلامی از چند منظر به سوریه نگاه می‌کند.
از منظر استقلال و جایگاه مقاومت در عرصه‌ی ملی و منطقه‌ای.
پاسخ‌گویی به اصلاحات و بازگشت ثبات به سوریه با رعایت حقوق تمامی اقوام، گروه‌ها و تشکل‌های مدنی.
دکتر آجیلی در مورد اصرار و تصمیم بشار اسد بر ادامه حکومت خود ؛معتقد است که درتحولات کشورهای عربی در حالی که در یمن، تونس و مصر، اکثریت مردم، بدون مداخله‌ی خارجی خواستار سقوط نظام سیاسی بودند، در سوریه اوضاع متفاوت بود. تحولات و اعتراضات در سوریه، در مقایسه با این کشورها، با تأخیر آغاز شد. برخی معتقدند به دلیل اینکه شرایط سیاسی سوریه بعضاً مشابه کشورهای انقلابی بود، بعضی کشورها سعی کردند با بر هم زدن نظم حاکم بر سوریه، موازنه‌ی قدرتی را که در خاورمیانه به سود جریان‌های اسلام‌گرا و مشخصاً جمهوری اسلامی و به ضرر رژیم صهیونیستی و آمریکا به وجود آمده بود، دوباره به سود خود کنند.
لذا برخی تحلیل‌گران معتقدند که آغاز اعتراضات در سوریه، درونی و برآمده از ملت سوریه نبوده است. البته به هر حال باید توجه کنیم که نظام سیاسی حاکم بر سوریه از بسیاری جهات مشابه مصر، تونس و یمن است. در سوریه هم فضای امنیتی، رئیس‌جمهور مادام‌العمر و… برقرار است و مردم از مشارکت مدنی و بسیاری از حقوق و آزادی‌ها محروم‌اند.
چند ماه پیش از سال 2012 به صورت پراکنده، اعتراضات مردمی در شهرها و استان‌های سوریه قابل مشاهده بود. تعداد این افراد کم نبود، اما آن‌ها اکثریت جامعه‌ی سوریه را تشکیل نمی‌دادند. تظاهرات مسالمت‌آمیز این عده از مردم بدون تحریک و حمایت‌ کشورهای خارجی بود که متأسفانه با سرکوب و برخورد امنیتی و غیرقابل قبول نظام حاکم بر سوریه و ارتش این کشور مواجه می‌شد این اقدامات دولت سوریه هزینه‌های بسیاری برای آن کشور به همراه داشت و‌ باعث گسترش بحران هم می‌شد. در کنار تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم، گروه‌های مسلحی هم وجود داشتند. از ابتدای سال 2012 ورق برگشت؛ مردم به طور کلی از صحنه‌ی تظاهرات مسالمت‌آمیز خارج شدند و در حال حاضر، نقطه‌ی کانونی و وزن اصلی اعتراضات را گروه‌های مسلح تشکیل می‌دهند. این گروه‌های مسلح به چند دسته تقسیم می‌شدند. یک دسته‌ی کلی از آن‌ها داخلی بودند و شامل شورای ملی سوریه و افرادی می‌شدند که از ارتش سوریه خارج شده بودند. علاوه بر این افراد، تعداد قابل توجهی‌ از نیروهای مسلح و تسلیحات نظامی از بیرون وارد شده بودند و پشتیبانی مالی و اطلاعاتی می‌شدند.
تا زمانی که نظام حاکم در سوریه در مقابل خود گروه‌های مسلحی را ببیند که از خارج کشور پشتیبانی می‌شوند و قصد براندازی نظام را دارند، بدیهی است که در مقابل آن‌ها مقاومت می‌کند مسلماً هر حکومتی باشد همین کار را می‌کند و دوستانش نیز از او حمایت می‌کنند. زمانی می‌توان از اسد انتظار داشت قدرت را واگذار کند که دو اتفاق بیفتد.
یکی اینکه این فشار، ناشی از گروه‌های مسلح خارجی، اقدامات تروریستی و کشورهای خارجی نباشد، بلکه برآمده از خواست اکثریت مردم باشد.دوم، این تغییرات و اصلاحات در شرایط آرام سیاسی انجام شود. در غیر این صورت، نه تنها برای اسد، بلکه برای هیچ حاکمی این مسئله معقول نیست که صرفاً به دلیل فشار گروه‌های مسلح و کشورهای خارجی قدرت را واگذار کند.
دکتر صالحی معتقد است که، سوریه و منازعات این کشور از چند موضوع نشئت می‌گیرد. یکی از این مسائل این است که ساختار سیاسی سوریه، همانند اکثر کشورهای خاورمیانه، اقتدارگرا، فردگرا و خانواده‌گراست. در واقع هرچند قانون اساسی حکومت این کشور را جمهوری نامیده است، اما جمهوری در این کشور خانوادگی و به نوعی شبیه به نظام پادشاهی است. زمانی که بشار اسد می‌خواست به ریاست جمهوری برسد، چون 40 سال نداشت و بر اساس قانون اساسی نمی‌توانست رئیس‌جمهور این کشور شود، قانون اساسی را تغییر دادند.
بنابراین معضل فردگرایی در سوریه مسئله‌ای است که از دوران حافظ اسد تا امروز در کشور وجود دارد. زمانی که بشار به قدرت رسید، وعده داد که اصلاحات، تقویت جامعه‌ی مدنی و توزیع و واگذاری قدرت را در دستور کار خود قرار می‌دهد؛ اما از آنجا که وزن و قدرت حزب بعث و نیروهای امنیتی در سوریه بسیار زیاد بود، عملاً اسد در یک عمل انجام‌شده قرار گرفت. بنابراین ریشه‌ی مشکلات امروز را باید در نیروهای امنیتی سوریه یافت.
دومین عاملی که سبب بروز اتفاقات اخیر سوریه شد، به اعتقاد من، ناشی از ادراک اشتباه نخبگان از فضای اجتماعی سوریه بود. آن‌ها در حقیقت حوادث سال 1982را به یاد دارند که حافظ اسد با بهره گرفتن از قوه‌ی قهریه و نیروی هوایی، ثبات را در جامعه‌ی سوریه برقرار کرد. این افراد با توجه به این تجربه‌ی تاریخی، به سمت اقدامات خشونت‌‌آمیز حرکت کردند.
در حقیقت ، اینکه در تونس یا مصر نظام حاکم سقوط کرد، ولی در سوریه چنین اتفاقی نیفتاد ریشه در رابطه‌ی ارتش و نظام حاکم دارد. در تونس و مصر، پس از 10 یا 15 روز ارتش از حکومت جدا شد، ولی در سوریه ارتش بقا و دوام خود را وابسته به بقای حکومت می‌داند. در واقع نظام سوریه به گونه‌ای است که در آن، ارتش و حکومت در هم تنیده شده‌اند. به همین دلیل، بحران سوریه تا امروز ادامه داشته است.( برهان ،30آذر1391)
4-5-2-4 دلایل حمایت ایران از حکومت سوریه
علیرضا نادر در مقاله ی خود که در اندیشکده وند به چاپ رسیده است، اینگونه به این موضوع پرداخته است که” در تحولات اخیر روی داده در سوریه موضع ایران این است که حکومت بشار اسد در قدرت باقی بماند. اما حکومت تهران آنقدر هوشیار است که بداند رژیم سوریه دیر یا زود سقوط خواهد کرد. از این رو، ایران حمایت خود از گروه‌های علوی و دیگر گروه‌های شبه نظامی را افزایش داده است، نه تنها به این خاطر که بتواند در سوریه نفوذ خود را حفظ کند، بلکه مهم‌تر از همه این که بتواند در صورت سقوط اسد، ارتباط فیزیکی خود با حزب الله را حفظ کند. سقوط رژیم اسد، نه تنها می‌تواند نفوذ ایران در دنیای عرب را تحت تأثیر قرار بدهد، بلکه می‌تواند حمایت نظامی این کشور از حزب الله را نیز کاهش بدهد. بیشتر سلاح‌هایی که تهران برای حزب الله ارسال می‌کند، از طریق سوریه به دست این گروه می‌رسد. راه دیگر می‌تواند ترکیه باشد. آنکارا که در حال رقابت با ایران برای افزایش نفوذ خود در خاورمیانه است، جلوی ورود هواپیماها و تانکرهای ایرانی به مقصد سوریه و حزب الله را گرفته است. ایران می‌تواند از طریق دریا نیز کمک‌های خود را به حزب الله برساند، اما این کار زمان بیشتری می‌برد، و کشتی‌های ایرانی در برابر منع رفت و آمد آسیب پذیر هستند.
جمهوری اسلامی ایران معتقد است که حکومت سوریه بخش مهمی از جبهه‌ی مقاومت در برابر اسرائیل است، و در صف مقدم جبهه‌ی جنگ ایران با آمریکا قرار دارد. برخی از مقامات ایران، حمایت بی چون و چرای حکومت از رژیم اسد را زیر سؤال برده‌اند، اما به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی سیاست حمایت همه جانبه را در پیش گرفته است.همچنین این نگرانی وجود دارد که، اعطای امتیاز به ایران بر سر موضوع سوریه می‌تواند جایگاه آمریکا را در کشورهای عرب تضعیف کند.چشم انداز سیاست ایران نشان می‌دهد که این کشور هیچ تمایلی به مذاکره با آمریکا بر سر سوریه ندارد، خصوصاً تا زمانی که آمریکا و متحدانش بخواهند حکومت علوی‌ها در این کشور را ساقط کنند. اما اگر یک نقش مهم برای حکومت ایران در آینده‌ی سوریه در نظر گرفته شود، می‌توان تهران را پای میز مذاکره کشاند. اما اعطای چنین امتیازی می‌تواند مورد نکوهش اپوزیسیون سوریه قرار بگیرد، گروهی که ممکن است روزی بر این کشور حکمفرما شود. از طرف دیگر، نفوذ قوی ایران در آینده‌ی سوریه بعد از سقوط اسد، می‌تواند جایگاه آمریکا را نه تنها در سوریه بلکه در جهان عرب و کشورهای سنی تضعیف کند."( نادر، 8اردیبهشت1392)
5-5-2-4 نقش عربستان در سوریه
عربستان مشخصاً سوریه را از نگاه عینک رقابت های منطقه ای با ایران (مهار الگوی نفوذ معنوی ایران) نگاه می کند و در واقع برای همین در مقابل نظام اسد و در دفاع از قیامی که علیه این نظام صورت گرفته گام بر می دارد. در واقع کاهش نفوذ ایران در منطقه یا مهار کردن الگوی نفوذ انقلاب اسلامی در دنیای عرب که زمانی در قالب هلال شیعی مطرح گردید. عربستان دامنه این تهدید را بعد از بهار عربی گسترده تر می بیند و نزدیکی گروه های مقاومت و بخصوص سوریه به ایران را به منزله برهم خوردن تعادل منطقه ای و به حاشیه رفتن سیاست های سعودی می داند. بنابراین عربستان در هماهنگی با رویکرد غربی – عربی تلاش دارد تا موقعیت ایران در سوریه را کاهش دهد. از اینرو در چنین شرایطی عربستان برای محدود سازی قدرت ایران در خاورمیانه از گروه های معترض در سوریه حمایت می کند.
محیط ژئوپلیتیکی عربستان سعودی پس از تحولات جهان عرب در محاصره تحولاتی قرار گرفت و موجب شد تا سیاست حفظ وضع موجود این کشور به چالش کشیده شود. بر این مبنا بحران سوریه کانونی شد تا عربستان بتواند معادلات قدرت در حال شکل گیری را دگرگون سازد و در مقابل نظم ایجاد شده موازنه ایجاد کند. در سطح ژئوپولیتیکی فشارهایی که عربستان همراه با طرح غرب و اتحادیه عرب اعمال کرده است تا بر اساس آن سیاست های رادیکالیستی سوریه و حمایت های آن از جریان مقاومت در منطقه تضعیف گردیده و با حذف این نقش، نقش ایران نیز در منطقه کاهش یابد و با تضعیف نقش این دو کشور، فرصت برای نقش آفرینی در مسائل لبنان و فلسطین افزایش پیدا خواهد کرد. موفقیت عربستان در ساقط کردن نظام سوریه می تواند موفقیت مهمی برای احیای نقش منطقه ای عربستان و آینده سیاست های عربی سعودی ها باشد و بر ژئوپلیتیک خاورمیانه و شکل گیری ائتلاف ها و دسته بندی های جدید منطقه ای تأثیرات قابل توجهی بر جای بگذارد.
ژئوکالچر یا ژئوپلیتیک فرهنگی فرایند پیچیده‏ای از تعاملات قدرت، فرهنگ و محیط جغرافیایی است که طی آن فرهنگ و ایدئولوژی ها همچون سایر پدیده‏های نظام اجتماعی‏ همواره در حال شکل‏گیری، تکامل، آمیزش و جابجایی در جریان زمان و در بستر محیط جغرافیایی اند. به عبارت دیگر ژئوکالچر ترکیبی از فرایندهای مکانی- فضایی‏ قدرت فرهنگی میان بازیگران متنوع و متعددی است که در لایه‏های مختلف اجتماعی و در عرصه محیطی به نقش‏آفرینی پرداخته و در تعامل یا رقابت با یکدیگر بسر می برند و بر اثر همین تعامل مداوم است که در هر زمان چشم‏انداز فرهنگی‏ ویژه‏ای خلق می‏شود. از آنجا که فرایند سیاسی متضمن ترکیبی از حالتهای‏ سه‏گانه ستیزه، رقابت و همکاری‏ است، بنابراین نواحی فرهنگی یا حوزه ‏های تمدنی در طول تاریخ‏ همواره اشکال سه‏گانه مذکور را در کنار هم به نمایش گذارده‏اند.( کرمی ، 30آبان1391)
6-5-2-4 ابعاد تقابل عربستان با سوریه
الف)مقابله با سیاستهای حکومت سوریه
یکی از جلوه های تقابل عربستان در برابر سوریه به سیاست های رادیکالیستی و تندروانه سوریه در منطقه بر می گردد. سعودی ها همواره سوریه را به خاطر مواضع رادیکالیستی و حمایت از گروههایی که سیاست وضع موجود را به خطر انداخته و مقاومت را در منطقه اشاعه می دهند، متهم نموده و آنرا خطری برای منافع و آینده پادشاهی های محافظه کار می دید. نگرانی عربستان تا حدود زیادی ریشه در واقعیت داشت، از آنجا که سوریه به تنهایی فاقد منابع کافی برای ادامه سیاست های خود در لبنان و اراضی اشغالی بود، اقدام به ائتلاف‌ سازی بدون توجه به‌ ایدئولوژی متحدین خود نمود. ائتلاف های جدید شرایط تازه‌ای را برای دستیابی به اهداف سوریه مهیا می‌ساخت. از ‌این رو در زمان حافظ اسد، سوریه به طور همزمان ائتلاف هایی را با کشورهای نفت خیز عربی، اتحاد شوروی و ‌ایران اسلامی ‌پی ریزی نمود که ‌این ائتلاف ها تا امروز به اشکال گوناگون با نوسان و شکست روبه رو بوده است. پس از حمایت های سیاسی و نظامی دولت حافظ اسد از ایران در جنگ با عراق، صدام حسین و ملک فهد پادشاه وقت عربستان در یک طرح مشترک، گروه اخوان المسلمین سوریه (که از گذشته مخالفت ها و درگیری هایی با حزب بعث و حافظ اسد داشتند) را تحریک کردند و جنگی داخلی طی سال های 1982-1984 بر سوریه تحمیل نمودند تا شاید از مواضع حمایتی خود از ایران کوتاه بیاید. حافظ اسد پس از کنترل جنگ داخلی که نزدیک به20 هزار کشته داشت، عراق را به حمایت از اخوان مسلمین و دخالت در سوریه متهم کرد و به این بهانه تمام مرزهای خود را با عراق طی جنگ تحمیلی مسدود نمود. در واقع تقابل این دو ایدئولوژی همواره سایه خود را بر نگرش و طرز تلقی دو کشور سوریه و عربستان از یکدیگر بر جای گذاشته است. برای مثال در اجلاس دمشق در مارس 1991 که با شرکت شش کشور شورای همکاری خلیج فارس بعلاوه مصر و سوریه موسوم به طرح امنیتی 2+6 برای انجام همکاری های اقتصادی، سیاسی، نظامی و امنیتی میان اعضا شکل گرفت، عربستان و مصر میانه رو در یک سر طیف با سوریه رادیکال در طرف دیگر قرار داشتند که نهایتاً با شکست مواجه گردید.
در واقع عربستان از زمان مرگ حافظ اسد و بخصوص روی کار آمدن بشار اسد نگاه مساعدی به سوریه نداشته است. چرا که بشار اسد بسیار مستقلانه تر از سیاست های منطقه ای عربی عمل نموده است. مثلاً در دهه 1990 مثلث عربستان، مصر و سوریه جهت دهنده به دیپلماسی کلی جهان عرب بود و مشکلات و بحران های جهان عرب در چارچوب این مثلث تعریف می شد. اما از زمان به قدرت رسیدن بشار اسد، این مثلث تضعیف شد و نهایتاً از سال 2005 و با ترور رفیق حریری به طور کامل از هم فروپاشید و به دو محور تقسیم شد که یک محور مشخصاٌ ایران و سوریه است. برای همین عربستان هیچ نگاه مساعدی به نظام سوریه بعد از حافظ اسد نداشته و بحران سوریه فرصت خوبی را برای عربستان فراهم نموده است تا با ساقط کردن اسد، سیاست های رادیکالی وی را نیز از میان بردارد.(کرمی 30 آبان 1391)
ب ) تلاش برای توسعه سلفی گری در سوریه
یکی از دلیل عربستان برای مداخله در سوریه و تقویت جبهه مخالفان بشار اسد، ارائه الگوی نظم جانشین در منطقه با اندیشه سلفی گری است. امری که حاکی از تقابل ایدئولوژیکی است و به اقلیت علوی حاکم در مقابل اکثریت سنی بر می گردد. در مقطع اخیر سلفی ها به نوعی حامل گفتمان اسلام گرایی افراطی هستند که البته نسبت به القاعده ملایم تر محسوب می شوند. در واقع عربستان حامل این گفتمان می تواند بسترساز ایجاد نوعی تنش مذهبی باشد. در واقع امر، عربستان از این فاکتور در تلاش است تا با نشان دادن تقابل شیعی و سنی و حمایت از اکثریت سنی ضمن مهار مخالفان داخلی و حفظ همبستگی میان آنها، حمایت خود را از برادران اهل تسنن سوریه که در زیر مشت آهنین نظم علوی و متحد وفادار ایران شیعی قرار دارند، ابراز دارد. امری که به دولت عربستان اجازه می دهد تا اعتبار مذهبی خود را به مخالفان داخلی اش نشان دهد. وهابیونی که در رسانه ها و تلویزیون های ماهواره ای به گریه افتاده و خواستار جهاد در سوریه هستند. وهابیونی که به دلیل داشتن مواضع قشری و سفت و سخت، با مخالفت علما و قضات درجه اول و صاحب نفوذ مذاهب اربعه در شهرهایی چون دمشق و قاهره روبه رو شدند. در واقع بحران سوریه برای عربستان حاکی از کشتن دو پرنده با یک سنگ است.
در واقع تفسیر وهابی در نگاه عربستان به آنچه که در سوریه می گذرد وجود دارد، کمک هایی که سعودی ها به مجاهدین افغان در شوروی نمودند از این زاویه معنا می یابد. سعودی ها در اواخر دهه 1970 به مدد ثروتهای نفتی، جبهه ضد کمونیستی و مبارزه با دولت ها و جنبش های کمونیستی را در پیش گرفتند و با بیش از 5/7 بیلیون دلار در قالب کمک های خارجی و تسلیحاتی در مصر، یمن شمالی، پاکستان و سودان به تقویت نیروهای وابسته به خود بودند. حمایت از عملیات های ضد شوروی و ضد لیبیایی و حمایت از هم پیمانانش در آنگولا، چاد، اریتره و سومالی. اکنون  هم حمایت های مالی و تسلیحاتی که از مخالفان و ارتش آزادی بخش در سوریه می نماید، همگی تلاشی است برای تقویت و روی کار آوردن سنی هایی که در خلاء قدرت همراهی خود را با عربستان نشان دهند. ریاض اکنون روی کمک اخوان المسلمین و متحدانش حساب باز کرده است. اخوان المسلمین بهترین گروه سازمان یافته محسوب می شود که به احتمال زیاد می تواند در دراز مدت خلاء قدرت را در این کشور پر کند. ریاض در طول سه دهه گذشته به تمام معارضین فراری به ویژه اخوان المسلمین و سلفی‌های تندرو پناه داد و آنها در مؤسسات فرهنگی، دانشگاهی و آموزش به خدمت گرفت. ریاض امیدوار است موقعیت بشار اسد در سوریه را با رهبری سنی مذهب خود هماهنگ کرده و از دمشق یک دولت مخالف با ایران بسازد. این امیدی است که ریاض در کوتاه مدت به آن دل بسته است، چرا که احتمال دارد سوریه با جنگ داخلی مواجه شود، درگیری ها و جنگ های فرقه ای که در نهایت می تواند به ایجاد دولتی جدید منجر گردد.
هر چند نباید این نکته را نیز از نظر دور داشت که رشد سلفی گری و حمایت از اندیشه های سلفی می تواند حکم شمشیر دولبه را برای عربستان داشته باشد. حمایت هایی که تحت عنوان ارزش های عرب در جهاد علیه اتحاد شوروی در افغانستان دهه 1980 انجام شد، فاکتور اصلی در توسعه القاعده  بر اساس ایده سلفی بود که بعدها علیه حاکمان سعودی چرخش پیدا نمود. از سوی دیگر حمایت هایی که از قوه مققنه انتخابی در عربستان سعودی می شود، اقدام قابل توجهی از فعالیت های سلفی است که چرخشی در اندیشه های سیاسی سلفی به حساب می آید، امری که قبلاً توسط این گروه به عنوان اندیشه ای غیر اسلامی تعبیر می شد. همچنین رشد فعالیت های دموکراتیک سلفی در مصر می تواند نعمت درهم برهمی برای حاکمان سعودی باشد.( کرمی ،30 آبان1391)
7-5-2-4 دورنمای اهداف عربستان در سوریه
موج تحولات جهان عرب، محیط ژئوپلیتیکی و ژئوکالچری عربستان سعودی را در محاصره تحولاتی قرار داد و موجب شد تا سیاست حفظ وضع موجود این کشور به چالش کشیده شود. بر این مبنا بحران سوریه کانونی شد تا عربستان بتواند معادلات قدرت در حال شکل گیری را دگرگون سازد و در مقابل نظم ایجاد شده موازنه ایجاد کند. نقشی که عربستان در چارچوب استراتژی غربی - عربی بازی می کند، تضعیف سوریه یا حذف نقش منطقه ای سوریه را می طلبد.
در سطح ژئوکالچری نیز می توان اذعان نمود که تقابل گفتمانی موجود باعث می‌شود تا کل موضوعات خاورمیانه از بحث‌ نوع حکومت و تغییر نظام‌های سیاسی در اثر ظهور جنبش های مردمی به سمت تنش‌های مذهبی سیر کند. این روند مبتنی بر نوعی استراتژی برای حفظ بقای نظام سیاسی اقتدارگرا و سنتی سعودی و ارتقای جایگاه و نفوذ و نقش‌آفرینی منطقه ای عربستان محسوب می شود. نقشی که با حذف سیاست های رادیکالیستی سوریه و حمایت از جریان سلفی در منطقه معنا پیدا خواهد نمود. بر این مبنا پشتیبانی مالی، رسانه ای و تسلیحاتی به مخالفین سوری می تواند تعدیل فشارها و قیام های جهان عرب و مدیریت تحولات به سمت و سوی نوعی تغییرات با سازوکار قاعده مند را در پی داشته باشد که تبادل قدرت و انتقال قدرت و خروج نخبگان سابق از قدرت را قاعده مند کند. در پایان می­توان گفت که موفقیت عربستان در ساقط کردن نظام سوریه می تواند موفقیت مهمی برای احیای نقش منطقه ای عربستان و آینده سیاست های عربی سعودی ها باشد و بر ژئوپلیتیک خاورمیانه و شکل گیری ائتلاف ها و دسته بندی های جدید منطقه ای تأثیرات قابل توجهی بر جای بگذارد.(کرمی ،30 آبان1391)
گفتار ششم
6-2-4 عملکرد تشکیلاتی جنبش القاعده و نقش مهم آن در تحرکات اخیر خاورمیانه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1400-08-03] [ 12:54:00 ب.ظ ]




 

 

 

 

 

 

 

 

سیمین

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نهال

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در بررسی فیلم‌های قبل از انقلاب، زن‌مش‌حسن در فیلم گاو با عقاید و باورهایی مذهبی آمیخته با سنت به تصویر کشیده شده است. آن‌جا که زن به دعا و توسل می‌پردازد، بار اعتقادی دینی را می‌توان دریافت، اما در فضای سنتی، تمام افراد ده به‌طور کاملاً مشابهی نوعی از سنت را دنبال می‌کنند. ریختن آب تربت بر سر زن و خواندن ورد‌های نامعلوم، بیان‌گر نوعی اعتقاد فرادینی هستند که از سنت در جهت تسکین آلام و اضطراب جمعی بهره می‌گیرند. مهری در فیلم آقای هالو دارای عقاید مشخصی نبوده است. در واقع، شخصیت تنها در روزمره‌گی‌های مادی زندگی به تصویر درآمده است. هر چند که شخصیت عباراتی چون “خدا جونم” را در کلام به‌کار برده، اما نمی‌توان آن را نمود عقاید دینی دانست. به‌هرحال، موقعیت اجتماعی زن و سطحی‌انگاری‌هایی که در فیلم از او سرمی‌زند او را به داشتن باورهای سنتی نزدیک می‌کند. باورهای شخصیت منیر در فیلم پستچی نیز نامشخص است و بدان پرداخته نشده است. در فیلم دایره‌ی مینا شخصیت زهرا، هنگامی که وی بر بالای سر جنازه قرآن را بوسیده و کنار می‌گذارد، بر باورهای دینی خود صحه می‌گذارد. در دهه شصت و دوره‌ی بعد از انقلاب، در شخصیت مادر در فیلم اجاره‌نشین‌ها باورهای دینی شدت می‌یابد. آن‌جا که نماز می‌خواند و به فرزندش یادآوری می‌کند که پدر خدابیامرز هرگز لقمه‌ی حرام نخورده است، آه مظلوم پاپیچ او خواهد شد، و در خانه‌ی غصبی نمازش قبول نیست. این‌ها باورداشت‌هایی از تعالیم دینی است که مادر به آن‌ها پایبند بوده و بیان می‌کند. به‌علاوه، آمیزه‌ای از باورهای سنتی نیز با مادر همراه است: اعتقاد به ویرانگر بودن بیان و نفوس بد هنگامی که به نوه‌اش می‌گوید: «زبونتو گاز بگیر». این اعتقاد ریشه در میراثی از گذشتگان در باورهای مادر دارد. شخصیت مهشید در فیلم‌ هامون نوعی از باورهای پست‌مدرن را با خود به همراه دارد. نوعی از باورهای عرفانی نامعمول و نوعی مکاشفه که توسط زن اعمال می‌شود. هنگامی که در بقعه‌ی متبرکه به مدیتیشن می‌پردازد. حمید هامون نیز حالات مهشید را چنین روایت می‌کند: «تازه زده بود به گرجیف و یونگ و عرفان بازی، می‌خواست هر طور شده مرکز عاطفی وجودو مهار کنه». به هرحال این نوع از عرفان که حمید هامون آن را بیمارگونه توصیف می‌کند، در جهت تسکین اضطراب‌های زن و احتمالاً مبارزه با احساس پوچی مضاعف او بوده است. علاوه بر این، رفتن مهشید به امامزاده با حمید هامون با باورهای دینی همراه بوده است. اما آن‌چه که از فیلم بر می‌آید، این است که باورداشت‌ها تحت نفوذ عرفان و در جهت کشف نوعی زیباشناختی معنوی بوده است. در فیلم بانو شخصیت بانو نیز آمیزه‌ای از عرفان و باورهای پست‌مدرن و نیز باور دینی را تؤامان دارا است. هنگامی که به نوعی عرفان چینی روی می‌آورد، تاس ریختن، کشیدن خطوط عجیب و غریب روی کاغذ و خواندن کتابی که در جهت تعلیم دست‌یابی به آرامش درونی است. علاوه بر این، زن به انجام مناسک دینی همچون نماز خواندن می‌پردازد که وجود قرآن و تابلوهای نوشته‌های دینی این امر را تأیید می‌کند. در واقع شخصیت بانو نیز مانند مهشید در گریز از ترس‌های بی اندازه‌ای که بر او تسلط دارند و نیز احساس سرگشته‌گی و تنهایی مداومش به باورهایی می‌پرداخته است، تا این اضطراب مداوم را مهار کند. در نیمه‌ی اول دهه هفتاد شخصیت سارا در فیلم سارا تجلی زنی است که به باورهای دینی متوسل است و این در زمانی که وی برای نماز صبح برمی‌خیزد، نشان داده شده است. پری نیز دارای باورهای دینی است که در او شدت یافته است. این باورهای دینی همراه با نوعی از عرفان و خواندن ذکرهای دینی و جستجوی درک بیشتری از فهم وجود خدا همراه است. در این مسیر پری با کتاب سالکی همراه است که با تکرار اسم خدا سعی در شناخت او دارد. با این وجود، باورداشت‌های پری صرفاً دینی نیست، زیرا در حال انجام مناسک دینی نشان داده نشده و حتی اقدام به خودکشی کرده است که با باورهای دینی در تضاد است. او در واقع بیشتر به مکاشفه روی آورده، مکاشفه‌ای که رنگ و بوی دینی داشته است. در فیلم لیلا شخصیت لیلا نیز دارای باورهای دینی بوده است و هنگامی که نماز می‌خواند و دعا می‌کند یا تسبیحی را به عنوان هدیه به رضا می‌دهد، نشان داده شده است. علاوه بر این، این باورهای دینی را می‌توان نزدیک به نوعی عرفان نیز دانست. تسبیحی که لیلا به رضا هدیه می‌دهد شاه مقصود است، تسبیحی سبز رنگ که با داشتن آرزوهای نیک برای فرد دارنده‌ی آن همراه است. این یک زیباشناختی تلطیف شده است که در باور دینی ادغام یافته است. در نیمه‌ی دوم دهه هفتاد، شخصیت‌های میم، دختردایی و منشی‌صحنه با باورداشت‌های مشخصی به تصویر کشیده نشده‌اند. در دهه هشتاد عفت در فیلم مهمان مامان، دارای باورهای مذهبی تؤام با سنت است: مانند صلوات فرستادن و برحذر دشتن صدیقه از سقط بچه با یادآوری این‌که گناه است. به‌علاوه، با اسپند دود کردن که آن را نوعی خوش‌یمنی تلقی می‌کند، در میانه‌ی دین و سنت قرار می‌گیرد. در فیلم سنتوری شخصیت هانیه با باورهایش تصویر نشده است. سیمین در فیلم طهران: روزهای آشنایی باورهای دینی داشته است. برای نمونه روی سفره‌ی هفت‌سینی که تدارک دیده قرآن قرار دارد و با رفتن به زیارتگاه باورهای دینی‌اش را تأیید می‌کند. به‌علاوه، اعتقادش به نفوس بد هنگامی که به فرزندش تذکر می‌دهد «زبونتو گاز بگیر» باوری سنتی را نمایش می‌دهد. نهال در فیلم نارنجی‌پوش در شاخص‌های اعتقادی ذکر شده، به تصویر درنیامده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
به‌طور کلی، زنان در سینمای مهرجویی غالباً در زمان محرومیت و اضطراب رو به باورها و اعتقاداتشان می‌آورده‌اند. زمانی که با موانع اجتناب‌ناپذیر در بیرون و درون خود مواجه شده و از موضع انفعالی سعی در کنترل آن داشته‌اند. این کلیشه از نمود باورهای دینی زنان در فیلم‌های مهرجویی در تمام دوره‌ها رایج بوده و زنان غالباً زنانی مذهبی و معتقد بوده‌اند. اما این گرایش گاه با باورهای سنتی در میان زنان طبقه‌ی پایین و مسن ادغام شده است و گاه با باورهای پست‌مدرن و توسل به اشکال عرفانی اسلامی و شرقی در میان زنان طبقه‌ی متوسط و بالا پیوند یافته است. این بازنمایی و بازتولید اشکال مذهبی زنان اگرچه در تمام دوره‌ها کم‌ و بیش وجود داشته، اما شدت آن متفاوت بوده است. در حالی که در دوره‌ی پیش از انقلاب نمایش هویت زنان در هاله‌ای از بی‌اعتنایی بوده و به بازنمایی اعتقادات آنان چندان پرداخته نشده و آن‌چه که وجود داشته، غالباً اشکالی بسیار سنتی و مذهبی بوده است. اما در دهه شصت و نیمه‌ی اول دهه هفتاد در نزد زنان طبقه‌ی متوسط تلفیق باورهای دینی و پست‌مدرن همراه با شیوع دغدغه‌های کشف و شناسایی هویت خود همراه بوده است. اما پس از آن در نیمه‌ی دوم دهه هفتاد و دهه هشتاد این بازنمایی کاهش یافته و زنان از این باورها عبور کرده و به باورهای منطقی و علمی برای رفع موانع نزدیک شده‌اند.
۵-۳-۴- ادبیات گفتاری زنان
مفهوم کاربرد واژگاندر این بررسی سه نوع کاربرد زبان توسط زنان شناسایی شده است که عبارتند از:
کاربرد واژگان همدردی: در زبان فارسی کلماتی که در آن‌ها نوعی همدردی وجود دارد، مورد استفاده زنان است، مانند: «آخی، بدبخت، بیچاره، حیوونی و …».
کاربرد واژگان تحسین‌آمیز: زنان از اصطلاحات تحسین‌آمیز بسیار استفاده می‌کنند در حالی که مردان به‌ندرت آن‌ها را در گفتگوهایشان به‌کار می‌برند، اصطلاحاتی چون « به‌به، قشنگ، خوشگل، معرکه، ماه، ناز، نازنازی و …».
کاربرد اصطلاحات خاص: در زبان فارسی زنان از کلمه ها، عبارات و آواهای ویژه‌ی متفاوتی استفاده می‌کنند مثل «وا، اوا، واه واه، خاک بر سرم، خدا مرگم بده، روم سیاه، خبه‌خبه، برو بابا تو هم، زبونتو گاز بگیر، دلم مثه سیر و سرکه می‌جوشه و …».
مفهوم مضامین گفتاریاین مفهوم شامل چهار شاخص است:
موضوعات شخصی و خانوادگی: موضوعات محاوره‌ای، شخصی و خانوادگی را دربرمی‌گیرد.
موضوعات فلسفی: شامل موضوعاتی است که در مورد هویت خود و زندگی دست به پرسش‌گری می‌زند.
موضوعات اجتماعی و انتقادی: موضوعاتی که در آن مؤلفه‌های اجتماعی، اخلاقی، حقوقی و جنسیتی مورد انتقاد و پرسش قرار می‌گیرد.
موضوعات آموزشی: موضوعاتی که در آن فرد به تبادل اطلاعات می‌پردازد.

 

 

جدول ۵-۱۸-کاربرد واژگان همدردی توسط زنان نقش اول فیلم‌ها

 

 

 

فیلم‌ها

 

گزاره‌ها

 

دوره

 

 

 

زن‌مش‌حسن

 

 

 

پیش از انقلاب

 

 

 

مهری

 

وای بدبختو کشتیش.

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:54:00 ب.ظ ]




 

دیدگاه بازاریابی

 

دیدگاه مبادله ای

 

دیدگاه رابطه ای

 

 

 

ویژگی

 

بازاریابی مبادله ای

 

بازاریابی پایگاه داده

 

بازاریابی تعاملی

 

بازاریابی شبکه ای

 

 

 

گرایش مدیریتی

 

جذب مشتری (تامین رضایت مشتری و سود)

 

حفظ مشتری (تامین رضایت مشتری، افزایش سود و دستیابی به اهداف دیگر مثل وفاداری و کاهش ریسک)

 

تعامل (ایجاد، توسعه و تسهیل رابطه همکاری برای تامین سود دو جانبه
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

هماهنگ (تعامل بین فروشندگان، خریداران و سایر بخش ها در بین چندین شرکت برای تامین سود، مبادله منابع و دسترسی به بازارو…)

 

 

 

کانون تصمیم

 

ایجاد نام و نشان محصول

 

محصول/نشان و مشتری (در بازار هدف)

 

رابطه بین افراد

 

رابطه متصل بین بنگاه ها در یک شبکه

 

 

 

سرمایه گذاری مدیریتی

 

دارایی های بازاریابی داخلی (تمرکز بر محصول/خدمت، قیمت، توزیع، ترفیع، توانمندی)

 

دارایی های بازاریابی داخلی (تاکید بر ارتباطات، اطلاعات و توانمندی فناوری)

 

دارایی های بازار خارجی‌ (تمرکز بر ایجاد و توسعه رابطه ای با دیگر افراد)

 

دارایی های بازار خارجی (تمرکز بر توسعه موقعیت بنگاه ها در شبکه ای از بنگاه ها)

 

 

 

سطح مدیریتی

 

بازاریاب های وظیفه ای (مثلا مدیر فروش، مدیر تولید و توسعه)

 

بازاریاب های متخصص (مدیر خدمات مشتریان، مدیروفاداری)

 

مدیران از سطوح مختلف در کل بنگاه ها

 

مدیر کل

 

 

 

چارچوب زمانی

 

کوتاه مدت

 

بلند مدت تر

 

کوتاه مدت یا بلند مدت

 

کوتاه مدت یا بلند مدت

 

 

 

۲-۴-۱۲ مزایای بازاریابی تعاملی
اهمیت بازاریابی تعاملی به این دلیل است که منافع حاصل برای هر دو طرف یعنی مشتری و ارائه کننده خدمات در نظر گرفته شده است بازاریابی تعاملی می تواند به خریدار و فروشنده اجازه کار با یکدیگر بصورت مشترک جهت حل مشکلاتی را دهد که در آن فروشنده، خریدار را از نیار به مشخص کردن بسیاری از جنبه های نیازمندی خرید رها می کند. در ادامه برخی از مزایای بازارابی تعاملی آورده شده است.
- مشتریان راضی با تبلیغات دهان به دهان مثبت در مورد خدمات شرکت و تحت تاثیر قرار دادن تصمیم خرید سایر افراد موجب جذب مشتریان جدید می شوند(۷۴۲-۷۴۳،۲۰۰۳،Rashid ).
- کسب سودآوری از مشتریان مستلزم زمان است. بسیاری از مشتریان به سرعت سودآور نمی شوند و به تدریج و طی زمان سودآور هستند (Harrison 2000). اجرای بازاریابی تعاملی در بلند مدت سود آوری را اصلاح می کند و هزینه کسب مشتری را کاهش می دهد.( ۷۴۳،۲۰۰۳، Rashid ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:53:00 ب.ظ ]




بیشترین دیدگاه منفی پرستاران اتاق های عمل نیز در این مطالعه، به ترتیب مربوط به بیانیه های” در این بخش پرسنل کافی برای انجام امور محوطه وجود دارد و ” کارکنان ما می توانند آزادانه اقدامات یا تصمیم های مسئولین را مورد سوال قرار دهند"، می باشد. نتایج این محور با مطالعه کاپریس و همکاران(۲۰۰۶) همخوانی دارد. کاپریس در مطالعه خود به این نتیجه رسیده است که مشکلات در ارتباطات، جریان اطلاعات ، عدم شناسایی صحیح بیمار و بار کاری از جمله عواملی هستند که بر عملکرد تیم درمانی و ایمنی بیمار مؤثر می باشد(۶۵).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
نتایج این محور با مطالعه مروری پائونیاهو و همکاران (۲۰۰۹) نیز همخوانی دارد. آنها به ارزیابی استفاده از چک لیست جراحی ایمن در کاهش میزان عوارض جراحی پرداختند. چک لیست دارای سه قسمت می باشد. در مرحله قبل از بیهوش نمودان بیمار یا ورود بیمار به اتاق عمل[۴۸] پرستار ریکاوری مشخصات دستبند بیمار را با پرونده مطابقت داده و نیز ضمن برقراری ارتباط کلامی با بیمار و سؤال از وی به نوعی به تعامل با بیمار می پردازد. نتایج این مطالعه نشان داد که عوارض بعد از عمل از ۳/۱۰% به ۱/۷% رسید و نرخ مرگ و میر نیز از ۹/۰% به ۶/۰% کاهش یافت. در مدت استفاده از چک لیست مذکور نیز هیچ واقعه ناسازگاری گزارش نشد(۱۰۶).
نتایج این محور با مطالعه سوزنی و همکاران (۱۳۸۶) همخوانی دارد. این پژوهشگران به بررسی عوامل مؤثر بر بروز اشتباهات دارویی و تبیین تأثیر آن بر ایمنی بیماران پرداختند. نتایج این پژوهش در نهایت با توجه به اهمیت نقش اشتباهات دارویی و تأثیر آن بر ایمنی بیمار به این نتیجه رسید که مدیریت موثر، ارتقاء انگیزه در پرستاران و همچنین افزایش توان علمی و مهارت های بالینی پرستاران در زمینه اجرای دستورات دارویی جهت بروز اشتباهات دارویی و به تبع آن تهدید ایمنی بیماران مورد توجه و دارای اهمیت ویژه ای است (۱۰۷) .
مطالعه ای که توسط آلنر و زنشتین در سال۲۰۰۵ بر روی پرستاران شاغل دراتاق عمل در آمریکا انجام شد، نشان داد که تعامل نامناسب باعث بروز استرس، احساس ناامیدی و از دست دادن تمرکز، کاهش همکاری، کاهش انتقال اطلاعات، اختلال در برقراری ارتباط و مختل شدن روابط می شود .هم چنین در بسیاری از موارد بروز رفتارهای نامناسب در وقوع حوادث پیش بینی نشده، به مخاطره افتادن ایمنی بیمار، کاهش کیفیت مراقبت و مرگ و میر بیمار و همچنین در رضایتمندی آنان نقش اساسی ایفا می کند(۱۰۸). در رابطه با هدف دوم پژوهش: تعیین ایمنی بیماران قبل از بیهوش نمودن بیمار در اتاقهای عمل مراکز آموزشی و درمانی تبریز نتایج نشان می دهد بیشترین جوابیه مثبت مربوط به بیانیه های در دسترس بودن گاز اکسیژن، آماده بودن دستگاه های: پالس اکسی متر، فشارسنج، نوار قلبی می باشد و در بیشتر جوابیه ها، بیمار نام و نام خانوادگی خود، محل عمل جراحی، رضایت خود از عمل جراحی و نوع عمل جراحی تائید می نمایند و کمترین جواب مثبت مربوط به بیانیه علامت گذاری محل عمل جراحی است بدین معنی که طبق چک لیست جراحی ایمن، در اکثر موارد محل عمل جراحی علامت گذاری نشده است.
در در رابطه با هدف سوم پژوهش: تعیین ایمنی بیماران پس از بیهوشی و قبل از برش پوست، در اتاقهای عمل مراکز آموزشی و درمانی تبریز نتایج نشان می دهد بیشترین جواب های مثبت در بیانیه های مربوط به: تائید صحت نوع عمل جراحی، تائید صحت محل عمل، تائید بیمار، توسط جراح، اعضاء تیم بیهوشی وپرستار می باشد و نیز تائید استریل بودن وسایل و لوازم جراحی طبق اندیکاتور(نشانگر) داخل ست جراحی بود.
در رابطه با هدف چهارم پژوهش: تعیین ایمنی بیماران قبل از بستن محل عمل جراحی و ترک اتاق های عمل، در اتاقهای عمل مراکز آموزشی و درمانی تبریز نتایج نشان می دهد بیشترین جواب های مثبت در بیانیه های مربوط به: تائید نام و فرایند انجام شده بر روی بیمار توسط پرستار و تیم جراحی و تائید شرایط انتقال بیمار به اتاق بهبودی توسط تیم جراحی می باشد یعنی توجه به ایمنی بیمار در اتاق های عمل نسبتا” خوب است.
در رابطه با هدف پنجم پژوهش:تعیین رابطه دیدگاه پرسنل اتاق های عمل در مورد ایمنی بیماران با برخی مشخصات پرسنل در اتاقهای عمل مراکز آموزشی و درمانی تبریز، بررسی ارتباط فرهنگ ایمنی بیماران با مشخصات دموگرافیک پرسنل اتاق های عمل، تفاوت معنی داری را نشان داد و نتایج حاصل از این پژوهش نشانگر تفاوت معنیداری بین سن، نوع استخدام، شیفت کاری، سابقه کار وجود داشت با فرهنگ ایمنی بیماران میباشد. و نمره کلی فرهنگ ایمنی بیماران در حد متوسط به بالا میباشد.
در رابطه با هدف ششم پژوهش: تعیین رابطه عملکرد پرسنل اتاق های عمل در مورد ایمنی بیماران با برخی مشخصات پرسنل در اتاقهای عمل مراکز آموزشی و درمانی تبریز، بررسی ارتباط فرهنگ ایمنی بیماران با مشخصات دموگرافیک پرسنل اتاق های عمل، تفاوت معنی داری را نشان داد و نتایج حاصل از این پژوهش نشانگر تفاوت معنیداری بین سن، نوع استخدام، شیفت کاری، سابقه کار وجود داشت با فرهنگ ایمنی بیماران میباشد. و نمره کلی فرهنگ ایمنی بیماران در حد متوسط به بالا میباشد.
افجی(Eefje) در بررسی خود(باتعداد نمونه۳۷۶۰بیمار) به این نتیجه دست یافت که بکارگیری چک لیست درمجموع میزان عوارض را از۳/۲۷% به ۷/۱۶% کاهش داد. همچنین در این مطالعه میزان مرگ ومیر از ۵/۱ % به ۸/۰% کاهش یافت(۷۹).
آلکس(Alex) در سال ۲۰۰۹ با انجام مطالعه ای به این نتیجه رسید که استفاده از چک لیست جراحی ایمن میزان مرگ و میر از ۵/۱ درصد به ۸/۰ در صد کاهش داده و همچنین میزان عوارض کلی از ۱۱ درصد به ۷/۰ درصد کاهش یافت(۸۱).
مطالعه انجام شده در ایران(۱۳۹۱) نیز این تاثیر گذاری مثبت را تایید نمود. موسی زاده و همکارانش با انجام مطالعه ای در اردبیل بر روی۱۰۰۰ بیمار مشاهده نمودند که با مداخله به وسیله چک لیست میزان مرگ و میر از۱ درصد به ۷/۰ درصد کاهش یافت(۱۰۹).
در مطالعه حاضر با توجه به نوع محل رابطه بین فرهنگ ایمنی و نوع محل کار و نوع بیمارستان رابطه معنیداری وجود نداشت این در حالی است که با مطالعه مختاری و همکاران وی در سال ۱۳۸۹تحقیق و مطالعهای به روش توصیفی- مقطعی در اتاقهای عمل بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران با موضوع “بررسی میزان رعایت استانداردهای ایمنی در بخش اتاق های عمل” انجام شده است نشان داد که اتاقهای عمل بیمارستانهای تابعه دانشگاه از نظر ایمنی کلی،۸۴/۹% ایمن بودند. اتاقهای عمل بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر محیط فیزیکی، حفاظت درمقابل آتش سوزی وایمنی بیمار در وضعیت ایمن قرارداشته، اما از نظرکنترل عفونت درحیطه نسبتاً ایمن و از نظر ایمنی کارکنان غیرایمن میباشند و در مجموع مرکز قلب تهران با کسب ۵/۹۷ امتیاز از لحاظ رعایت کلی ایمنی اتاق عمل میتواند الگویی مناسب برای بیمارستانهای موجود باشد(۹)که با مطالعه حاضر همخوانی ندارد.
همچنین با مطالعه عینی و همکارانش طی مطالعه و تحقیقی با عنوان"بررسی وضعیت فرهنگ ایمنی بیمار در بیمارستانهای آموزشی تابعه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی"در یک مطالعه مقطعی در یک بازه زمانی۴ ماهه در سال۱۳۹۰، از میان ۹بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به شکل هدفمند و با توجه به بزرگی و پراکندگی جغرافیایی بیمارستان، دو بیمارستان بزرگ بیش از۳۰۰ تخت و دو بیمارستان کوچک کمتر از ۳۰۰ تخت از مناطق شرق، شمال غرب تهران انتخاب کردند. انجام شد و جامعه پژوهش این مطالعه کلیه داروسازان، دستیاران پزشکی، پرستاران، تکنسینهای اتاق عمل، کارشناسان تغذیه و شاغل در بخشهای رادیولوژی و آزمایشگاه بودند. ابزار گرد آوری داده ها در این مطالعه پرسشنامه معتبر و پایایی ترجمه شده، (۸۸/۰r=) دانشگاه تگزاس آمریکا بود که از طریق ۸ حیطه وضعیت فرهنگ ایمنی بیمار را در بیمارستانها مورد سنجش قرارمیداد. ۵۸% از افراد شرکت کننده در مطالعه، پرستاران بودند و بیشتر
از ۲ سال سابقه کار در بیمارستان داشتند. سطح فرهنگ ایمنی بیمار در بیمارستانهای مختلف متوسط بود و بین بیمارستانها تفاوت آماری معنیداری دیده نشد، که با مطالعه حاضر همخوانی دارد.
نتیجه گیری نهائی
نتایج فوق حاکی ازاین واقعیت است که کارکنان اتاق عمل نیازمند دریافت آموزش های صحیح و کامل در خصوص نگرش ایمنی می باشند بنابراین پیشنهاد می شودکه آموزش های دوره ای و ضمن خدمت در خصوص نگرش ایمنی و همچنین نحوه محافظت و مراقبت از خود در جلوگیری از بروز حوادث ارائه گردد. آموزش های ارائه شده نه تنها در ارتقای سطح آگاهی و نگرش کارکنان نسبت به نگرش ایمنی موثر خواهد بود بلکه در بهبود عملکرد و نحوه مراقبت از بیماران و جلوگیری از بروز حادثه در خود و سایر همکاران موثر می باشد بنابراین افزایش آگاهی پرسنل(مدیریت دانش ایمنی)، بهبود نظام انگیزش(تشویق و تنبیه)، مدیریت مشارکت ایمنی کارکنان، ایجاد توازن و تعادل در کار و زمان(زمان سنجی مجدد) و ریشه یابی علل تعارضات بین اهداف ایمنی و عملیاتی می تواند به عنوان پیشنهاداتی جهت ارتقاء سطح نگرش کارکنان به ایمنی و در نهایت کاهش زمینه های بروز رفتارهای ناایمن مطرح گردند.
پژوهش در پرستاری
پیشنهادات برای مطالعات بعدی:
در این مطالعه مشخص شد که نگرش پرستاران اتاق های عمل در باره ایمنی بیمار نسبتا” خوب است و پیشنهاد می شود که در این زمینه مطالعات بیشتری در جهت بررسی علل کوتاهی در باره رعایت ایمنی بیمار در بعضی مواقع و بعضی گروه پرسنلی ، بیشتر به مقوله ایمنی بیمار پرداخته شود و آموزش بیشتری در حاکمیت بالینی و اعتبار بخشی، انجام گیرد.
منابع
References:
۱٫Janine, Fiesta Rightsand Responsibilitiesof nurses, translated by Mahmoud Abbasi andMahinAbbasi, TabibPublications, 1998

 

    1. Patient Rightsand ResponsibilitiesNurse–Sedigheh Salemi; Tehran University Publications– ۲۰۰۵

 

    1. Mahvash salsali.;Tehran University of Medical Sciences Faculty of Nursing and Midwifery; Nursing Standard,Tehran.2008

 

    1. Kohn LT, Corrigan JM, Donaldson MS: To err ishuman: Building a safer health system. Institute ofMedicine Washington, DC: National AcademyPres 2000.

 

    1. Smits M, Christiaans I, Wagner C, van der Wal G, Groenewegen P. The psychometric properties of the ‘Hospital Survey on Patient Safety Culture’ in Dutch hospitals. BMC Health Services Research2008; 8:230-39

 

    1. Iran Ministry of HealthandMedical Education,Department ofHealth,surgical safety checklist, Feb. 2008

 

    1. WHO. 10 facts on patient safetyAvailable at: http:www.who.int/features/factfiles/patient_safety/en/index.html. .

 

    1. World Health Organization. Patients safety. Available at: http: // www. who. int / patientsafety/safesurgery / en. 2010.

 

    1. Medical errors: the scope of the problem (an epidemic of errors). . Available from: www.ahrq.gov/qual/errback.htm

 

    1. Schein E: Organizational Culture and Leadership San Francisco: Jossey- Bass; 1985.

 

۱۱٫Anderson JD. Creating a culture of safety:leadership, teams and tools. Nurse Leader Journal2006; 5: 38-41
۱۲ .Ministryof Health andMedical Education of IRAN. Clinical Governance and Patient Safety. 2009

 

    1. Patient Safety Agency. Available at: http: // www.npsa.nhs.uk

 

۱۴٫Institute of Medicine Available at: http: // www.iom.edu

 

    1. Clarke JR, Johnston J, Blanco M, Martindell DP. Wrong-sitesurgery: can we prevent it? Adv Surg ۲۰۰۸; ۴۲: ۱۳-۳۱

 

۱۶٫Gibbs VC. Patient safety practices in the operating room:correct-site surgery and nothing left behind. Surg Clin North Am ۲۰۰۵; ۸۵: ۱۳۰۷-۱۳۱۹, xiii

 

    1. Gibbs VC, Coakley FD, Reines HD. Preventable errors inthe operating room: retained foreign bodies after surgery–Part I. Curr Probl Surg ۲۰۰۷; ۴۴: ۲۸۱-۳۳۷٫

 

    1. Kohn LT, Corrigan JM, Donaldson MS. To err is human: Building a safer health system. Institute of Medicin Washington,

 

DC: National Academy Press; 2000.

 

    1. Alfredsdottir H, Bjornsdottir K: Nursing and patient safety in the operating room. J Adv Nurs2008, 61:29-37.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:53:00 ب.ظ ]




کمینه سازی امید ریاضی هزینه کل سیستم تولید-توزیع
کمینه سازی تغییرپذیری هزینه کل سیستم تولید-توزیع
بیشینه سازی بهره­وری نیروی کار از طریق برگزاری دوره­ های فنی-آموزشی
روش حل: یک رویکرد جدید ابتکاری مبتنی بر روش اپسیلون-محدودیت ارتقاء یافته، روش ال-شکل و نمونه گیری مونت کارلوی توسعه یافته
مثال عددی: تولید مثال با بهره گرفتن از توابع توزیع نرمال و یکنواخت
تشریح مسئله و فرضیات
یک زنجیره تأمین دو سطحی با J کارخانه تولیدی و C ناحیه مشتری مفروض است. هر کارخانه چندین محصول مختلف تولید می­نماید و هر محصول نماینده چندین مدل مختلف است. هر کارخانه دارای ظرفیت محدود و مشخصی برای تولید (عادی/اضافه کاری) و انبارش دارد. نرخ تولید با تعداد پرسنل کاری و نیز میزان مجاز کار در اوقات عادی و اضافه کاری محدود می­گردد. هر کارخانه می ­تواند نسبت مشخصی از سفارشات خود را به پیمانکار خارج از شرکت برونسپاری نماید. هزینه حمل و نقل بین کارخانجات و نقاط مشتری بسته به مسافت متغیر است. بنابراین مسئله اصلی تعیین؛
مقاله - پروژه
میزان تولید محصول نوع i در کارخانه j برای پاسخگویی به تقاضای نقطه مشتری c
تعداد نیروی انسانی که در هر دوره و هر کارخانه استخدام، اخراج شده و یا آموزش داده می­شوند
میزان موجودی و سفارشات عقب افتاده در کارخانجات و نقاط مشتری
با توجه به فرضیات اصلی زیر می­باشد؛
امکان نگهداری موجودی هم در نقاط تقاضا و هم در کارخانجات وجود دارد.
هر محصول در واقع نماینده خانواده­ای از محصولات یا مدل­های شبیه به هم است، بنابراین یک واحد ادغامی محسوب می­ شود، به این معنا که هزینه واحد تولید و یا حمل و نقل و غیره برای این واحدهای ادغامی در واقع میانگین آن هزینه ها برای تک تک محصولات/مدل­های آن خانواده می­باشد.
میزان تقاضا و تمامی پارامترهای هزینه ای سیستم تولید- توزیع غیرقطعی فرض می­شوند.
عدم قطعیت پارامترها با بهره گرفتن از یک سری سناریوهای گسسته مبتنی بر توزیع احتمال، قابل بیان است.
سطوح مهارتی کارکنان دارای یک طبقه بندی استاندارد و از پیش تعریف شده است.
دوره­ های آموزشیِ استاندارد و از پیش تعریف شده برای ارتقاء مهارت ها و بهره­وری کارکنان وجود دارد.
کمبود به صورت سفارشات عقب افتاده برنامه­ ریزی می­ شود و فروش از دست رفته وجود ندارد.
پارامترها و متغیرهای مسئله

 

  تقاضای محصول i ( 1, 2, …, I)در نقطه تقاضای ( ۱, ۲, …, C) c در دوره t ( 1, 2, …, T) تحت سناریوی n (1, 2, …, N)
  هزینه تولید در ساعت برای اوقات عادی(q=1) اضافه کاری(q=2) و برونسپاری(q=3) در کارخانه j تحت سناریوی n
  هزینه نیروی انسانی با سطح تخصص k (k =1, 2,…, K) در کارخانه j در دوره t تحت سناریوی n
aij زمان تولید محصول i در کارخانه j
  هزینه اخراج نیروی انسانی با سطح تخصص k در کارخانه j در دوره t تحت سناریوی n
  هزینه استخدام نیروی انسانی با سطح تخصص k در کارخانه j در دوره t تحت سناریوی n
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:52:00 ب.ظ ]